حکومت اسلامی حکومت تئوکراسی نیست:
وقتی میگوییم: حکومت اسلامی براساس قانون وشریعت الهی جریان دارد، بدین معنی نیست که حکومت اسلامی یک حکومت (تئوکراسی:) است.
حکومت (تئوکراسی) که معمولاً به حکومت نشأت گرفته از دین ترجمه میشود، حکومتی است که رئیس آن خواه یک نفر یا یک گروه باشد قدرت خود را از جانب خدا میداند وخود را نمایندۀ خدا معرفی میکند، وبه خود اجازه میدهد،هر امری را که بخواهد حلال یا حرام نماید.
البته طرز تفکری که حکومت (تئوکراسی) بر آن استوار است بسیار مغایر ومتضاد با اصول، قواعد ومبادی اسلام میباشد. این نوع حکومت ریشهاش از افکار قدیمه آب میخورد که رهبران مذهبی وپادشاهان درآن دوران ادعا میکردند که قدرت وریاست آنان از جانب خدا است وایشان نمایندۀ بلا منازع خدا هستند.
بدین جهت به دلخواه خود هر قانونی را که میخواستند برای مردم وضع میکردند؛ چرا که در تعالیم دینی آنان به جز مقداری اندرز اخلاقی چیزی به نام قانون مشاهده نمیشد.
اما حکومت اسلامی مشتمل بر احکام وقوانینی است که قرآن آنها را اعلام داشته است. و درحکومت اسلامی هیچ کس حق ندارد به بهانۀ داشتن رهبریت دینی، خودسرانه ومستبدانه به اجرای حکم اقدام نماید.
بلکه برای مردم واجب است که از رهبران شیاسی خود اطاعت نمایند، وخداوند متعال از این رهبران به عنوان «أولی الامر» تعبیر نموده میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا ٥٩﴾[النساء: ۵٩].
«اى مؤمنان، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هرگاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیکفرجامتر است».
مقصود از اولی الأمر جماعت اهل حل وعقد از مسلماناناند که عبارتند از: امراء، حاکمان، علما، فرماندهان لشکر وسایر رؤسا ومردان صاحب نفوذ و یا شخصیت ومقامهای هستند که به هنگام بروز مشکلات واحتیاج ویا تصمیم گیری برای مصلحت عموم مردم به آنها مراجعه مینمایند، اینگونه افراد وشخصیتها هرگاه بریک امر یا یک حکم اتفاق نظر پیدا کردند، برمسلمانان واجب است که در این امر از ایشان اطاعت کنند، مشروط به اینکه این اشخاص، از ما مسلمانان باشند وبا دستورات خدا وسنت صحیحۀ رسول اکرم مخالفت نورزند، وبدون اکراه واجبار وبا آزادی کامل به بحث پرداخته وبریک موضوع اتفاق نمایند. ومسئلهای که برآن اتفاق حاصل میشود، جزو مصالح عمومی واجتماعیی بوده باشد که در مورد آن نصی وجود نداشته و جزو عقاید و عبادات نباشد.
دانشمندان حق دارند درهمچو مسایل به بحث وبررسی پرداخته ونظر خود را درآن اعمال نمایند.
اهل حل وعقد جماعتی هستند شبیه (مجلس شورا یا مجلس اعلی) که برمصالح ملت نظارت دارند، ودر زمان صلح وجنگ سیاست ملت را رهبری مینمایند.