بدعت تعريف، احكام و انواع آن

فهرست کتاب

۷- تحزب مذهبی

۷- تحزب مذهبی

مذهب فرایند زمان، مکان و تراوشات فکری در نگاه به ادله شرعی و فهم‌های مختلف صاحب‌نظران عرصه شریعت، از پیام‌های دینی است. با این نگرش می‌توان مذاهب را جریاناتی که در پی تبیین پیام دین در فروعات هستند، دانست. لذا مذاهب، از این زاویه رقیبانی هستند که با توجه به فرمول‌های کلی، درصدد توقیع و نگارش خواست دین، دربخش عملی آن (آن هم در حیطه صوری)، هستند. برخورد منطقی یک انسان دینی با مذهب می‌تواند به یکی از این سه نحو باشد.

۱- یا آنکه با مذهبی هم مسیر شود، چون فرمول‌ها و روش کلی آن را در پاسخ به مسائل فروع می‌پسندد و پیروان سایر مذاهب را رقیبی در مسیر پیدا کردن جواب صحیح می‌داند و این همان است که ما چنین شخصی را متدین پیرو مذهب شافعی، احمدبن حنبل و یا... مذهب می‌دانیم.

۲- و یا آنکه در چارچوبه مذاهب موجود با استدلال و پیدا کردن بنیه علمی در پی یافتن فروع دین است، که این کار را تلفیق و ترجیح می‌نامیم.

۳- و یا آنکه با استفاده از روش مذاهب موجود و با عنایت به دیگر فرمول‌ها و اصول کلی که در دایره مذاهب محدود نشده‌اند (اما از جهت شرعی قابل دفاعند)، به دنبال حل و فصل مسائل فقهی تلاش می‌کند. این شق سوم طبعاً به علم و فراست و اخلاص بیشتری نیاز دارد. اما در مقابل این سه راه، روش دیگری نیز وجود دارد، و آن دفاع محض بدون استدلال از آراء فقهی یک مذهب و حمله بی‌مورد به دیگر مذاهب است. این مورد در تاریخ اسلام بسیار مشکل‌ساز بوده و در واقع آنچه بدعت‌ساز است همین است، آن که مدافع بدعت می‌شود، همین انسان مذهبی است. تبعیت از یک دین و یا مذهب و تخطئه سائرین (به نحوی که گفته شد)، امری ناپسند است که قرآن آن را رد می‌کند، در این مورد قرآن نقل می‌کند که: یهودی‌ها پیش از آمدن پیامبر اسلام می‌دانستند که پیامبری خدایی ظهور خواهد کرد اما همین که رسول اللهصمبعوث شد آن‌ها با وی به مخالفت پرداختند، چون پیامبر از طایقه و ملت آن‌ها نبود.

۴- ﴿ وَكَانُواْ مِن قَبۡلُ يَسۡتَفۡتِحُونَ عَلَى ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِۦۚ فَلَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٨٩ [البقرة: ۸۹].

«و این چیزی است که بسیاری از منتسبان به طایفه و گروهی معین (علمی، دینی، مذهبی، فهقی، تربیتی... با تحزب نسبت به گروه خود و یا اطاعت محض (ناشی از محبت شدید) به پیشوایی بزرگ و یا غیربزرگ، به آن مبتلا هستند».

این‌ها هیچ چیزی را به عنوان دین (رأیاً و روایة) نمی‌پذیرند، مگر آنکه از ناحیه گروه و یا پیشوای خودشان باشد) [۲۶۷].

[۲۶۷] تقی الدین ابن تیمیه، اقتضاء الصراط المستقیم ج ۱ صص۷۳-۷۴.