نقش و جایگاه صبر در ایمان
امام محمد غزالی/میفرماید: آیات صبر در قرآن در هفتاد و چند جای آمده است و ابن قیم در کتاب خود «مدارج السالکین» از امام احمد نقل میکند، مجموع آیاتی که دربرگیرندهی معنی صبر است به ۹۰ آیه میرسد، و این بیانگر اهمیت صبر در قرآن و نقش بزرگ آن در ایمان است، چرا اینگونه نباشد! حال آن که این راه پیامبران نستوه است:
﴿فَٱصۡبِرۡ كَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ وَلَا تَسۡتَعۡجِل لَّهُمۡۚ كَأَنَّهُمۡ يَوۡمَ يَرَوۡنَ مَا يُوعَدُونَ لَمۡ يَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّن نَّهَارِۢۚ بَلَٰغٞۚ فَهَلۡ يُهۡلَكُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٣٥﴾[الأحقاف: ۳۵].
«پس صبر کن همان گونه که پیامبران اولوالعزم صبر کردند، و برای آنان در [نزول عذاب] شتاب مکن، روزی که آنان آنچه را که وعده داده میشوند ببینند، گویی فقط ساعتی از یک روز [در دنیا] درنگ داشتند؛ [این قرآن] ابلاغی است برای همه؛ پس آیا جز مردم نافرمان هلاک میشوند».
آری! صبر بر آنان و همهی کسانی که خداوند آنها را به سوی بندگان خود فرو فرستاده واجب و لازم است و از لوازم رسالت و از شرایط آن است.
امام ابن قیم معتقد است که صبر نصف دین است؛ یعنی ایمان دو تا نصف است، یک نصف صبر است و نصف دیگر شکر. خداوند بلندمرتبه میفرمایند:
﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ ٥﴾[ابراهیم: ۵].
«بیشک در این (یادآوری) نشانههایی است برای هر شکیبای سپاسگذار».
پیامبرص میفرمایند: «والذي نفسي بیده لا یقضی الله للمؤمن من قضاء إلا كان خیراً له، إن أصابته سراء، شكر، فكان خیراً له وإن أصابته ضراء، صبر، فكان خیراً له، ولیس ذلك إلا للمؤمن»: «سوگند به کسی که جانم در دست اوست، خداوند برای مؤمن حکمی نمیکند مگر این که برای او خیر و خوب باشد، اگر خوشی به او برسد شکر میکند که برایش خیر است و اگر سختی به او برسد بردباری میکند و (این نیز) برایش خیر است، این (ویژگی) جز برای مؤمن برای کسی دیگر نیست».
لذا همهی منازل ایمان از یک سو میان صبر و شکر است، و از سوی دیگر انسان همیشه یا در نعمت است و یا در مصیبت، پس اگر در نعمت به سر برد لازمهی او شکر و صبر است.
(بله بر او شکر لازم است) زیرا شکر قید و ثبات و عهدهدار فزونی نعمت است، و بر او صبر لازم است، زیرا از یک سو باید از وسایلی که نعمت را نابود میکند خویشتنداری کند و برای نگهداری نعمت نیز باید با شکیبایی وسایلی را مهیا کند، لذا هم شکر لازمهی صبر است و هم صبر لازمهی شکر، هیچکدام بدون دیگری تکمیل نمیشود، هرگاه یکی نباشد دیگری هم نیست.
همچنین اگر به انسان مصیبتی رسد، صبر و شکر بر وی لازم است.
صبر در برابر مصیبت که مشخص است (نیازی به توضیح ندارد) ولی شکر در مقابل مصیبت به خاطر حقوق خدا در این مصیبت است، خداوند بلندمرتبه در مصیبتها به مانند نعمتها بر بندگان خود حقوقی دارد.
و نیز امام محمد غزالی/با استدلال به این حدیث، صبر را نصف ایمان میداند: «الصَّبْرُ نِصْفُ الْإِيمَانِ، والْيَقِينُ الْإِيمَانُ كُلُّهُ» [۳۵]و حدیث دیگر است که میفرماید: «الصَّبْرُ من الْإِيمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ»: «صبر برای ایمان به منزلهی سر برای بدن است». [۳۶]
غزالی بر گفتار خود چنین دلیل و برهان میآورد که: صبر به دو اعتبار و به متقضای دو اطلاق نصف ایمان است. اعتبار اول: اینکه بر تمامی تصدیقها و اعمال اطلاق میشود.
