[کدام مذهب شیعه قابل پیروی است]
شیخ سلیم در مراجعهی ۱۹ گفته است: «و عملکردن به مذاهب ایشان (شیعه) مکلفین را پاداش میدهد... بلکه باید گفت: ائمهی دوازدهگانهی شما برای پیروی سزاوارترند».
ما به شیخ میگوییم: کدامیک از مذاهب شیعه، مذهب عترت است؟ و کدامیک از آنها از بقیه برای پیروی بهتر و شایستهتر است؟ جعفری، باطنی، فاطمی، زیدی، فطحی، ناووسی، یا غیرآنها؛ آیا همهی آنها شایستهی پیروی هستند یا برخی از آنها، و آیا هیچ کدام از ائمه عترت به یکی از این مذاهب پایبند و معتقد بود؟ اگر میگویید: آری، به چه سند و مدرکی؟ لذا ما گمان میکنیم که سید و شیخ [شاید] مخفیانه برای گمراهکردن امت، باهم پیمان بستهاند!([۱۴۱]
نیز شیخ در صفحهی ۱۱۸ میگوید: «ائمه اثنیعشر همگی بر یک مذهب بودند که آن را خالص نموده و به اجماعِ خود آن را برای پیروان تقریر کردهاند».
ما به شیخ میگوییم: نام این مذهب را برای ما بگو؛ حقیقت آن است که ائمهی اهل بیت هیچ مذهبی ایجاد نکردند و از کسی که برای آنان مذاهب یا مذاهبی قرار دهد، بیزارند!
ما در مبحث دوم، مطالب را با شرح و تفصیل بیان میکنیم و با دلایل بسیار و روایات متواتر ثابت میکنیم که مذهب امامیه هیچ مدرکی ندارد و نصوص مذکور در کتابهای ایشان همگی در قرن سوم به بعد جعل شده است و ایشان با سخنان خود تصریح کردهاند که امامت، منصوص از جانب خدا یا رسول خدا ص نیست!
مثلاً امام موسی بن جعفر÷در جواب یحیی بن عبدالله المحض میگوید: «ما ادعای امامت نداریم و از پدرم هم نشنیدم که ادعای امامت کند». به کتاب کافی باب «مَا يُفْصَلُ بِهِ بَيْنَ دَعْوَى الْمُحِقِّ وَالْمُبْطِلِ»صفحهی ۳۶۷ مراجعه کنید تا ببینید که یحیی بن عبدالله نامهای به موسی بن جعفر نوشته و موسی بن جعفر با این عبارت پاسخ او را داده است: «نامهی تو نزد من رسید، در آن گفتهایی که من مدعی هستم و پدرم نیز پیش از من مدعی [امامت] بود، در حالی که چنین مطلبی را از من نشنیدهای»([۱۴۲]).
نیز در حدیث ۱۶ این باب، زید بن علی بن الحسین÷به برادرش باقر میگوید: «امامِ از ما، کسی نیست که در خانهاش بنشیند و پردهاش را بیاویزد و از جهاد خودداری کند؛ لیکن امامِ از میان ما کسی است که از مملکت خود حفاظت و در راه خدا جهاد کند و از مردمش دفع خطر و ضرر کند، و از حریم خویش حمایت نماید»([۱۴۳]).
شیخ سلیم میگوید: ایشان مذهبی دارند که آن را تصفیه کردهاند، با آنکه اختلاف در روایات و احکامشان شایع است؛ بنگرید به وسائل الشیعه شیخ حرّ عاملی!
به یاری خدای متعال مبحث اول نقد مراجعات در اینجا به پایان رسید و بقیهی نقد در مبحث دوم([۱۴۴]) میآید، إنشاءالله.
[۱۴۱]- بلکه چنان که پيش از اين اشاره شد، شيخ سليم هيچ ارتباطی با کتاب مزبور ندارد و اين مراجعات به دروغ به وی نسبت داده شده است! [۱۴۲]- کافي، ۱ / ۳۶۷. [۱۴۳]- همان، ۱ / ۳۵۶-۳۵۸ [۱۴۴]- دستنويس اين مبحث يا گم شده و يا قبل از نوشتن آن، مؤلف آن از دنيا رفته است!