نقد مراجعات (نقدی بر کتاب المراجعات سید عبدالحسین موسوی)

فهرست کتاب

[سیری در کتاب کافی]

[سیری در کتاب کافی]

ما برخی مطالب کافی را در اینجا ارائه می‌کنیم و از خواننده‌ی عاقل می‌خواهیم که به دیده‌ی انصاف به آن‌ها بنگرد که آیا این مطالب از اسلام و قرآن است یا از دشمنان آن‌ها؟ و آیا این مطالب از مذهب اهل بیت و عترت سرچشمه می‌گیرد یا از مذهب جاهلان متعصب و اهل خرافات؟!

در کافی (کتاب التوحید) باب النوادر، از امام صادق÷نقل شده است که فرمود: «نَحْنُ وَاللهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِي لَا يَقْبَلُ اللهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا = به خدا سوگند که ما اسماء حسنی هستیم و خداوند عملی را از بندگانش نمی‌پذیرد مگر با شناخت ما»([۳۰]). نیز فرموده: «إِنَّ اللهَ خَلَقَنَا فَأَحْسَنَ خَلْقَنَا وَصَوَّرَنَا فَأَحْسَنَ صُوَرَنَا، وَجَعَلَنَا عَيْنَهُ فِي عِبَادِهِ وَلِسَانَهُ النَّاطِقَ فِي خَلْقِهِ وَيَدَهُ الْمَبْسُوطَةَ.... وَخُزَّانَهُ فِي سَمَائِهِ وَأَرْضِهِ، بِنَا أَثْمَرَتِ الْأَشْجَارُ وَأَيْنَعَتِ الثِّمَارُ وَجَرَتِ الْأَنْهَارُ، وَبِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللهُ = خداوند ما را آفرید و چهره‌های ما را نیکو گردانید و ما را چشم خویش در میان بندگان، و زبان گویای خویش در میان آفریدگان و دست‌گشاده‌ی خویش... و خزانه‌داران خویش در آسمان و زمینش قرار داد؛ به توسط ما درختان میوه می‌دهند و میوه‌ها می‌رسند و نهرها جاری می‌شوند... و با عبادت ما خدا پرستیده شده است»([۳۱]).

آیا این سخنان، بیانات یک امام خودپسند، یعنی امام المتکبرین است، یا امام المتقین که علی÷در حق آنان می‌گوید: «عَظُمَ الْخَالِقُ في أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ في أَعْيُنِهِمْ»«آفریدگار در دل‌هایشان بزرگ جلوه کرد، در نتیجه، آنچه غیر اوست در چشمان‌شان کوچک و حقیر گردید»([۳۲]).

آیا این گفته‌ها از عترتی است که جدشان به فرمان خدا فرمود: ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرمِّثۡلُكُمۡ[الکهف: ۱۱۰] «بگو: من فقط بشری مانند شما هستم». و در مناجاتش می‌گفت: «مَا عَبَدْتُّكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ وَمَا عَرَفْتُكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ = تو را آن چنان که سزاوار توست، عبادت نکردم و نشناختم»([۳۳]). نیز خداوند در آیه‌ی ۵۰ سوره‌ی انعام می‌فرماید: ﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ«بگو: (ای محمد)، من به شما نمی‌گویم که گنج‌های خداوند نزد من است».

سخن خداوند صحیح‌تر است یا سخن یکی از نوادگان پیامبرش که می‌گوید: «نَحْنُ خُزَّانَهُ فِي سَمَائِهِ وَأَرْضِهِ»؟ آری، این، سخن امام صادق نیست، بلکه سخن امام غالیان است، یعنی کسانی که امام صادق در باره‌شان می‌گوید: «إِنَّ الغُلاَةَ شَرُّ خَلْقِ اللهِ... إِنَّ الغُلاَةَ شَرُّ مِنَ الْيَهُودِ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسِ وَالَّذِيْنَ أَشْرَكُوْا= به‌راستی که غُلات بدترین آفریدگان خدا هستند... همانا غُلات از یهود و نصاری و مجوس و مشرکان بدترند»([۳۴]).

آیا آفریننده‌ی بندگان، بدون وساطت بندگانش، عاجز است که رودها را جاری سازد؟ آیا آفریدگار فقط صورت و چهره‌ی امام را نیکو آفریده است؟ خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ٱلَّذِيٓ أَحۡسَنَ كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقَهُۥ[السجدة: ۷] «کسی که آفرینش هرچیز را نیکو گردانید». و: ﴿وَصَوَّرَكُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَكُمۡ[التغابن: ۳]. «و چهره‌ی شما را بپرداخت و چهره‌تان را نیکو گردانید».

