۴- رعیت (امت اسلامی)
قبل از بعثت محمد جرسالتهای آسمانی به شکل محلی وقومی ظاهر میشد، به این معنی که پیامبران الهی هرکدام به سوی قوم خودش ویا منطقۀ خاصی فرستاده میشدند، وهر پیامبری فقط قوم خود را مخاطب قرار داده وبه سوی اسلام دعوت میکرد. چنانچه در قرآن کریم داستانهای بعضی از این پیامبران به تفصیل واز بعض دیگری به طور مختصر ذکر شده است، قرآن کریم از نوح، هود، شعیب، صالح وسایر انبیاء†داستانهایی را نقل میکند که هرکدام قوم خود را مخاطب قرار داده وندای (یاقومی) را بلند کردهاند.
وعیسی÷فرمود: ﴿وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ...﴾[آل عمران: ۴٩] «من بسوی بنی اسراییل فرستاده شدم».
اما پیامبر اسلام جمیفرماید: «... وَكَانَ النَّبِيُّ يُبْعَثُ إِلَى قَوْمِهِ خَاصَّةً وَبُعِثْتُ إِلَى النَّاسِ كَافَّةً...»[۳۴].[۳۵]
«وهر پیامبری خاص برای قوم خود فرستاده میشد ومن برای تمام مردم مبعوث شدهام ...».
و با بعثت محمد جدعوت اسلامی از دایرۀ قومی ومحلی فراتر رفته وتمام دایرۀ جامعۀ انسانی را در برگرفت، وندای دعوت اسلام از- یاقومی -، به – أَیهَا النَّاسُ– (ای انسان ....) تبدیل گردید، وتمام عالم انسانیت مکلف گردید تا ازیک پیامبر پیروی کنند. زیرا پیامبر دیگری بعد از وی نمیآید و در موجودیت شریعت او، پیروی از پیامبران قبلی مورد قبول نمیباشد.
﴿وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّۧنَۗ﴾[الأحزاب: ۴۰].
«ولی او فرستاده الله وخاتم پیامبران است».
وبا این ندا، تمام بشریت با اختلاف نژادی، زبانی جغرافیائی و... که دارند، سیاه است یاسفید یاسرخ، در آسیا است یا در افریقا و امریکا ... همه امت یک پیامبر قرار میگیرند وبر ایشان فرض میگردد که فقط از یک پیامبر پیروی کنند ومطابق شریعت ودین وی، منقاد حکم الله جل جلاله گردیده از پیروی ادیان دیگر خود داری کنند.
این است که براساس وحدت عقیده، وحدت عبارت، وحدت سلوک، وحدت تاریخ، وحدت زبان، وحدت تشریع وقانون و وحدت قیادت و رهبری، امت اسلامی تشکیل مییابد وهمین پیوندها است که آنها را به یک امت متحد، مستحکم، باعظمت وبا وقار مبدل میسازد. امتی که تمام اعضای آن باهم برادر وبرابرند: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ﴾[الحجرات: ۱۰]. «جز این نیست که مؤمنان باهم برادراند».
•تعاون، دوستی وولایتشان فقط با مسلمانان است.
﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ﴾[التوبة: ٧۱]. «مردان مؤمنان وزنان مؤمن بعضیشان دوستان بعضی دیگراند».
•همه بمثابۀ یک جسد و یک روح میباشند:
«تَرَى الْمُؤْمِنِينَ فِي تَرَاحُمِهِمْ وَتَوَادِّهِمْ وَتَعَاطُفِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى عُضْوًا تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ جَسَدِهِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى». (صحیح مسلم)[۳۶]
ازنعمان بن بشیرسروایت است که رسول الله جفرمود: «مثال مؤمنین در دوستی ومرحمت کردن وعطوفت با یکدیگر مانند یک جسد واحد میباشند که چون یک عضوی از آن بیمار شود، سایر اعضاء با بیدار خوابی وتب کردن با اوهمراهی وهمدردی میکنند».
• اهل ایمان هیچ نوع دوستی و ولاء و برادری با غیر مسلمان ندارند.
﴿لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَوۡ كَانُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ أَوۡ أَبۡنَآءَهُمۡ أَوۡ إِخۡوَٰنَهُمۡ أَوۡ عَشِيرَتَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٖ مِّنۡهُۖ﴾[المجادلة: ۲۲].
«نمییابی قومی را که به الله و روز آخرت ایمان دارند، باز دوستی کنند با کسانیکه دشمنی میکنند با الله ورسول وی، اگر چه پدران شان، برادرانشان وقبیله آنها باشند. این گروه کسانیاند که الله ایمان را در قلبهایشان نوشته است (جای داده است) وایشان را با روحی ازجانب خود تأیید وتقویت کرده».
از توضیحاتی که گذشت بخوبی دانستیم که مسلمانان از نگاه عاطفه، عملکرد، احساس و موالات، تنها مرتبط با امت اسلامی میباشند، نژاد وملیت عقیدتی خود را ازهمین ارتباط کسب نموده تمام قدرت وتوان خود را درهمین راه بکار میگیرند، نه براساس ارتباط قبیلوی، نژادی، وطنی وقومی و مرزی.
[۳۴] صحیح البخاری [۳۵] متفق علیه [۳۶] روایت مسلم