شرح ریاض الصالحین - جلد پنجم

فهرست کتاب

۲۲۲- باب: فضیلت تعجیل در افطار و بهترین چیز برای گشودن روزه، و دعای افطار

۲۲۲- باب: فضیلت تعجیل در افطار و بهترین چیز برای گشودن روزه، و دعای افطار

۱۲۴۱- عن سهل بن سعدٍس أنَّ رسولَ اللهج قَالَ: «لا يَزَالُ النَّاسُ بِخَيْرٍ مَا عَجَّلُوا الفِطْرَ».[متفق عليه] [صحیح بخاری، ش: ۱۹۵۷؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۰۹۸.]

ترجمه: سهل بن سعدسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «مردم تا زمانی که در افطار - و گشودن روزه‌ی خود هم‌زمان با غروب خورشید- عجله کنند، در خیر و نیکی به‌سر می‌برند».

۱۲۴۲- وعن أَبي عطِيَّة قَالَ: دَخَلْتُ أنَا وَمَسْرُوقٌ عَلَى عائشةل، فَقَالَ لَهَا مَسْرُوق: رَجُلاَنِ مِنْ أصْحَابِ محمدٍج كِلاَهُمَا لا يَألُو عَنِ الخَيْرِ؛ أحَدُهُمَا يُعَجِّلُ المَغْرِبَ وَالإفْطَارَ، وَالآخَرُ يُؤَخِّرُ المَغْرِبَ وَالإفْطَارَ؟ فَقَالَتْ: مَنْ يُعَجِّلُ المَغْرِبَ وَالإفْطَارَ؟ قَالَ: عَبْدُ اللهِ - يعني: ابن مسعود - فَقَالَتْ: هكَذَا كَانَ رسولُ اللهِ يَصْنَعُ.[روایت مسلم] [صحیح مسلم، ش: ۱۰۹۹.]

ترجمه: ابوعطیه می‌گوید: با مسروق نزد عایشهلرفتم؛ مسروق به او گفت: دو تن از اصحاب محمدجهستند که هیچ یک از آن‌ها در انجامِ کارهای نیک کوتاهی نمی‌کند؛ یکی از آن‌ها در مغرب و افطار تعجیل می‌نماید و دیگری، نماز مغرب و افطار را به‌تأخیر می‌اندازد؛ - نظر شما چیست؟- عایشهلپرسید: چه کسی در ادای نماز مغرب و گشودن روزه‌اش شتاب می‌کند؟ مسروق پاسخ داد: عبدلله بن مسعودس. ام‌المؤمنین فرمود: «رسول‌اللهجنیز همین کار را می‌کرد».

۱۲۴۳- وعن أَبي هريرةَس قال: قَالَ رسولُ اللهج: «قَالَ اللهُ: أحَبُّ عِبَادِي إلَيَّ أعْجَلُهُمْ فِطْراً».[ترمذی این حدیث را روايت كرده و گفته است: حدیثی حسن می‌باشد.] [ضعیف است؛ آلبانی/گوید: این‌که ترمذی، این حدیث را حسن دانسته است، خالی از اشکال نیست؛ زیرا مدار اسنادش بر قره بن عبدالرحمن می‌باشد که به‌خاطر ضعیف بودن حافظه‌اش، در شمارِ راویان ضعیف قرار دارد. در دومین حدیث إرواء الغلیل فی تخریج أحادیث منار السبیل، اقوال علما را در جرح قره بن عبدالرحمن، بسط داده‌ام. نگا: مقدمه‌ی کتاب.]

ترجمه: ابوهریرهسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «اللهمی‌فرماید: محبوب‌ترین بندگانم نزد من کسانی هستند که زودتر از دیگران - وهم‌زمان با غروب آفتاب- افطار می‌کنند».

۱۲۴۴- وَعَن عمرَ بنِ الخطّابس قَالَ: قَالَ رسولُ اللهج: «إِذَا أقْبَلَ اللَّيْلُ مِنْ ههُنَا ، وَأدْبَرَ النَّهارُ مِنْ هَهُنَا ، وَغَرَبَتِ الشَّمْسُ، فَقَدْ أفْطَر الصَّائِمُ».[متفق عليه] [صحیح بخاری، ش: ۱۹۵۴؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۱۰۰.]

ترجمه: عمر بن خطابسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «هرگاه شب از این سمت - یعنی از سوی مشرق- نمایان شد و روز از این طرف - یعنی از سمتِ مغرب- رفت و خورشید غروب کرد، روزه‌دار باید روزه‌اش را بگشاید».

