۳- اکثریت محوری:
معیار در پارلمان ومجالس قانونگزاری سیستم غربی رأی اکثریت است، وتصمیم گیریهای این مجالس روی اکثریت استوار است، گر چند این خواستهها انحرافی وضد اخلاقی هم بوده باشد.
بنابراین میبنیم ظلم وانحرافات از طریق تصویب این مجالس شکل قانونی به خود میگیرد. مثلاً هم جنس بازی در انگلستان - که از بزرگترین علمبرداران دموکراسی در جهان است- قانونی میشود، سقط جنین ومفاسد دیگر در بسیاری از کشورهای غربی به حکم قانون مجاز میگردد، حد زنا در کشور اسلامی پاکستان به اساس خواستار اکثریت اعضای پارلمان لغو اعلام میگردد. ودرکشور اسلامی مصر، زن همچون مرد از حق طلاق برخوردار میشود.
و در ایران با اینکه زمام دولت بدست روحانیان است، حق میراث زن با مرد به اکثریت آرا یکسان تصویب میگردد.
این همه مفاسد از برکت دموکراسی ومجالس قانون گزاری آن کشورها است که به محور اکثریت آرا میچرخد.
اما ازدیدگاه اسلام اکثریت محوری مردود، ودر آیات متعددی مورد نکوهش قرار گرفته است:
﴿وَإِن تُطِعۡ أَكۡثَرَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ﴾[الأنعام: ۱۱۶].
«اگر از بیشتر مردم پیروی کنی، تو را ازراه خدا دور میسازند». هدف ومدار شورای اسلامی رسیدن به حق وحقیقت است؛ لذا هر رأی سالم، سازنده ومنطقی که موافق باروح اسلام وناظر به مصالح جامعه بوده باشد، مورد تأیید شورای اسلامی قرار میگیرد هرچند رأی اغلب اعضای مجلس برخلاف آن باشد.
مطالعۀ سیرت پیامبر جوخلفای راشدین ودقت در شوراهای آنها نشان میدهد که پیامبر جویاران گرامی او با تأسی از این اصل گاهی در برابر نظر مثبت ومعقول یک تن از اعضای مجلس هم تسلیم میشدند، وبرآن اعتماد مینمودند.
اعتماد پیامبر جبه رأی حباب بن منذر درصحنۀ بدر، وبه رأی سلمان فارسی در جنگ خندق، وهم چنان اعتماد ابوبکر صدیقسبه رأی عمرسدر گرد آوری قرآن در یک نسخه، و اعتماد وی به رأی عبد الرحمن بن عوفسدربارۀ استخلاف عمر و... از نمونههای بارز این اصل اسلامی است.