۱۹۸- باب: مستحب بودن دراز کشیدن بر پهلوی راست پس از سنت صبح؛ چه تهجد خوانده و چه نخوانده باشد
۱۱۱۷- عن عائشةل قالَت: كَانَ النَّبِيُّج إذَا صَلَّى ركعتي الفجرِ، اضْطَجَعَ عَلَى شِقِّهِ الأَيْمَن.[روایت بخاری] [صحیح بخاری، ش: ۱۱۶۰.]
ترجمه: عایشهلمیگوید: پیامبرجپس از خواندن دو رکعت سنت صبح، بر پهلوی راست خویش دراز میکشید.
۱۱۱۸- وعنها قالت: كَانَ النَّبيُّج يُصَلِّي فِيمَا بَيْنَ أنْ يَفْرُغَ مِنْ صَلاَةِ العِشَاءِ إلَى الفَجْرِ إحْدَى عَشرَةَ رَكْعَةً، يُسَلِّمُ بَيْنَ كُلِّ رَكْعَتَيْنِ، وَيُوتِرُ بِوَاحِدَةٍ، فَإذَا سَكَتَ المُؤَذِّنُ مِنْ صَلاَةِ الفَجْرِ، وَتَبَيَّنَ لَهُ الفَجْرُ، وَجَاءَهُ المُؤَذِّنُ، قَامَ فَرَكَعَ رَكْعَتَيْنِ خَفِيفَتَينِ، ثُمَّ اضْطَجَعَ عَلَى شِقِّهِ الأَيْمَنِ، هكَذَا حَتَّى يأْتِيَهُ المُؤَذِّنُ لِلإِقَامَةِ.[روایت مسلم] [صحیح مسلم، ش: ۷۳۶.]
ترجمه: عایشهلمیگوید: رسولاللهجدر فاصلهی نماز عشا تا سپیدهدم یازده رکعت نماز میخواند و در هر دو رکعت سلام میداد و سپس یک رکعت وتر میگزارد. هنگامیکه مؤذن اذان صبح را تمام میکرد و سپیدهدم برای آن بزرگوار نمایان میشد و مؤذن نزدش میآمد، برمیخاست و دو رکعتِ کوتاه میخواند و سپس بر پهلوی راست خویش دراز میکشید و بر همین حال بود تا اینکه مؤذن برای - اعلامِ وقتِ- اقامه نزدش میآمد.
۱۱۱۹- وعن أبیهريرةس قالَ: قال رَسُول اللهج: «إِذَا صَلَّى أحَدُكُمْ رَكْعَتَي الفَجْرِ، فَلْيَضْطَجِعْ عَلَى يَمِينِهِ».[روایت ابوداود و ترمذی با سندهای صحیح. ترمذی، این حدیث را حسن صحیح دانسته است.] [صحیح الجامع، ش: ۶۴۲؛ و صحیح أبی داود، از آلبانی/ش: ۱۱۴۶.]
ترجمه: ابوهریرهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرگاه یکی از شما دو رکعت سنت صبح را خواند، بر پهلوی راست خویش دراز بکشد».
شرح
پیشتر بیان شد که رسولاللهجهمواره بر دو رکعت سنت صبح، پایبندی میکرد؛ همچنین بیان شد که این دو رکعت، ویژگیهای خاصّی دارد یکی از ویژگیهای سنت صبح، این است که نمازگزار پس از ادای سنت صبح، بهپیروی از پیامبرجبر پهلوی راست خویش دراز میکشد. چنانکه در «صحیحین» بهنقل از امالمؤمنین عایشهلآمده است: «پیامبرجپس از خواندن سنت صبح، بر پهلوی راست خویش دراز میکشید». در حدیث دوم که مسلم روایت کرده، آمده است: «پیامبرجدر شب یازده رکعت میخواند و پس از هر دو رکعت، سلام میداد». این، ردّی بر پندارِ کسانیست که گمان میکنند: پیامبرجپس از هر چهار رکعت سلام میداده است؛ یعنی بر این پندارند که پیامبرجدر شب، دو تا چهار رکعت و سپس سه رکعت نماز میخواند. اینها از حدیث دیگری که از عایشهلمیباشد، چنین برداشتی کردهاند؛ در این حدیث آمده است: «رسول اللهجدر رمضان و غير رمضان، بيشتر از يازده ركعت، نمیخواند. ابتدا چهار ركعت میگزارد و آنها را بسيار زيبا و طولاني بهجا میآورد؛ سپس چهار ركعت ديگر میخواند و آنها را نيز به همان زيباييِ ركعات اول، ادا میكرد. و در پايان، سه ركعت ديگر ميخواند».