۱۲۴۵- وعن أَبي إبراهيم عبدِ الله بنِ أَبي أوفىب قَالَ: سِرْنَا مَعَ رسول اللهج وَهُوَ صَائِمٌ، فَلَمَّا غَرَبَتِ الشَّمْسُ، قَالَ لِبَعْضِ القَوْمِ: «يَا فُلاَنُ انْزِلْ فَاجْدَحْ لَنَا»، فَقَالَ: يَا رسول الله، لَوْ أمْسَيْتَ؟ قَالَ: «انْزِلْ فَاجْدَحْ لَنَا»؛ قَالَ: إنَّ عَلَيْكَ نَهَاراً، قَالَ: «انْزِلْ فَاجْدَحْ لَنَا»؛ قَالَ: فَنَزَلَ فَجَدَحَ لَهُمْ فَشَرِبَ رسول اللهج ثُمَّ قَالَ: «إِذَا رَأَيْتُمُ قَدْ اللَّيْلَ أقْبَلَ مِنْ ها هُنَا، فَقَدْ أفْطَرَ الصَّائِمُ». وَأشَارَ بِيَدِهِ قِبَلَ المَشْرِقِ.[متفق عليه] [صحیح بخاری، ش: ۱۹۵۵؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۱۰۱.]

ترجمه: ابوابراهیم، عبدالله بن ابی‌اوفیبمی‌گوید: - در سفری- با رسول‌اللهجکه روزه‌دار بود، به‌راه افتادیم. همین‌که خورشید غروب کرد، پیامبرجبه یکی از همراهان فرمود: «فلانی! پیاده شو و برای ما شربتی درست کن». عرض کرد: ای رسول‌خدا! ای کاش مقداری دیگر منتظر بمانید تا شب شود. فرمود: «پیاده شو و برای ما شربتی درست کن». عرض کرد: هنوز مقداری از روز مانده است. فرمود: «پیاده شو و برای ما شربتی درست کن». آن مرد پیاده شد و - از آب و شیر و آرد- شربتی تهیه کرد؛ رسول‌اللهجاز آن شربت نوشید و ضمن اشاره با دست خود به سوی مشرق فرمود: «هرگاه شب از این سمت نمایان شد، روزه‌دار افطار کرده است». [یعنی وقت افطار فرا رسیده است و روزه‌دار باید افطار کند؛ حتی اگر به هر دلیلی افطار نکند، حُکماً وقتِ روزه پایان یافته و گویا روزه‌دار افطار کرده است. [مترجم]]

۱۲۴۶- وعن سلمان بن عامر الضَّبِّيِّ الصحابيس عَنِ النَّبِيِّج قَالَ: «إِذَا أفْطَرَ أحَدُكُمْ، فَلْيُفْطِرْ عَلَى تَمْرٍ، فَإنْ لَمْ يَجِدْ فَلْيُفْطِرْ عَلَى مَاءٍ؛ فإنَّهُ طَهُورٌ».[روایت ابوداود و ترمذي؛ ترمذی، این حدیث را حسن صحيح دانسته است.] [صحیح الجامع، ش: ۳۶۳؛ آلبانی/در مشکاۀ المصابیح، ش: ۱۹۹۰ این حدیث را صحیح دانسته است.]

ترجمه: سلمان بن عامر ضَبّي صحابيسمی‌گوید: پیامبرجفرمود: «هر یک از شما هنگام افطار، روزه‌اش را با خرما بگشاید و اگر خرما نیافت، با آب افطار کند که پاک‌کننده - و مفید- است».

۱۲۴۷- وعن أنسٍس قَالَ: كَانَ رسولُ اللهج يُفْطِرُ قَبْلَ أنْ يُصَلِّي عَلَى رُطَبَاتٍ، فَإنْ لَمْ تَكُنْ رُطَبَاتٌ فَتُمَيْرَاتٌ، فَإنْ لَمْ تَكُنْ تُمَيْرَاتٌ حَسَا حَسَوَاتٍ مِنْ مَاءٍ.[روایت ابوداود و ترمذي؛ ترمذی، این حدیث را حسن دانسته است.] [صحیح الجامع، ش: ۴۹۹۵؛ آلبانی/در الإرواء، ش: ۹۲۲ این حدیث را حسن دانسته است.]

ترجمه: انسسمی‌گوید: رسول‌اللهجپیش از آن‌که نماز بخواند، روزه‌اش را با چند خرمای تازه می‌گشود و اگر خرمای تازه نبود، با چند خرمای خشک افطار می‌کرد و اگر خرمای خشک هم نبود، چند جرعه آب می‌نوشید.

شرح

مؤلف/در این باب به سه موضوع پرداخته است:

