[جهل اصحاب ائمه نسبت به ایشان]
اصحاب ائمه نیز نمیدانستند که ائمه دوازده نفراند و اسامی این دوازده نفر را هم نمیدانستند([۷۷])؛ و لذا هرکدام، از امامان خود میپرسیدند: اگر حادثهای رخ داد، علم دین مان را از چه کسی بگیریم؟!
هر کس که میخواهد تحقیق کند باید کتابهای رجال شیعه را بخواند تا بداند که از مذهب اثنیعشری در قرنهای اولیه اثری نبوده است.
ما در اینجا نام برخی اصحاب امام صادق را که از خواص اصحابش بودند میآوریم تا شما بدانید که ایشان نمیدانستند امام بعد از امام معاصرشان کیست:
۱) زُرارة بنأعَین؛ نجاشی و مامقانی و سایر علمای رجال میگویند: او شیخ و پیشکسوت اصحاب ما در زمان خود به شمار میآمد؛ وی قاری، فقیه، متکلّم، شاعر و ادیب بود، صفات فضل و دینداری یکجا در او جمع شده بود. وی در سال ۱۵۰ هجری بعد از امام صادق÷از دنیا رفت([۷۸]). امام صادق در حق او گفته است: «زراره، ابوبصیر، محمد بن مسلم و بُرید از کسانی بودند که خداوند تعالی فرمود: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلسَّٰبِقُونَ ١٠ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡمُقَرَّبُونَ ١١﴾«و پيشگامان كه پيشگامند. آنها مقربانند» [الواقعة: ١٠-١١]». نیز فرموده: «اگر این عده نبودند آثار نبوت نابود میشد. ایشان حافظان دین و امانتداران پدرم به حرام و حلال خداوند بودند»([۷۹]). هنگامی که خبر وفات امام صادق÷را به زراره دادند وی در کوفه بود؛ لذا پسرش عبدالله را به مدینه فرستاد تا بداند امام بعد از صادق کیست؛ اما چون مرگش نزدیک شد و پسرش بازنگشت، قرآن را برداشت و بر سینهاش گذاشت و گفت: «کسی که این قرآن، امامتش را اثبات کند پس او امام من است»([۸۰])؛ وی از دنیا رفت و ندانست که امام بعد از صادق÷کیست!
۲) ابوحمزهی ثمالی، ثابت بن دینار؛ امام صادق÷در حق او گفته است: «او در زمان خود مانند سلمان و لقمان حکیم بود»([۸۱]). در حالی که او هم ندانست که امامِ بعد از جعفر صادق کیست! وی بر قبر امیرالمؤمنین÷ایستاده بود که یک اعرابی خبر مرگ امام صادق را از مدینه آورد، در نتیجه، وی فریاد بلندی از دل برآورد، سپس از آن اعرابی در مورد امام بعد از او پرسید که آیا برکسی وصیت کرده است؟ اعرابی گفت: آری، به پسرانش عبدالله، موسی و منصور([۸۲])!
۳) ابوجعفر أحوال (مؤمن الطاق)؛ از خواصّ اصحاب باقر و صادق(ع) بود؛ هشام بن سالم روایت کرده است که من و مؤمن الطاق، زمانی که جعفر بن محمد از دنیا رفت در مدینه بودیم و مردم در اطراف عبدالله بن جعفر گرد آمده بودند، اما متحیر و گمراه از نزد او بیرون آمدیم و نفهمیدیم که امام بعد از صادق کیست؟!([۸۳])
۴) هشام بن سالم، همان گونه که در بالا ذکر نمودیم.
۵) محمد بن عبدالله الطیار؛ بر طبق گزارش مامقانی در تنقیح المقال و علمای رجال در کتابهای خویش، وی در شناخت امام، متحیر و سرگردان بود([۸۴]).
۶) ابوبصیر؛ وی از خواص اصحاب و اطرافیان امام صادق بود. هنگامی که صادق از دنیا رفت، او متحیر گشت، لیکن طبق گزارش کتب رجال، هشام بن سالم او را به سوی موسی بن جعفر راهنمایی کرد.
۷) احمد بن محمد بن خالد برقی؛ وی نیز از جمله متحیرین بود.
۸) مفضل بن عُمَر نیز از یاران خاص ائمه بود.
ما برخی اصحاب و خواص یاران ائمه را نام بردیم که از امام زمان حاضر خودشان میپرسیدند که بعد از شما دنبال چه کسی باشیم؟ تعداد ایشان را در کتاب (بُتشکن) که در نقد و رد کتاب کافی است، در باب «الْإِشَارَةِ وَالنَّصِّ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(ع)»۱۰۴ نفر ذکر نمودهایم؛ بدانجا مراجعه نمایید([۸۵]).
[۷۷]- آيت الله خويی مرجع شيعه میگويد: «روايات متواتری که از طريق عامه و خاصه به ما رسيده عدد امامان را دوازده نفر تعيين کردهاند، اما آنان را با نامهايشان يکی پس از ديگری تعيين نکردهاند». (صراط النجاة في أجوبة الاستفتاءات، ۲/۴۵۳). [۷۸]- رجال نجاشي، ص ۱۷۵. [۷۹]- وسائل الشيعه، ۲۷/۱۴۴؛ فتّال نيشابوري، روضة الواعظين، ص ۲۹۰. [۸۰]- کمال الدين وتمام النعمة، صدوق، صص ۷۵ – ۷۶. [۸۱]- رجال نجاشي، ۲ / ۷۸۱. [۸۲]- مناقب آل ابي طالب، ابن شهر آشوب، ۳ / ۴۳۴. [۸۳]- کافي، ۱ / ۳۵۱. [۸۴]- خويي، معجم رجال الحديث، ۱۷ / ۲۷۳-۲۷۴. [۸۵]- علامه برقعي، عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول (بتشکن)، ص۶۹۶-۶۹۸.