بدعت تعريف، احكام و انواع آن

فهرست کتاب

مبحث اول: آثار سلف

مبحث اول: آثار سلف

۱. از معاذبن جبلس روایت شده که فرمود: «فتنه‌هائی به دنبال شما خواهد آمد که در آن وقت مال و ثروت افزایش می‌یابد و قرآن به گونه‌ای باز می‌شود (در دسترس همگان قرار می‌گیرد) که مؤمن و منافق، زن و مرد، کوچک و بزرگ، برده و آزاد آن را دردست می‌گیرند. و نزدیک است که کسی بگوید: چرا مردم از من پیروی نمی‌کنند و دنبال من نمی‌افتند؟ در حالی که من قرآن را بر آن‌ها خواندم، آن‌ها از من پیروی نمی‌کنند مگر اینکه چیزی غیر از قرآن را بر ایشان ابداع کنم، هان! برحذر باشید از بدعت، چون هرچه که ابتداع شود گمراهی است..» [۱۹۵].

۲. از ابن عباسس روایت شده که فرمود: «بر شما باد استقامت و پیروی و برحذر باشید از بدعت گذاری» [۱۹۶].

۳. از ابن مسعود روایت شده: «از شریعت پیروی کنید و بدعت‌گذاری نکنید چون شما از تمام گمراهی‌ها (بدعت‌ها) بی‌نیازید» [۱۹۷].

از عثمان ازدی روایت شده است که گفت: «بر ابن عباس وارد شدم، به او گفتم مرا نصیحتی کن، او گفت: بر تو باد که راه تقوی و ماندگاری و ادامه خیر را در پیش گیری، از سنت پیروی کن و بدعت‌سازی مکن» [۱۹۸].

بیهقی از ابن عباس روایت می‌کند که وی می‌گفت: «مبغوضترین امور نزد خدای تعالی بدعت‌هاست و از جمله بدعت‌ها، اعتکاف در مساجدی است که در خانه‌ها قرار دارد» [۱۹۹].

عمربن عبدالعزیز، دوستانش را اینگونه سفارش می‌کرد: «شما را به تقوای الهی، و میانه‌روی و پیروی از سنت پیامبر سفارش می‌کنم و شما را سفارش می‌کنم، آنچه را که اهل بدعت، پس از وی ساخته‌اند، ترک کنید» [۲۰۰].

محمدبن اسلم می‌گوید: «هر کس صاحب بدعتی را احترام بگیرد، برنابودی اسلام کمک کرده است» [۲۰۱].

از حسن بصری هم روایت شده که گفت: «فضل و مقام مهاجران را بشناسید و آن را درنظر بگیرید و از آن‌ها پیروی کنید و برحذر باشید از آنچه که مردم، در دینشان ساختند، چون بدترین امور محدثات و بدعت‌ها است» [۲۰۲].

ایوب سختیانی می‌گوید: «صاحب بدعت بر تلاشش درمسیر بدعت، نمی‌افزاید، مگر آنکه به اندازه‌ی آن افزایش، از خدا دور می‌شود» [۲۰۳].

ابن عمر می‌گوید: «تمام بدعت‌ها گمراهی است، گر چه مردم آن را نیک و حسنه بدانند» [۲۰۴].

لیث بن سعد می‌گوید: «اگر فرد بدعتی را ببینم که بر آب راه می‌رود، او را قبول نخواهم کرد» [۲۰۵].

ابوالحسن بغوی می‌گوید: «صحابه، تابعان و تبع تابعان و علمای سنت، همگی بر دشمنی و دوری از اهل بدعت، اتفاق نظر دارند» [۲۰۶].

یک نفر به عبدالله بن مسعودس گفت: «کلماتی جامع و مانع را به من یاد بده». او در جواب گفت: «هیچ چیز را با الله شریک مگردانف، و با قرآن حرکت کن، (هر جا که قرآن به آنجا حرکت می‌کند). و هرکس سخن حقی را به تو گفت، آن را از او قبول کن، گرچه آن فرد شخصی دور و منفور باشد. و هرکس باطل را به تو گفت آن را رد کن، گرچه نزدیک و محبوب هم باشد» [۲۰۷].

ابن عمرس می‌گوید: «سه چیز را برای خود و برادران و دوستانم، بیشتر از هر چیز دیگر دوست دارم: سنت و روش پیامبر را، که آن را یاد بگیرند و در مورد آن تحقیق کنند، قرآن، که آن را عمیقاً یاد بگیرند و درمورد آن سوال و تحقیق کنند، و اینکه مردم را به راه خیر و صلاح دعوت کنند» [۲۰۸].

اوزاعی/ می‌گوید: «اصحاب پیامبر، بر پنج چیز حرص و مداومت داشتند، همراهی با جمع و جماعت، پیروی از سنت، آباد کردن مسجد، تلاوت قرآن و جهاد در راه خدای» [۲۰۹].

[۱۹۵] ابن وضاح، البدع ص ۲۵، امروزه موارد و مصادیق زیادی از این نظیر را در گوشه و کنار جوامع مسلمانان به عیان می‌بینیم. [۱۹۶] همان ۲۵. [۱۹۷] همان ۱۰. [۱۹۸] عبدالرحمن سیوطی، الأمر بالاتباع ص ۱۷. [۱۹۹] همان ۱۷. [۲۰۰] همان ۱۷. [۲۰۱] همان ۱۸. [۲۰۲] امام احمد بن حنبل، الزهد ص ۳۳۴. [۲۰۳] ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء ج ۳ ص ۹. [۲۰۴] سیوطی، الأمر بالاتباع ص ۱۸. [۲۰۵] همان ص ۱۹. [۲۰۶] همان ص ۲۱. [۲۰۷] همان ص ۲۲ . [۲۰۸] جلال الدین سیوطی، الأمر بالاتباع ص ۲۳. [۲۰۹] همان ص ۲۳.