[تواضع ائمۀ اهل بیت ‡]
این زین العابدین است که در دعای ابوحمزهی ثمالی میگوید: «عَظُمَ يَا سَيِّدِيْ أَمَلِيْ، وَسَاءَ عَمَلِي... وَلاَ تُؤَاخِذْنِي بِأَسْوَءِ عَمَلِي.... وَمَا أَنَا يَا رَبِّ وَمَا خَطَرِيْ، هَبْنِي بِفَضْلِكَ، وَتَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَفْوِكَ. = ای آقای من، آرزویم بزرگ شده، و کردارم زشت گشته... و به زشتترین کردارم مرا سرزنش مکن... چه هستم من ای پروردگارم، و اهمیت من چیست؟ به فضلت مرا ببخش، و به گذشتت بر من صدقه بخش»([۱۰۴])؛ امیرالمؤمنین نیز در مناجاتش میگوید: «مَوْلاَيَ يا مَوْلاَيَ، أَنْتَ الْهَادِيْ وَأَنَا الضَّالُّ...= اى آقاى من اى آقاى من، تويى رهنماى (خلق) و من بنده گمراه...»([۱۰۵]).
بنابراین، ائمهی اهل بیت غیر از ائمهی امامیه و غُلات هستند! به عبارت دیگر، ائمهی کافی و بحار الأنوار و دیگر کتب شیعه، انسانهایی خودپسندند که ادعای صفات پروردگار سبحان را برای خویش دارند؛ اما ائمهی عترت از اقوال غُلات بیزارند و از جمله عالیترین ویژگی شخصیتی آنان آن است که مذهبی نیاوردند و بدعتی نگذاردند.
بدانید که مذاهب رسمی و غیر رسمی در سدهی چهارم هجری پدید آمدند و در سدههای اولیه، مذهب رسمی و غیر رسمی وجود نداشت و روایات ساختگی در کتابهای شیعه، بیشترشان از قول ائمهی خیالی نقل شده است.
[۱۰۴]- صحيفه سجاديه، ص ۲۱۷. [۱۰۵]- مشهدي، فضل الکوفة ومساجدها، ص ۸۱.