پس ایمان دو رکن دارد: یکی یقین است و دیگری صبر. و مراد از یقین، شناختهای قطعی و مسلمی که از طریق هدایت خداوند به اصول دین برای انسان دست میدهد. و صبر عبارت است از عمل به مقتضای آن یقین. با این توضیح که بندگان (شایستهی خدا) از طریق یقین آگاه میشوند که گناه زیانآور است و فرمانبرداری خدا سودمند. پرهیز از معصیت و مواظبت بر طاعت جز به کمک صبر امکان ندارد. یعنی در اینجا صبر عبارت است از بکارگیری انگیزهی دینی و تقویت آن جهت پیروزی بر انگیزهی هوس و تنبلی. به همین دلیل پیامبرصصبر و یقین را در کنار هم آورده و فرمودهاند: «من أقل ما أوتیتم الیقین و عزیمة الصبر»: «از کمترین چیزی که به شما دادهاند یقین و عزیمت صبر است». [۳۷]
اعتبار دوم: (امام غزالی گوید: همانگونه که ایمان بر باور قلبی و کردار حاصل از آن اطلاق میشود) به آن حالات روانی انسان، که زمینهساز کردار انسان است نیز ایمان گفته میشود. به این ترتیب هر آنچه در زندگی انسان مطرح است به دو دسته تقسیم میشود:
۱- آنچه برای دنیا و آخرت انسان سودمند است.
۲- چیزهایی که برای دنیا و آخرت انسان زیانآور است. واکنش منفی روانی انسان به آنچه که برای دنیا و آخرتش زیانآور است صبر است و واکنش مثبت روانی انسان به آنچه که برای دنیا و آخرتش سودمند است، شکر است.
بنابراین همانطورکه گفتیم یقین یکی از دو نیمهی ایمان است، (ایمان = صبر + شکر). شکر هم یکی از دو نیمهی ایمان است (ایمان = صبر + شکر) بر همین اساس است که ابن مسعودسگفته است: «الإِيمانُ نِصْفان: فَنِصْفٌ في الصَّبْرِ ونِصْفٌ في الشُّكْرِ». بعضی این سخن را به رسول اکرمصنسبت میدهند.
(امام غزالی میفرماید) و از آنجا که صبر عبارت است از استقامت و مقاومت انگیزهی شهوت در برابر انگیزهی نفسانی، و انگیزهی نفسانی نیز بر دو قسم است: انگیزهی شهوت و انگیزهی غضب، که شهوت عبارت است از کشش مثبت به خواستنیها و غضب عبارت است از کشش منفی انسان نسبت به ناسازگاریها، و روزه، صبر در برابر شهوت است و بس نه غضب.
از همین دیدگاه است که رسول اللهصفرمودهاند: «الصوم نصف الصبر»: «روزه یک نیمهی صبر است». [۳۸]زیرا کمال صبر این است که از تمامی انگیزههای شهوت و انگیزهی خشم صبر کند، که روزه با این اعتبار ربع (یک چهارم) ایمان است، و همچنین آموزههای آیین اسلام و حدود و احوال و نسبت آن با ایمان را باید به دقت فهمید، و اصل در آن، شناخت درهای بسیار ایمان است، زیرا واژهای ایمان بر صورتهای گوناگون اطلاق میشود. [۳۹]
[۳۵] طبرانی آن را روایت کرده است، و بیهقی در سنن از ابن مسعود روایت کرده و سیوطی در جامع الصغیر گوید: این حدیث ضعیف است. [۳۶] بیهقی در شعب ایمان و دیلمی در مسند فردوس آن را از انس روایت کرده و سیوطی در جامع الصغیر آن را ضعیف دانسته است. [۳۷] این حدیث در احیاء العلوم غزالی باب (بیان كون الصبر نصف الإیمان) آمده است. [۳۸] ابن ماجه آن را به لفظ (الصیام نصف الصبر) از ابو هریره روایت کرده است. و سیوطی آن را صحیح دانسته است. [۳۹] ن. ک: إحیاء العلوم الدین.