همسر و فرزندانش را بر آنها برتری ندهد:
أخبر پیامبر جاز سه نفری که در بیابان میگشتند برای ما حکایت میفرماید که برای سپری کردن شب وارد غاری شدند. وقتی وارد آن شدند، ناگهان صخرهی بزرگی از کوه سرازیر گردیده و آستانهی غار بسته شد. هرچقدر سعی کردند تا تخته سنگ را جابجا نمایند نتوانستند. مطمئن شدند که در همانجا هلاک خواهند شد. اندیشه نمودند تا هرکدام خداوند سبحان را بخواند و از خدا بخواهد که به برکت اعمال نیکش، آنان را نجات دهد.
یکی از آنان گفت: بار خدایا من پدر و مادری داشتم که پیرو فرتوت بودند و قبل از ایشان هیچیک از اعضای خانواده، و خدمتگاران را سیرآب نمیکردم، روزی در جستجوی درخت دور رفتم و زمانی بازگشتم که آن دو بخواب رفته بودند، من سهم شیرشان را دوشیدم، چون دیدم که آنها به خواب رفتهاند، روا ندانستم که آنها را از خواب بیدار کنم و یا یکی از اعضای خانواده و خدمتگزارانم را شیر بنوشانم، من همچنان صبر کردم که آنها بیدار شوند، و قدح هم در دستم بود تا لحظهای که صبح دمید، در حالیکه کودکانم در پیش پایم از گرسنگی جزع و فزع میکردند. پس آنها از خواب بیدار شده و سهم شیر خود را نوشیدند. خدایا اگر این کار را برایت کردم ما را از این مشکل نجات ده.
سپس هرکدام اعمال نیک خود را بیان داشته و دعا کردند و صخره از دم غار به کنار رفت و آنها به فضل این فرزند نیکوکار و رفتار نیکویی که دوستانش داشتهاند از غار بیرون آمده و نجات یافتند.» [متفق علیه]
به این ترتیب فرد مسلمان پدرش را بر زن و فرزندان مقدم میشمارد، و با این شیوهی رفتار به الگویی برای زن و فرزندانش در نیکی در حق والدین تبدیل میگردد. تا اینکه وقتی او و همسرش هر دو پیر شدند، فرزندانشان با آنان نیکو رفتار کنند همچنان که پدراشان با والدینش نیک رفتار نموده است. روایت میشود که پیامبر جفرمودهاند: (بروا آباءكم تَبركُم أبناؤكم) [طبرانی] یعنی: «با والدینتان نیکی کنید تا فرزندانتان با شما نیکی کنند.»