مبحث اول: کتاب
آیات متعددی از قرآن، انسان رابه انقیاد و اطاعت از سبیل الله (و طبعاً ترک غیر آن امر کرده است)، که نمونههایی از آن را در اینجا ذکر میکنیم:
﴿ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ مِنۡهُ ءَايَٰتٞ مُّحۡكَمَٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ وَأُخَرُ مُتَشَٰبِهَٰتٞۖ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمۡ زَيۡغٞ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَٰبَهَ مِنۡهُ ٱبۡتِغَآءَ ٱلۡفِتۡنَةِ وَٱبۡتِغَآءَ تَأۡوِيلِهِۦ ﴾[آلعمران:۷].
«او کسی است که کتاب را بر تو نازل کرد، بخشی از آن کتاب، آیات محکمات است که اینها ام الکتاب است و دسته دیگر متشابهات است، اما کسانی که در دلشان زیغ وجود دارد، متشابهات آن را پی میگیرند، به این غرض که فتنهگری را در پیش گیرند، و یا متشابهات را تأویل کنند».
در تفسیر این آیه روایت شده که رسول خداصبه ام المؤمنین عایشه ل فرمود: «فاذا رأیت الذین یتبعون ما تشابه منه فاولئک الذین سمی الله، فاحذورهم» [۱۷۹]«اگر کسانی را که متشابهاتش را جستجو میکنند یافتی (بدان) که آنها، همانهایی هستند که خداوند از ایشان نام برده است، لذا از آنها دوری کنید».
آجری با سند خود از ابن عباسس دقیقاً تفسیری را مانند آن چه که از رسول اللهصروایت شده نقل کرده میگوید: «وقتی که نزد ابن عباس، از خوارج و قرآن خواندنشان بحث شد، گفت: «اینها به محکم قرآن ایمان دارند اما در مورد متشابهش گمراه شدهاند، تأویل متشابه آن را فقط خدا میداند و راسخان در علم میگویند که ما به هر دو (محکم و متشابه) آن ایمان داریم» [۱۸۰].
﴿ وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسۡتَقِيمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمۡ عَن سَبِيلِهِۦۚ ذَٰلِكُمۡ وَصَّىٰكُم بِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٥٣ ﴾[الأنعام: ۱۵۳].
«و این راه من است که مستقیم و راست میباشد، بنابراین، شما از آن پیروی کنید و از راههای دیگر پیروی ننمایید که شما را پراکنده کند و از راه او جدا نماید، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش میکند، باشد که ملکه تقوی را به دست آورید».
صراط مستقیمی که خدا به پیمودن آن امر کرده است، راه خداست و سبل (راههای دیگری) که خداوند از پیمودن آن نهی کرده، راه اهل بدعت است. دلیل این ادعا حدیثی است که عبدالله بن مسعودس روایت کرده و میفرماید: «رسول خدا با دستش خطی کشید، سپس فرمود: «هذا سبیل الله مستقیماً»«این راه خداست که حالت آن راست و مستقیم است» [۱۸۱]سپس درطرف راست و چپ آن خط، خطوطی کشید و فرمود: «بر هر کدام از این راهها شیطانی وجود دارد که به آن دعوت میکند» سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿ وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسۡتَقِيمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ ﴾ [۱۸۲].
همچنین در تفسیر آیه مذکور ابونعیم در کتاب حلیه الاولیاء از مجاهد که یکی از اعاظم تابعین و مفسران مشهور سلف است، روایت کرده که فرمود: سبل، بدعتها و شبههها است [۱۸۳].
﴿ وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١٠٥ يَوۡمَ تَبۡيَضُّ وُجُوهٞ وَتَسۡوَدُّ وُجُوهٞۚ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ٱسۡوَدَّتۡ وُجُوهُهُمۡ أَكَفَرۡتُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ ١٠٦ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ ٱبۡيَضَّتۡ وُجُوهُهُمۡ فَفِي رَحۡمَةِ ٱللَّهِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ١٠٧ ﴾[آل عمران: ۱۰۵- ۱۰۷].
