نقد مراجعات (نقدی بر کتاب المراجعات سید عبدالحسین موسوی)

فهرست کتاب

[کوچ مؤلف به سوی نور هدایت و گرفتاری وی]

[کوچ مؤلف به سوی نور هدایت و گرفتاری وی]

بدان که من در عنفوان و شروع جوانی جزو شیعیان امامی و مقلّـد پدرانم به شمار می‌رفتم. در عین حال از جمله طلاب و محصلین علوم دینی بودم که نهایتاً به گواهی برخی علما و مراجع شیعه، مجتهد شدم! البته در مذهب خود تعصب داشته و از مبلّغان و دعوتگران آن بودم.

من و امثال من در تصحیح خرافات مذهب به توجیهاتی سطحی متوسل می‌شدیم که خودمان را نیز راضی نمی‌کرد. همچنین تلاش می‌کردیم برای ترویج مسائل مذهبی و تأویل اباطیل آن، به توجیهات و تعبیرات بسیار بی‌مورد و دور از ذهن دست بیندازیم! لذا بر طبق مذهب خودم، آثار و مکتوبات بسیار پدید آوردم و گمان می‌بردم که علمای مذهب شیعه، هدایت شدگانی هدایتگرند.

به چهل سالگی که رسیدم، شروع به تدبر و اندیشه در آیات کتاب خدا کردم، در نتیجه، خداوند به برکت آیاتش مرا هدایت فرمود. آری، خداوند هر کدام از بندگانش را بخواهد به کتابش هدایت می‌فرماید. در این ایام بود که متوجه شدم بسیاری از مسائل مذهب من با آیات قرآن موافق نیست، بلکه بیشتر روایات آن ضدّ آیات قرآن است، مانند اخبار کافی کلینی و بحارالانوار مجلسی! لذا کتاب «بت شکن»، «عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول» را در نقد اصول کافی تألیف کردم. نیز کتاب «احکام القرآن» و «تابشی از قرآن» را در ترجمه‌ی آیات و بیان نکات و حقایق قرآن به رشته‌ی تحریر درآوردم.

بدین سبب، شیعیان متعصب، از چاپ و نشر آثار و سخنرانی و اقامه‌ی نماز جماعت در مسجدم جلوگیری کردند، و بعد از آنکه خداوند متعال مرا از خواب غفلت بیدار نمود، شروع به تهمت زدن، ابراز دشمنی و مخالفت با من کردند، به حدی که بیش از یک بار اقدام به کشتن من نمودند!

هنگامی که به هشتاد سالگی رسیدم، در نظـر و‌‌ حکم سردمداران مذهب شیعه و متصدیان جمهوری اسلامی، مهدورالدم شدم. بنابراین، به جرأت می‌توان گفت که در وطن من جز اسمی از اسلام باقی نمانده است! چرا که بالاخره گروهی از مزدوران حکومتی را برای ترور من فرستادند که بعد از ورود بدون اجازه به منزل بنده، در حالی که مشغول خواندن رکعت دوم نماز عشاء بودم سرِ مرا با سلاح کمری هدف گرفتند؛ در اثر اصابت گلوله، بی حال و هوش روی زمین افتادم و خون زیادی از صورت و گلویم جاری شد. اما با وجود آنکه در نهایت سن پیری بودم، خداوند بزرگ مرا حفظ و نگهداری کرد، والحمد لله رب العالمین!