تعریف ابتلا و صبر
ابتلاء: در مختار الصحاح آمده است: «بلاه الله بخیر أو شر، یبلوه بلواً. وأبلاه وابتلاه ابتلاء»به معنی امتحنه) [او را آزمایش کرد].
قرطبی میگوید: ابو هیثم میگوید: بلاء هم بر خوبی اطلاق میشود و هم بر بدی و اصل آن محنت (آزمون جانکاه) است. خدای ﻷبندهاش را با نعمت زیباسازی میآفریند تا سپاسگزاری وی را امتحان کند و به مصیبتی که خوش ندارد دچار میکند تا که شکیباییش را بیازماید. بنابراین به آزمون خوب و بد هر دو «بلا» اطلاق شده است.
شاعر گوید:
إذا ابتلیت بجاهل كن عاقلاً
إذا ابتلیت بعاقل لا تجهل
«چون به وسیلهی فرد نادانی گرفتار شدی دانا باش و چون به وسیلهی فرد دانایی گرفتار شدی نادانی مکن».
میبینیم در این شعر برای همراه شدن با دانا و نادان هر دو کلمهی ابتلاء به کار گرفته شده است.
صبر: در مصباح منیر، واژهی «الصبر» به معنی نگهداشتن خویشتن از دلنگرانی آمده است. از باب ضرب یضرب، (صبره) حبسه او را نگه داشت ﴿وَٱصۡبِرۡ نَفۡسَكَ﴾[الکهف: ۲۸] «خودت را پایبند کن». و در حدیث در مورد مردی که کسی را گرفته بود و کسی دیگر او را کشت، پیامبرصفرمود: «اقْتُلُوا الْقَاتِلَ وَاصْبِرُوا الصَّابِرَ»: «قاتل را قصاص و گیرنده را زندانی کنید». [۷]
[۷] این حدیث در مصنف عبدالرزاق جزء ۹ ص ۴۲۷ حدیث ۱۷۸۹ به لفظ: یقتل القاتل ویجبر الصابرآمده است.