پسر یاسرس
عمار و پدربو مادرش مسلمان شده بودند؛ قبیلهی بنی مخزوم (که ابوجهل از همان قبیله بود) این خانواده مسلمان را میآزردند، چون هوا گرم میشد آنها را روی ریگهای داغ مکه میخواباندند و با انواع شکنجهها میآزارند و مادرش سمیه را که پایداری نمود و دست از اسلام برنداشت کشتند. (یاسر و پدرشبنیز بردباری نمودند). گاهگاهی رسول خداصبر آنان میگذشت و آنان را با این جملات دلداری داده و میفرمود: «صبراً آل یاسر، موعدكم الجنة»: «این خاندان یاسر، بردباری پیشه کنید که جایگاه شما بهشت است».