لذا برخی از مردم از ظاهرِ این حدیث چنین برداشت کردهاند که پیامبرجنماز شبش را در دو، چهار رکعت و یک، سه رکعت میخوانده است؛ در صورتیکه پیامبرجدو تا دورکعتی میخواند و استراحت میکرد و آنگاه دو تا دورکعتیِ دیگر میخواند و سپس سه رکعتِ دیگر بهجا میآورد که جمعاً میشود: یازده رکعت. مفهوم و برداشتِ درست، همین است که ذکر شد؛ زیرا در هر دو روایت، کسی که روش نماز شبِ پیامبرجرا نقل کرده، یک راوی، یعنی امالمؤمنین عایشهی صدیقهلمیباشد و موضوعِ هر دو روایت نیز یکیست. لذا جمعبندی دو روایت، به همان شکلیست که بیان شد. یعنی باید یک روایت را حمل بر روایت دیگر کنیم تا بین هر دو روایت جمعبندی شود؛ و نمیتوان از این دو روایت چنین برداشت کرد که پیامبرجگاه به این روش، نماز شب میخواند و گاه به آن روش؛ زیرا واژهی «كَانَ» بر دوام و استمرار دلالت دارد.
و اما حدیث ابوهریرهس؛ در این حدیث آمده است: رسولاللهجفرمود: «هرگاه یکی از شما سنت صبح را خواند، بر پهلوی راست خویش دراز بکشد». این حدیث که ابوداود و ترمذی روایتش کردهاند و مؤلف، سندهایش [آلبانی /در مقدمهی کتاب، بدین نکته اشاره کرده که این حدیث، فقط دارای یک سند از راویِ صحابیست؛ لذا این سخن مؤلف که «با سندهای صحیح روایت کردهاند»، ایهام و اشتباهِ برداشت ایجاد میکند و بر خلاف واقعیت است. [مترجم]] را صحیح دانسته است، جای بحث و تأمل دارد. چنانکه دریای علوم عقلی و نقلی، علامه ابوالعباس حرانی/میگوید: «این، حدیثِ منكَریست و امر به دراز کشیدن بر پهلوی راست، ثابت نیست». دیدگاه درست، همین است که علامه ابوالعباس بیان نمود؛ زیرا رسولاللهجبه هیچکس امر نفرمود که پس از ادای سنت صبح بر پهلوی راست خود دراز بکشد.
مؤلف/در عنوان این باب، میگوید: «چه تهجد خوانده باشد و چه نخوانده باشد» و بدینسان به اختلافی اشاره میکند که دربارهی مستحب بودن یا مستحب نبودنِ دراز کشیدن پس از ادای سنت صبح، وجود دارد. زیرا برخی از علما، بهطور مطلق دراز کشیدن پس از سنت صبح را مستحب دانستهاند و برخی دیگر از علما گفتهاند: این عمل مطلقاً سنت نیست. شماری دیگر از علما بر این باورند که اگر نمازگزار، نماز شب بخواند، برایش سنت است که پس از سنت صبح، بر پهلوی راست خویش دراز بکشد تا خستگی شببیداری از تَنَش بیرون بیاید و اگر نمازگزار، نمازِ شب نخوانده باشد، ضرورتی ندارد و سنت نیست که پس از سنت صبح، بر پهلوی خود دراز بکشد. در این میان، دیدگاهِ عجیب و غریبی وجود دارد که برخی از علما دراز کشیدن پس از سنت صبح را یکی از شرایط صحتِ نماز صبح دانستهاند! یعنی اگر کسی پس از ادای سنت دراز نکشد، نمازش باطل است! چه دیدگاهِ عجیب و غریبی! دراز کشیدن چه ربطی به نماز صبح دارد؟! اما این دیدگاه را از آن جهت ذکر کردم که بدانید، گاه برخی ازعلما رحمهمالله نیز اقوال و دیدگاههای عجیبی مطرح میکنند که هیچ جایی در ترازوی عقل و نقل ندارد. لذا دیدگاه درست، دربارهی دراز کشیدن پس از سنت صبح، همان است که ابوالعباس حرانی/گفته است؛ اینکه: اگر انسان از بابت نماز شب، خسته باشد، برای استراحت پس از سنت صبح بر پهلوی راست خود دراز میکشد؛ البته مشروط به اینکه مطمئن باشد که نماز صبحش، قضا نمیشود؛ و گرنه، نباید بخوابد.
***