محنت عثمان بن عفانس
از حسن بصری روایت است که میگوید: در حادثهی شهادت عثمانس، اولین کسی که بر او وارد شد محمد بن ابوبکر بود. عثمان مردی زیبارو بود و ریش بلند داشت. محمد بن ابوبکر سر عثمانسرا گرفت و به تندی حرکت داد. عثمان به او گفت: ای پسر برادرم، صبر کن عجله نکن، پدرت هرگز چنین رفتاری با من نکرده است. (و ابن کثیر همچنین میگوید: محمد بن ابوبکر بعد از شنیدن پند و گفتار عثمانس و بزرگواری آن یار رسول خدا آنجا را ترک نمود و از گروه قاتلین خلیفه نبود).
حسن گوید: مردی بلندقامت آمد، در دست او نیزه یا سلاحی دیگر بود. او بر عثمانسحملهور شد و خلیفه را به شهادت رساند. حسن گوید: صاحب نیزه نیار بن عیاض اسلمی است. و از ابو سعد روایت است که عثمان بن عفان شلوار خواست و آن را پوشید. این شلوار نه در جاهلیت و نه در اسلام هرگز نپوشیده بود. حضرت عثمان گفت: دیشب پیامبرصو ابوبکر و عمرسرا به خواب دیدهام. آنها به من گفتند: امشب روزهات را نزد ما افطار میکنی.
ابن سعد گوید: آنگاه عثمانسدرخواست نمود که برایش مصحف بیاورند و آن را باز کرد (و تلاوت نمود) و در حالیکه قرآن در دستش بود شهید شد. بنا بر قول مشهور به مدت چهل روز در خانهاش محاصره بود و در این مدت در فشار و مصیبت سختی قرار داشت. [۵۸]
[۵۸] ن. ک: طبقات ابن سعد، الکامل، ابن اثیر، کتاب المحن، ابی العرب محمد بن احمد تمیمی. البدایة والنهایة، ابن کثیر.