«مانند کسانی نباشید که تفرقه را گزیدند و باهم اختلاف نمودند (پس از آنکه آیات روشنگر برایشان آمد) اینها عذابی بزرگ را در انتظار دارند، آنروز که روهایی سفید و روهایی سیاه میشود (به کسانی که رویشان سیاه شده گفته میشود) آیا پس از ایمانتان کفر ورزیدید؟ پس به خاطر کفری که در پیش گرفتید، عذاب را بچشید و اما کسانی که رویشان سفید شده در رحمت الهی هستند و در آن جاودانند».
در تفسیر این آیه از رسولصروایت شده که فرمود: «اهل کتابین (یهود و نصاری) بر دینشان به هفتاد و دو گروه تقسیم شدند و این امت به هفتاد و سه ملت (فرقه و اهواء) تقسیم میشوند که همگی در آتشند مگر یکی، که آن گروه، جماعت پیرو سنت است و بیتردید در امت من گروهی خارج میشوند که پابپای هوسایشان حرکت میکنند، همانگونه که سگ با صاحبش همراه میشود، هیچ رگ و مفصلی نمیماند مگر آنکه شیطان داخل آن شود [۱۸۴].
همچنین مفسر بزرگ صحابه یعنی ابن عباس آیه: ﴿ يَوۡمَ تَبۡيَضُّ وُجُوهٞ وَتَسۡوَدُّ وُجُوهٞ ﴾را اینگونه تفسیر کرده است «کسانی که رویشان سفید میشود پویندگان راه سنت و همراهان جماعت و دارندگان علمند و کسانی که رویشان سیاه میشود، اهل بدعت و ضلالت هستند» [۱۸۵].
﴿ فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٦٣ ﴾[النور: ۶۳].
«کسانی که با امر و روش او (پیامبر) مخالفت میکنند، باید بر حذر باشند از اینکه فتنه یا عذابی سخت آنها را دریابد».
مفسر بزرگ قرآن ابن کثیر میفرماید: (یعنی باید از مخالفت با امر رسولاللهصبرحذر باشند، و امر رسول خدا، راه و روش و سنت و شریعت اوست. گفتار و اعمال همگان، با گفتار و عمل رسولالله صوزن و سنجش میشود، هر چه موافق آن باشد مقبول است و هر چه که مخالف آن باشد، مردود است. «از هر کسی که باشد» همچنان که در صحیحین و دیگر کتب معتبر حدیث روایت شده که آن حضرت فرمود: «من عمل عملاً لیس علیه أمرنا فهو رد»«هر کس کاری کند که امر و روش ما بر آن و مطابق با آن نیست، آن کار مردود است».
لذا مفهوم آیه چنین است: باید کسانی که به صورت ظاهر و باطن با شریعت رسول خدا مخالفت میکنند بترسند از اینکه فتنهای از کفر، نفاق یا بدعت، دلشان را بگیرد و به آن فتنه دچار گردند [۱۸۶].
﴿ وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ ﴾[الحشر: ۷].
«و هر چه را که رسول خدا برایتان آورده، بگیرید و به آن عمل کنید و از آنچه که او شما را از آن نهی میکند، دوری کنید».
﴿ وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا ١١٥ ﴾[النساء: ۱۱۵].
«و هر کس پس از اینکه راه هدایت برایش روشن شد با پیامبر به مخالفت برخیزد و راهی غیر از راه اهل ایمان در پیش گیرد، او را با آن راه باطل که برگزیده وا میگذاریم و او را به جهنم در میافکنیم که جهنم بدسرنوشت و منزلگاهی هست».
[۱۷۹] محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری ج۵ص۱۶۶ و همچنین ابوالحسین مسلم قشیری، صحیح مسلم ج۳ص۲۰۵۳. [۱۸۰] محمد بن آجری، الشریعه، ص ۲۷ [۱۸۱] مستقیماً حال است، یکی از مواردی که جمله اسمیه میتواند حال داشته باشد این است که مبتدا اسم اشاره باشد. [۱۸۲] امام احمد، مسند، ج ۱ ص ۴۶۵. [۱۸۳] ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء، ج ۳ص۲۹۳. [۱۸۴] سلیمان بن اشعث ابوداود، السنه ج ۵ صفحات ۶-۵ و امام احمد، مسند، ج۴، ۲-۱. [۱۸۵] لالکائی، شرح اصول اعتقاد أهل السنه، ج ۱ ص ۷۲. [۱۸۶] ابوالفداء الحافظ ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر ج ۵ص۱۳۱.