نیز در باب خیر و شر از کتاب کافی، از امام صادق چنین روایت شده است: «إِنَّ مِمَّا أَوْحَى اللهُ إِلَى مُوسَى÷وَأَنْزَلَ عَلَيْهِ التَّورَاةَ: أَنِّي أَنَا اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا خَلَقْتُ الْخَيْرَ وَأَجْرَيْتُهُ عَلَى يَدَيْ مَنْ أُحِبُّ... وَخَلَقْتُ الشَّرَّ وَأَجْرَيْتُهُ عَلَى يَدَيْ مَنْ أُرِيدُهُ، فَوَيْلٌ لِمَنْ أَجْرَيْتُهُ عَلَى يَدَيْهِ!... »([۳۵]). یعنی: «در آنچه که خداوند عزوجل به موسی÷در تورات وحی فرمود، این بود که: همانا من آن خدایم که معبودی جُز من نیست، خلق را و شرّ را آفریدم و شرّ را بر دو دست کسی که می‌خواستم، جاری ساختم، پس وای بر کسی که به دو دست او شرّ را اجرا نمودم!!» نظیر این خبر از امام باقر÷نیز روایت شده است([۳۶]).

آیا خداوند آفریننده‌ی شر است و شر را با دستان بندگانش به اجرا می‌گذارد و آنان را به ارتکاب گناهان وا می‌دارد؟ آیا این مذهب اهل بیت است؟!

کلینی همچنین در باب «أَنَّ الْأَئِمَّةَخُلَفَاءُ اللهِ»از امام رضا÷روایت می‌کند: «الْأَئِمَّةُ خُلَفَاءُ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ فِي أَرْضِهِ= ائمه خلفای خداي عزوجل در زمينش هستند»([۳۷]).

می‌گوییم: خداوند متعال مانند آدمیان، مسافرت نرفته و نمرده است تا جانشین داشته باشد. خداوند برتر از آن است که مکان داشته باشد تا جانشینی در جای او بنشیند، و مقام یکتایی و خداوندی‌اش بالاتر از آن است که به مخلوقی داده شود. قرآن نیز دلالت دارد که آدم، خلیفه و جانشین آدمیان پیشین - که مفسد و خون‌ریز بوده و هلاک گشتند- می‌باشد! به همین سبب وقتی به ملائکه فرمود: ﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي ٱلۡأَرۡضِ خَلِيفَة«همانا من در زمین جانشینی قرار خواهم داد». ملائکه گفتند: ﴿أَتَجۡعَلُ فِيهَا مَن يُفۡسِدُ فِيهَا وَيَسۡفِكُ ٱلدِّمَآءَ«آیا کسی را در آن قرار می‌دهی که در آن فساد و خونریزی کند؟» [البقرة:۳۰] اما خلیفه‌ی خداوند ممکن نیست که مفسد و خونریز باشد و ملائکه نیز جرأت نداشتند که چنین سخن بگویند، [زیرا چنین گفته‌ای، توهین به خداوند به شمار می‌رود]!

آیا خداوند در قرآن نمی‌فرماید: ﴿هُوَٱلَّذِي جَعَلَكُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيۡهِ كُفۡرُهُۥ[فاطر: ۳۹] «او کسی است که شما را جانشینان در زمین قرار داد، پس هرکس کافر شود، عهده‌دار کفر خویش است». آیا کافر می‌تواند خلیفه‌ی خدا باشد، با آنکه خداوند نفرموده: «إني جَاعِلٌ في الأَرْضِ خَلِيْفَةَ اللهِ = من در زمین جانشینی برای خدا قرار خواهم داد» یا «خَليْفَتِي = خليفه براي خودم»! لیکن امامیه، عظمت خدا را تحقیر کرده، همگی اهل غلو هستند و گمان می‌کنند که امامشان رب العالمین است!!

[۳۰]- همان، ۱ / ۱۴۳-۱۴۴. [۳۱]- همان، ۱۴۴. [۳۲]- نهج البلاغه، ۲/۱۶۱. [۳۳]- بحار الأنوار، ۶۸ / ۲۳. [۳۴]- شيخ طوسي، الأمالي، ص ۶۵۰. [۳۵]- کافي، ۱ / ۱۵۴. [۳۶]- همان. [۳۷]- همان، ۱/۱۹۳.