صبر بر آزمون الهی و جایگاه آن در ایمان

فهرست کتاب

محنت امام ابوحنیفه

محنت امام ابوحنیفه

در عهد بنی‌امیه، ابن هبیره والی کوفه بود و در عراق فتنه و آشوب‌هایی رخ داد. وی فقیهان عراق را به دربار خود فرا خواند. در میان آنان ابن ابی لیلا و ابن شبرمه و داوود بن ابی هند بودند. ابن هبیره به هر کدام از فقیهان در کارهای حکومتی مسؤولیتی داد و کسی را به نزد ابوحنیفه فرستاد تا نزدش آید، آن‌گاه خواست تا مهر خلافت را به وی بسپارد و هیچ نوشته‌ای جز با نظارت ابوحنیفه انجام نگیرد و جز با اجازه‌ی او چیزی از بیت‌المال بیرون نرود، ولی ابوحنیفه از پذیرش این مسؤولیتی داد و کسی را به نزد ابوحنیفه فرستاد تا نزدش آید، آن‌گاه خواست تا مهر خلافت را به وی بسپارد و هیچ نوشته‌ای جز با نظارت ابوحنیفه انجام نگیرد و جز با اجازه‌ی او چیزی از بیت‌المال بیرون نرود، ولی ابوحنیفه از پذیرش این مسؤولیت خودداری کرد. فقیهان به ابوحنیفه گفتند: ما تو را به خدا سوگند می‌دهیم که خود را در معرض نابودی قرار ندهی؛ ما همه برادران توییم و از پذیرش این مسؤولیت‌ها نگران و ناخرسندیم، ولی چاره‌ای نداریم. ابوحنیفه گفت: اگر از من می‌خواست دروازه‌های مسجد را باز ‌گردانم، نمی‌پذیرفتم تا چه رسد که وی می‌خواهد دستور قتل را بنویسد و من زیر آن‌ها امضا کنم، به خدا سوگند، هرگز وارد این معرکه نمی‌شوم. ابن ابی لیلا گفت: همکارتان را رها کنید که او حق را یافته و درست می‌گوید و دیگران اشتباه کرده‌اند. پلیس ابوحنیفه را زندانی کرد و روزهای پی در پی او را شلاق می‌زد. جلاد نزد ابی هبیره رفت و گفت: این مرد (ابوحنیفه) مرده است. ابن هبیره گفت: از او بپرسید آیا فرمان را اجابت می‌کند؟ ابوحنیفه گفت: اگر از من بخواهد که درهای مسجد را باز گردانم، این کار را نمی‌کردم. ابن هبیره با جلاد نشست و گفت: آیا نصیحت‌گری برای این زندانی نیست تا او از من مهلت بخواهد و من به او مهلت دهم. این خبر به ابوحنیفه رسید و گفت: اجازه دهید تا با فقیهان مشورت نمایم، و به آن فکر کنم. ابن هبیره به آزادی‌اش فرمان داد؛ ابو حنیفه چهارپایش را سوار شد و به سوی مکه فرار کرد. این اتفاق در سال ۱۳۰ هجری قمری رخ داد. وی تا آغاز دولت عباسی در مکه ماند و در زمان خلافت جعفر منصور به کوفه بازگشت. [۶۳]

[۶۳] ن. ک: کتاب المحن، تألیف ابوالعرب محمد بن احمد بن تمبم تمیمی.