صبر بر آزمون الهی و جایگاه آن در ایمان

فهرست کتاب

مقدمه‌ی مؤلف

مقدمه‌ی مؤلف

ستایش خدای را، امتحان‌کننده‌ی رنج‌دیدگان و بیچارگان و آزمایش‌کننده‌ی مؤمنان راستگو، پشتیبان شکیبایان، و درود و سلام بر پیشوای تقواپیشه‌گان و سرود رنج‌دیدگان صبرپیشه، و درود و سلام بر خاندان و یارانش.

بدان‌که در این دنیا انواع صبر بر رنج و صورت‌های گوناگون آزمون‌های الهی، جزء جدانشدنی ایمان به تقدیر الهی است و ایمان به تقدیر الهی خواه نیک و خواه بد رکنی از ارکان ایمان است. چنان‌که می‌دانیم ارکان ایمان شش تاست: «ایمان به خدا، فرشتگان، کتاب‌های آسمانی، پیامبران، روز قیامت و به تقدیر الهی خواه نیک و خواه بد». [۳]

کسی که به تقدیر خیر و شر ایمان نداشته باشد و نپذیرد که هر دو از جانب خداوند است بی‌گمان ایمان چنین شخصی پذیرفته نیست.

بدان‌که خیر و شر بودن امور از زاویه‌ی دید انسان است، ولی نسبت به آفریدگار خیر و شر، همه‌ی امور خیر و نیک است. چراکه پروردگار جز خوب و نیک مقدر نمی‌کند. به عنوان مثال مرگ از نظر انسان بد است و زندگی خوب، ولی در پیشگاه خدای سبحان هر دو خوب و نیک است.

هم‌چنین دارایی و مستمندی، به نسبت انسان دارایی خوب است و مستمندی بد، ولی به نسبت آفریدگار نیک و بد هر دو خیر است، و هر چیز را در جای مناسب خود قرار داده است:

﴿وَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡ‍ٔٗا وَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَيۡ‍ٔٗا وَهُوَ شَرّٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٢١٦[البقرة: ۲۱۶].

«چه بسا چیزی را خوش نمی‌دارید و آن برای شما خوب است، و چه بسا چیزی را دوست بدارید و آن برای شما بد است، و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید».

امام ابن قیم می‌گوید: «در هستی چیز بدی جز گناه و عوامل آن وجود ندارد و گناه هم از خود بنده سر می‌زند، زیرا عامل گناه، ستم و نادانی است و این دو از خود بنده است، همان‌طور که عامل خوبی حمد (سپاس)، دانش، کاردانی و بی‌نیازی است. و همه‌ی این‌ها اموری ذاتی پروردگار سبحان است، ذات پروردگار مستلزم حکمت (کاردانی) و خوبی، و سخاوت است و لازمه‌ی ذات بنده نادانی و ستمگری است، دانش و عدالتی هم که در بنده است از فضل خدا نشأت گرفته و به ذات بنده تعلق ندارد». [۴]

بدان آن‌چه خداوند بخواهد، و تقدیر کند بی‌شک شدنی است چنان‌که بر زبان پیامبر راستگوی راستگو دانسته شده وارد است، عبدالله بن عباسبمی‌گوید: «روزی پشت سر پیامبر (بر چهارپایی) سوار بودم، آن حضرت به من فرمودند: ای نوجوان من مفاهیمی را به تو می‌آموزم: خدا را پاس دار، تا او نیز تو را پاس دارد، (به طاعت و فرمانبری از او بپرداز تا او نیز تو را در فراز و نشیب‌ها و رخدادهای دنیا و آخرت حفظ کند)، خدای را پاس دار تا او را پیش روی خود بیابی، هرگاه چیزی خواستی از خداوند بخواه و هرگاه خواستی کمک بجویی، از خداوند کمک بجوی، و بدان که اگر تمام امت گرد هم آیند تا با چیزی به تو سود رسانند نتوانند مگر با چیزی که خداوند برایت نوشته باشد و اگر همگی گرد هم آیند تا با چیزی به تو زیانی برسانند نتوانند مگر با چیزی که خداوند به زیان تو نوشته باشد، قلم‌ها برداشته شده و کاغذها خشک شده‌‌اند». [۵]

هم‌چنان بدان که این امت مطابق فرمایش پیامبرش، به واسطه‌ی مصیبت‌هاو سختی‌هایی که در دنیا متحمل می‌شود، رحمت خداوند آن‌ها را فرامی‌گیرد، البته به شرط آن‌که صبر پیشه کند و کار خویش را به خداوند واگذارد و پاداش آن را از آفریدگار بلند‌مرتبه بجویند.

ابوموسیسگوید که فرستاده‌ی خداصفرمودند: «أُمَّتِي أُمَّةٌ مَرْحُومَةٌ لَيْسَ عَلَيْهَا عَذَابٌ فِي الآخِرَةِ، إِنَّمَا عَذَابُهَا فِي الدُّنْيَا: الزَّلاَزِلُ، وَالْفِتَنُ، وَالْبَلاَيَا»: «امت من، امت رحمت شده است، در آخرت عذابی بر او نیست، بلکه عذابش در این دنیاست، که عبارتند از: فتنه و آشوب‌ها، زمین لرزه‌ها، کشتار و مصیبت‌ها».

معاذبن جبلسگوید: رسول خداصروزی نماز خواند و آن را طولانی کرد، چون از نماز فارغ شد، پرسیدیم ای رسول خدا، امروز نماز را طولانی کردی! فرمود: من نماز ترغیب و ترهیب خواندم، سه چیز از خداوند برای امتم خواستم: دو تا به من داد و یکی رد کرد، از او خواستم که دشمنی غیر از خودشان بر آن‌ها چیره نگرداند، این را به من عطا کرد و از او خواستم که امتم را با غرق‌شدن عمومی و مانند اقوام گذشته نابود نفرماید، ای را هم به من دادند، و از او خواستم که دشمنی‌شان را در میان خودشان نگرداند، این درخواست را رد کرد و به من نداد». [۶]

دکتر عبدالله عبدالرحیم عبادی

دوحه ۱۹/۵/۱۴۱۸ هـ . ق برابر با ۰۱/۹/۱۹۹۸ م

[۳] قسمتی از حدیث معروف به حدیث جبرئیل است که امام مسلم آن روایت کرده است، کتاب ایمان، باب الإیمان والإسلام والإحسان: ش، ح ۳۹ [۴] طریق الهجرتین، ص ۱۶۴. [۵] این حدیث در سنن ترمذی در باب ـ ولكن یا حنظلة ساعة وساعة ـ کتاب: صفة القیامة ح (۲۵۱۶) است و ترمذی می‌فرماید: حدیث حسن صحیح است. [۶] این حدیث را ابن ماجه روایت کرده و فرموده است: رجال حدیث ثقه‌اند.