گمراهیهای تصوف
علماء در گذشته و حال کتابهایی در رد انحرافات صوفیان نگاشتهاند از آن جمله: کتاب تلبیس ابلیس از حافظ عبدالرحمن ابن الجوزی بغدادی، و از بزرگان دیگری که در گذشته این افکار منحرفانه و گمراه کننده را افشاء و مردم را از آن برحذر داشتهاند میتوان به امام ابن تیمیه و برهان الدین بقاعی، اشاره کرد که دو کتاب در رد بر صوفیان نوشته است و آنها عبارتند از:
(۱): تنبیه الغبی بر تکفیر ابن عربی (لازم به ذکر است که ابن عربی با ابن العربی از علمای مالکیه و ائمه اهل سنت فرق دارد، اولی محی الدین ابن عربی و دیگری قاضی ابوبکر بن العربی اندلسی است).
(۲): تحذیر العباد من أهل العناد ببدعة الاتحاد.
و این دو کتاب را شیخ عبدالرحمن وکیل ضمن تحقیق آنها را به صورت یک کتاب و به اسم (شکست تصوف) چاپ و منتشر کرده است کما اینکه خود شیخ عبدالرحمن وکیل خود کتاب مستقلی در رد افکار صوفیان به نام (این است تصوف) نگاشته است، و هم چنین شیخ عبدالرحمن عبدالخالق کتابی در رد اعتقادات باطل تصوف نوشته است، و هم چنین فتاوای دار الإفتاء مصر و فتاوای کمیته دائمی فتاوی در عربستان در توضیح عقاید این فرقه و در شبهات و پندارهای آن کافی است.
و هدف ما از این پند و اندرزهای خلاصه شده بیان حقیقت و بر حذر داشتن مردم از گمراهیهایی است که متأسفانه گریبانگیر عده زیادی از مسلمانان است، شیخ سعید حوی از علمای معاصر و وابسته به یکی از حرکتهای اسلامی معاصر /در کتاب (تربیتنا الروحیة) خود با این نص مینویسد: «انکار کرامات گروههایی از صوفیان انکاری غیر علمی و بی محل است، و بیشترین و مهمترین این انکارها طریقه رفاعیه را هدف قرار داده است که معتقدند گلوله بر آنها اثر نمیکنند در حالیکه خود را با تیر هدف قرار میدهند و یا با شمشیر بر سر و فرق خود میکوبند ولی هیچ تأثیری ندارد، و این موضوعی است مشهور و منتشر شده و محسوس که بسیاری از منکرین وقتی آنرا مشاهده کردهاند تغییر عقیده داده وآنرا پذیرفتهاند... و استدلال اصلی منکران این موضوع، این است که میگویند: این کراماتی که شما مدعی آن هستید از دست فاجران و فاسقان این طریقه هم آشکار میشود همانگونه که از دست صالحان آنها نیز بر میآید و همین گونه نیز هست، و پاسخ این شبهه و استدلال این است که این کرامات در واقع از آن افرادی که این کرامات بر دست آنها نمودار میشود نیست بلکه از آنِ شیخ آنهاست که خداوند به آنان افتخار چنین کراماتی را عنایت نموده و استمرار آن را در میان پیروان و مریدان آن شیخ نهاده است. و ما به نوبه خود از شیخ سعید حوی /و امثال او میپرسیم: اگر دجال را ببینی که ظهور کرده و این خارق العادات بر دستش آشکار میشود [آنگونه که در روایات آمده است] آیا به او ایمان میآورید؟!.
و چگونه شخصی مانند شما نمیتواند میان کرامات خدایی و خوارق شیطانی فرق بگذارد؟!.
لیث بن سعد میگوید: اگر شخصی را دیدی که بر روی آب راه میرود کرده اش را باور مکن تا اینکه عملش را در میزان کتاب و سنت بسنجی، ضابطه کرامات استقامت بر کتاب و سنت است.
و از کجا معلوم این خوارقی که برای پیروان طریقه رفاعیه رخ میدهد سببش سحر و جادو و حیلههای دیگر نباشد، آنگونه که شیخ الإسلام ابن تیمیه میگوید: زمانی که صوفیان را بر صدق دعاویشان به چالش کشید و در نتیجه بطلان عقاید و ادعاهای دروغین آنها را به اثبات رساند آنگاه که از آنان خواست پیش از لمس آتش بدنهای خود را با آب گرم و سرکه بشویند [زیرا آنها مدعی بودند آتش بدن آنها را نمیسوزاند] ولی آنها قبول نکردند و از آن ترسیدند، زیرا امام حیله آنها را کشف کرده بود و میدانست که آنها مادهای ضد آتش که ترکیبی از روغن غورباقه و لایه داخلی پوست نارنج و سنگ طلق [۲۷]را بر بدنهای خود میمالیدند که آنها را از آتش محفوظ میداشت. پس بیایید ای برادران مسلمان! بر سخن راست و درستی متفق شویم، نخست به توحید و یکتا پرستی چنگ زنیم و کلمه توحید پیش از توحید کلمه، و اوراق بهم ریخته اولویات را دوباره سازمان دهیم، زیرا تقدیم اهم بر مهم در میدان علم و عمل و دعوت الی الله امری واجب است، و برای نیل به این هدف چارهای جز رجوع به کتاب و سنت براساس فهم سلف این امت و علمایی که راه را بصورت شمولی چه از لحاظ توحید و اتباع و تزکیه پیمودند و در باتلاق شرک ظاهر و تاویلات باطل و رفتارهای گمراهانه و اراجیف صوفیان نیفتادند نیست، پس شایسته است پس از صحابه کرام و تابعین به چنین افراد واراسته و فرزانهای اقتدا نمود.
[۲۷] نوعی سنگ معدنی که خاصیتی همچون صابون دارد.