بدعت تعريف، احكام و انواع آن

فهرست کتاب

فصل دوم: بدعت در نصوص شرعی

فصل دوم: بدعت در نصوص شرعی

دقت در کاربرد بدعت در متون اصیل اسلامی، به محقق کمک می‌کند که درباره بدعت بینشی متقن و صحیح و فهمی درست، پیدا کند. به این منظور باید دید که سباق و سیاق و شأن ورود بدعت در احادیث نبوی و کلام و آثار شاگردان مدرسه رسول خدا، چیست؟

۱- این تحقیق و دقت موجب می‌شود، تعریف صحیح و کاملی از بدعت ارائه دهیم و یا از بین تعریف‌های برتری که علماء در مورد بدعت داده‌اند، تعریفی را اختیار کنیم که با کاربرد صحیح آن، در میان کسانی که عقیده و ایمانشان ملاک صحت عقیده و ایمان دیگر مسلمین است، مطابقت داشته باشد.

۲- اهمیت نگاه دقیق به متون اسلامی، برای فهم صحیح بدعت، از آن جهت است که غالبا عنصر زمان و مکان و عمومی شدن یک واژه کلیدی در میان عامه مردم در تغییر مفهومی آن واژه تأثیر دارد. لذا در بسیاری از موارد می‌بینیم که مردم عوام، شبه عوام و عوام‌گرا، معنی متطور و تغییر یافته را به جای معنای اصیل و اصلی اصطلاح، به کار می‌برند که قطعاً این کاربرد موجب تحریف مناسبات و تغییر فهم کلی خواهد شد. تطور و تغییر واژه‌های یک عقیده، تنها مختص دین و گستره آن نیست [۸۳]. حساسیت توجه به مفهوم اصلی و اصیل یک واژه در فهم دینی و تفسیر و تحلیل قضایای دینی به علت ارتباط آن قضیه به دین طبعا بیشتر است.

یقیناً اگر شخصی درک صحیحی نسبت به مصطلحات کلیدی دین نداشته باشد، در تحلیل خود به خطا خواهد رفت. هم اکنون برخی از نفی و اثبات‌های غلط در میان مسلمانان در مورد پاره‌ای از افکار و اعمال و اختلاف بر بدعت یا عدم بدعت بودن بعضی از اعمال، در ارتباط با عدم فهم یکی از دو طرف مناقشه، بر سر مفهوم صحیح بدعت است. [۸۴]

پس از طرح این مدخل به تحقیق پیرامون کاربرد بدعت در سنت و آثار صحابه و اقوال سلف می‌پردازیم و اوصاف و موارد آن را به اختصار توضیح می‌دهیم.

[۸۳] مثلاً واژه پرولتاریا در زبان لاتین به معنای فرزندمند، از کلمه PROLES (به معنای فرزند) است. این کلمه نخست در امپراطوری روم، در قرن ششم پیش از میلاد، پدیدار شد. در آن زمان به موجب قانون، زمینداران و دیگر طبقات می‌بایست با پرداخت مالیات یا خدمت سربازی به دولت خدمت کنند و آنان که چیزی نداشتند تا به دولت بپردازند، می‌بایست فرزندان خود را به خدمت دولت بفرستند این کلمه در سده‌ی دوم مسیحی ناپدید شد و در سده‌های پانزدهم و شانزدهم به معنای مردمی که زمین خود را از کف داده و تنها با نیروی کار خود می‌زیند، به کار رفت و در سده‌ی نوزدهم، نویسندگان سوسیالیست مانند سیسموندی، کابه، لوئی بلان و پرودون آن را به کاربردند، و کسی که آن را رواج عام بخشید یک نویسنده‌ی اجتماعی آلمان به نام لومرنتز فن اشتاین بود. ولی این نام بیشتر با نام مارکس قرین است. مارکس در کتاب (نقد فلسفه‌ی حق) هگل از پرولتاریا به نام «طبقه‌ای دربندهای سخت» سخن می‌گوید در آن رساله وی از پرولتاریا این تعریف را به خوانندگان می‌دهد: «مقصود از پرولتاریا طبقه‌ی کارگران مزدور جدیدی است که مالک هیچ وسیله‌ی تولیدی نیست و نیروی کار خود را برای تأمین زندگی می‌فروشد» مارکس و انگلس پرولتاریا را تنها به معنای کارگران تهیدست صنعتی به کار می‌بردند و اساساً این لغت در جنبش‌های کمونیستی و درتاریخ کمونیسم به همین معنا به کار برده شده است. اما به یاد داریم که در اوائل انقلاب (ایران) برخی به عمله‌ها و کارگرانی که کارگر ساده ساختمانی بودند نیز پرولتاریا می‌گفتند!! این اشاره کوچکی به تأثیر عنصر زمان و عمومی شدن یک واژه کلیدی فکری، در تطور و تغییر مفهومی یک لفظ است. که طبعاً این نوع کاربرد عامیانه صحیح نیست و تحلیل کمونیست با این تعبیر عوامانه از پرولتاریا و دیگر واژگان مارکسیست، بیشتر به یک شوخی شبیه است تا تحلیل علمی. ر- ک داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، صص ۸۴ -۸۵ . [۸۴] و شاید هیچ واژه‌ای مانند کلمه إله را نیافت که در میان مسلمانان این عصر تحریف معنایی پیدا کرده امروزه بسیاری لا اله الا الله را «هیچ خدایی به جز خدا نیست» ترجمه می‌کنند و خدا را هم به معنای خالق می‌گیرند، سطحی بودن این تفکر را با تأمل در آیاتی که کلمه اله در آن‌ها به کار رفته به وضوح می‌توان دریافت.