نگو: غلام من و کنیز من، بگو: خدمتکار من
جوان ذکر شده در این گفته خداوند: ﴿وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَىٰهُ لَآ أَبۡرَحُ﴾[الکهف: ۶۰].
یعنی: «و یاد کن آنگاه که موسی به خدمتکارش گفت: از پا نمینشینم...» یوشع بن نون یکی از انبیاء †بنی اسرائیل بعد از موسی ÷است. و یوشع همان کسی است که خورشید برای او نگه داشته شد، و میگویند: که همیشه همراه موسی بود و خدمت ایشان را میکرد، و فتی در زبان عرب به معنی جوان، و از آنجایی که بیشتر خدمت گذاران جوانند این است که به آنها از روی حُسن ادب فتی یا همان جوان میگویند، در شریعت نیز این کاری پسندیده است، رسول اکرم صمیفرماید: «لا يَقُلْ أَحَدُكُمْ: عَبْدِي وَلَا أَمَتِي وَلِیَقُلْ: وَفَتَايَ وَفَتَاتِي» «کسی از شما [به غلام و کنیز خود] نگوید غلام من و کنیز من بلکه باید بگوید: خدمتکارم». این کار نشانه تواضع است. و گفته شده که آن جوان یا خدمتکار موسی خواهر زاده اش بوده است و چون خدمت آن حضرت ÷را میکرده بعنوان فتی در قرآن از او یاد شده است.
خداوند میفرماید: ﴿وَقَالَ لِفِتۡيَٰنِهِ ٱجۡعَلُواْ بِضَٰعَتَهُمۡ فِي رِحَالِهِمۡ﴾[یوسف: ۶۲]. یعنی: «یوسف ÷به خدمتکارانش گفت: متاع آنها [کنعانیان] را دربارهایشان بگذارید».
خداوند میفرماید: ﴿تُرَٰوِدُ فَتَىٰهَا عَن نَّفۡسِهِۦ﴾[یوسف: ۳۰]. یعنی: «قصد مراوده با خدمتکارش را [برای کام جویی] داشته» ابن العربی میگوید: ظاهر آیه اقتضاء میکند که شخص ذکر شده در داستان موسی÷خدمتکار ایشان بوده است. ودر روایت آمده که وی یوشع بن نون ÷میباشد و در تفاسیر آمده که وی خواهرزاده موسی ÷بوده است، نمیشود به هر دو گفته بطور یقین استناد کرد پس توقف در آن صحیحتر میباشد. و میماند یک مسئله: اگر این روایت که میگوید شخص مذکور در آیه یوشع بن نون بوده نمیشود نص صریح را به امری احتمالی یا سخن و رأی بعضی از علماء رحمه الله علیهم ترک کرد.
امام سیوطی در کتاب (الإکلیل في أحکام التنزیل) میگوید: از این آیه اینگونه استنباط میشود که همراه بردن دوست و خادم به سفر اشکالی ندارد و همچنین استحباب سفر برای طلب علم و افزودن عالم به علم خود و تواضع متعلم در مقابل کسی که از او چیزی را فرا میگیرد گرچه که در مقابل خود از رتبه و مقام کمتری برخوردار باشد.