نقد مراجعات (نقدی بر کتاب المراجعات سید عبدالحسین موسوی)

فهرست کتاب

[کوشش دشمنان اسلام برای نابودی آن]

[کوشش دشمنان اسلام برای نابودی آن]

من کتاب «المراجعات» را مطالعه کردم و دیدم واقعیت، آن‌گونه که مؤلفش می‌گوید نیست؛ زیرا اختراع مذاهب متعدد و ابداع عقاید تند باطل، کار دشمنان اسلام است، یعنی کسانی که شوکت و عظمت اسلام و رویکردِ مردم برای پذیرش اصول و احکام آن را به چشم خود دیده بودند. از این رو، عقاید فاسد و اخبار گمراه کننده را پدید آوردند و آن‌ها را به اسلام و بزرگان دین، به ویژه ائمه‌ی اهل بیت نسبت دادند. نیز [به منظور توجیه اقداماتشان] عترت را سپر خویش ساخته و در پسِ نام‌های آن حضرات مخفی شدند و تحت لوای دوستی ایشان به نشر خرافات و کفریات پرداختند. در این میان، تفرقه انداختن میان مسلمانان و جعل اخبار و روایات گمراه‌کننده و ایجاد فرقه‌های گوناگون مذهبی به نام مؤمنین سرشناس را، بهترین سلاح برای نابودی اسلام یافتند.

راویان مذهب شیعه از جمله‌ی این دشمنان به شمار می‌آیند، زیرا بیشتر راویان این مذهب از مجهولان، کذّابان و ضعفاء و یا از کسانی هستند که دین ندارند، یا از غُلاتِ گمراه‌اند([۱۶]) و یا از کسانی که به دروغگویی شهرت دارند و میان مسلمانان دشمنی و جدایی انداخته‌اند؛ یعنی مصداق متضادّ این آیات خدای متعال: ﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعاً وَلَا تَفَرَّقُواْ[آل‌عمران: ۱۰۳]. «همگی به ریسمان خداوند چنگ بزنید و از هم پراکنده نشوید». و: ﴿وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٣١ مِنَ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا[الروم:۳۱-۳۲] «و از مشرکان نباشید. از کسانی که دین خود را پاره پاره کردند، و فرقه فرقه شدند». در آیه‌ی ۶۵ سوره‌ی انعام هم می‌فرماید: ﴿أَوۡ يَلۡبِسَكُمۡ شِيَعاً وَيُذِيقَ بَعۡضَكُم بَأۡسَ بَعۡضٍ. «یا شما را بصورت گروه گروه (و پراکنده) با هم بیامیزد و (طعم) جنگ (و دو دستگی) را به هر یک از شما بوسیله‌ی دیگری بچشاند».

امام علی(ع) در خطبه‌ی ۱۲۷ نهج البلاغه می‌گوید: «إیَّاکُمْ وَالْفُرْقَة... أَلَا وَمَنْ دَعَا إِلَی هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَلَوْ کَانَ تَحْتَ عِمَامَتِيْ هَذِهِ = از تفرقه دوری کنید... آگاه باشید! هرکس به سوی این شعار فرا خوانَد، او را بکشید اگرچه زیر این عمامه‌ی من (= علی) باشد»([۱۷]).

[۱۶]- شيخ حرّ عاملی می‌گويد: «افراد مورد اعتماد و برجسته‌ای مانند اصحاب اجماع و امثال ايشان، از ضعفاء، کذّابان و مجهولانی روايت می‌کنند که احوالشان را می‌دانند، اما با اين وجود، از آنان حديث نقل کرده، به حديثشان عمل نموده و به صحّت و درستی آن نيز گواهی می‌دهند!!» (وسائل الشيعه،۳۰/۲۰۶). نيز شيخ طوسی می‌گويد: «بسياری از نويسندگان اصحاب ما و اصحاب اصول، گرچه کتاب‌هايشان مورد اعتماد است، اما منتسب به مذاهب فاسد هستند». (الفهرست، ص۳۲). [۱۷]- نهج البلاغه، ۲/۸.