۶- وارد شدن به خانه با کسب اجازه و بازگشتن به منزل خویش پس از فراغت از صرف غذا:
جزو آدابی است که پروردگار متعال در قرآن کریم برای ما بیان فرموده است. خداوند متعال مى فرماید: ﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتَ ٱلنَّبِيِّ إِلَّآ أَن يُؤۡذَنَ لَكُمۡ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيۡرَ نَٰظِرِينَ إِنَىٰهُ وَلَٰكِنۡ إِذَا دُعِيتُمۡ فَٱدۡخُلُواْ فَإِذَا طَعِمۡتُمۡ فَٱنتَشِرُواْ وَلَا مُسۡتَٔۡنِسِينَ لِحَدِيثٍۚ... ...﴾[الأحزاب: ۵۳] یعنی: «اى کسانى که ایمان آوردهاید داخل اتاقهاى پیامبر مشوید مگر آنکه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم] بىآنکه در انتظار پختهشدن آن باشید ولى هنگامى که دعوت شدید داخل گردید و وقتى غذا خوردید پراکنده شوید بىآنکه سرگرم سخنى گردید.»
خداوند متعال مسلمانان را از وارد شدن به خانههای پیامبر جبدون اذن و اجازه منع فرموده است و درنتیجه آنان بدون کسب اجازه وارد خانههای یکدیگر نیز نمیشوند. امام شوکانی میگوید: خداوند مسلمانان را از انجام چنین کاری در منزل پیامبر جنهی فرمود و به تبع آن منازل سایر مسلمانان نیز داخل این نهی گردید. مردم خود را پایبند آدابی که خداوند آنان را بر آن داشته نمودند و از ورود هم به خانههایشان بدون کسب اجازه درهنگام غذا خوردن و نه قبل از آن و به جهت منتظر ماندن برای پختن غذا ممانعت میکردند. سپس برخاسته و آن جا را ترک میکردند بدون آنکه سرگرم گفتگو شوند مگر آنکه صاحبخانه خود از آنان بخواهد که بمانند یا عادت آن جماعت چنان باشد و مشکل و ناراحتی با این مسأله نداشته باشند، برای اینکه علتی که باعث وجود این نهی میگشته (اذیت و ناراحتی صاحبخانه) منتفی شده است.