اجازهی هجرت به مدینه
وقتی رسول خداصاز قریش و ثقیف قطع امید کرد و دید که دعوت کردن آنها بیفایده است و مطمئن بود که انصار مدینه او و یارانش را یاری میدهند و سرزمین مدینه را نیز فضایی مناسب برای تبلیغ و انتشار اسلام میدید خداوند به او اجازه فرمود که به مدینه هجرت کنند و این امتحان از امتحان قبلی سختتر بود، زیرا قریش هرگز دست روی دست نمیگذارند که رسول خداصو یاران او هرجا که بخواهند بروند و برای آنها خطرآفرینی کنند. مشرکان وقتی دانستند که این دعوت به زودی در خارج مکه منتشر میشود و برای قریش خطرساز میشود انجمن کردند که پیش از خارج شدن رسول خداصاز مکه چارهای بیندیشند و او را از پای درآورند، ولی خداوند توانای بلندمرتبه او و یار وفادارش ابوبکر را از مکر و حیلهی آنها نجات داد، پیامبرصو ابوبکرسبه اتفاق (از شهر مکه بیرون آمدند) و مدتی در غار ثور پنهان شدند و آنگاه با رعایت تدابیر امنیتی لازم در پناه خدا رهسپار مدینه شدند و بدینسان حیلهی قریش به خودشان برگشت و در پی پیامبر مسلمانان به لطف خدا گروه گروه رهسپار مدینه شدند.
وقتی رسول خداصبه مدینه رسیدند اولین اندیشهی آن حضرتصایجاد برادری میان انصار و مهاجرینشبود و سپس در آنجا مسجدی بر پا کرد و دولت اسلامی به معنای پایان یافتن مشکلات و سختیها و امتحان ایشان و مسلمانان نبود، زیرا در مدینه حیلهی یهودیان و منافقان به رهبری عبدالله بن ابی سرچشمهی مشکلات بود. اینها برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان تلاش کردند و علیه اسلام و پیامبرصاسلام دسیسهچینی کردند و به سختی مسلمانان را آزردند و با حیله و توطئهچینی پیکرهی دولت اسلام را هدف قرار دادند. ولی رسول خداصصبوری ورزیدند و بردباری کردند و مقاومت نمودند، ایشان علیرغم همهی آن سختیها و مشکلات پی در پی بر ایدئولوژی و مفاهیم نخستین خویش و دعوت، بزرگترین صبر و مقاومت را از خود بروز دادند.
سختیها و آزمایشها پیاپی و به شکل مختلف و از زمانی تا زمان دیگر بود: در اینجا آزمایش جانکاه جنگ بدر به وقوع میپیوندد، چه سختیها، مشکلات و خستگیهایی که به پیامبر و یاران باوفایش نرسید! اگرچه در نهایت پیروزی برای اسلام و پیامبر اکرمصبود و تفاوت کفر و اسلام و حق و باطل در این جنگ آشکار شد، ولی در حقیقت مسلمانان به نیکی مورد آزمایش قرار گرفتند و از آزمایش پیروز بیرون آمدند.
جنگ احد پیش میآید، رسول خداصو یاران وی به سبب مخالفت با فرمان پیامبر سخت دچار مشکل میشوند، حمزه عموی پیامبر شهید میشود، و دندان مبارک رسول خدا شکسته میشود و پیامبرصتا لحظهی آخر شکیبا و بردبارند، و به دنبال جنگ احد توطئهی یهود و بیرون راندن قبیلهی بنینظیر از مدینه پیش میآید.
جنگ خندق (احزاب) رخ میدهد. در این جنگ همهی دشمنان اسلام جمع شدند، و سخت مسلمانان را تکان داد. خدای بلندمرتبه میفرماید:
﴿هُنَالِكَ ٱبۡتُلِيَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَزُلۡزِلُواْ زِلۡزَالٗا شَدِيدٗا ١١﴾[الأحزاب: ۱۱].
«آنجا بود که مؤمنان مورد آزمایش قرار گرفتند و سخت تکان خوردند».
اما خداوند تزویر آنان را به خودشان برگرداند و زیاندیده برگشتند. پس از آن غزوهی بنیقریظه و آنگاه صلح حدیبیه و مشکلات و آزمایشهای پی در پی و بینهایت رخ داد.