نخست، زود افطار کردن؛ البته به‌شرطی که خورشید غروب کند؛ زیرا در حدیثی که مؤلف/از عمر بن خطابسآورده، آمده است که پیامبرجفرمود: «هرگاه شب از این سمت - یعنی از سوی مشرق- نمایان شد و روز از این طرف - یعنی از سمتِ مغرب- رفت و خورشید غروب کرد، روزه‌دار باید روزه‌اش را بگشاید». لذا همین‌که قرصِ خورشید پنهان شد، روزه‌دار باید بی‌درنگ افطار کند؛ هرچند که هوا روشن و پرتو خورشید در کرانه‌ی آسمان باشد. مهم، غروب خورشید یا پنهان شدن قرص آن در پسِ باختر است. این، سنتِ گفتاری و کرداریِ پیامبرجمی‌باشد. دلیل سنتِ کرداریِ آن بزرگوار، همان حدیث عایشهلاست که ابوعطیه و مسروق از این بانوی بزرگوار درباره‌ی دو تن از اصحاب رسول‌اللهجپرسیدند که یکی از آن‌ها افطار و نماز مغرب را به‌تأخیر می‌انداخت و دیگری، روزه‌اش را زود می‌گشود و در ادای نماز مغرب نیز تعجیل می‌کرد. عایشهلپرسید: چه کسی در ادای نماز مغرب و گشودن روزه‌اش شتاب می‌کند؟ مسروق پاسخ داد: عبدلله بن مسعودس. ام‌المؤمنین فرمود: «رسول‌اللهجنیز همین کار را می‌کرد». این، سنت کرداری پیامبرجاست و نشان می‌دهد که تعجیل در افطار بر به‌تأخیر انداختن آن برتری دارد. و اما سنت گفتاریِ پیامبرجدر این‌باره، حدیثی بدین مضمون است که سهل بن سعدسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «مردم تا زمانی که در افطار - و گشودن روزه‌ی خود هم‌زمان با غروب خورشید- عجله کنند، در خیر و نیکی به‌سر می‌برند».

آری؛ تا زمانی که مردم مطابق سنت عمل کنند و در گشودن روزه‌ی خویش تعجیل نمایند و هم‌زمان با غروب خورشید افطار کنند، در خیر و نیکی به‌سر می‌برند؛ اما این، بَد و بر خلافِ سنت است که بلافاصله پس از غروب خورشید افطار نکنند یا افطار را به‌تأخیر بیندازند. از این‌رو کسانی که با سنت پیامبرجمخالفت می‌کنند، افطار را به‌تأخیر می‌اندازند و پس از نمایان شدن ستاره‌ها در آسمان افطار می‌کنند و بدین‌سان هم از اجر و ثواب تعجیل در افطار محروم می‌شوند و هم خویشتن را از خوردن و آشامیدن محروم می‌گردانند و این‌چنین در دنیا و آخرت، عذاب می‌گردند؛ زیرا وقتی انسان تشنه یا گرسنه باشد، با تأخیر در افطار، رنجِ بیش‌تری می‌کشد و چون این عمل بر خلاف سنت است، از اجر و ثواب عمل به سنت نیز محروم می‌شود.

سپس مؤلف/ضمن ذکر احادیثی از پیامبرج، یادآور شده که بهتر است انسان روزه‌اش را با خرمای تازه باز کند و اگر خرمای تازه نبود، با چند خرمای خشک افطار نماید و در خوردن افطاری، زیاده‌روی نکند؛ زیرا معده، خالی‌ست و اگر به‌یک‌باره پُر شود، زیان‌آور است. از این‌رو شایسته نیست که انسان هم‌زمان با افطار یا باز کردن روزه‌اش، شام بخورد؛ بلکه یافته‌های پزشکی نشان می‌دهد که بهتر است معده‌ی خالی را اندک‌اندک تغذیه کنید؛ مانند رسول‌اللهجکه ابتدا چند خرمای تازه می‌خورد و اگر خرمای تازه نمی‌یافت، با چند خرمای خشک افطار می‌کرد و چنان‌چه خرمای خشک هم نبود، چند جرعه آب می‌نوشید. لذا پسندیده است که به ترتیب مذکور افطار کنید.

الحمدلله با وجود یخچال و امکانات امروزی، خرمای تازه همیشه در دست‌رس است؛ پس چه خوبست که روزه‌ی خود را با خرمای تازه بگشایید و اگر خرمای تازه نداشتید، با خرمای خشک افطار کنید و اگر خرمای خشک نیز در دست‌رس نبود، چند جرعه آب بنوشید؛ زیرا این، روش و رهنمودِ رسول‌اللهجمی‌باشد؛ چنان‌که درباره‌ی آب فرمود: «پاک‌کننده است»؛ یعنی: معده و کبد را پاک می‌گرداند و مفید است. البته خرما را از آن جهت مقدم قرار داد که خرما، غذای مناسب و مفیدی‌ست و قندِ موجود در آن، خیلی زود جذب بدن می‌شود و به انسان، توان و نیرو می‌بخشد و این، از حکمت الله متعال است. اگر خرمای تازه یا خشک و یا آب در دست‌رس نبود، می‌توانید با هر خوردنی یا آشامیدنیِ دیگری افطار کنید و این‌که برخی از عوام گفته‌اند: «اگر هیچ نداشتی، بِمَک»، بی‌پایه است و هیچ اصلی ندارد؛ بلکه صبر کنید تا نوشیدنی یا غذایی فراهم شود و آن‌گاه افطار کنید. حتی برخی از توده‌ی مردم در این‌باره به‌اندازه‌ای زیاده‌روی کرده‌اند که گفته‌اند: «در صورت نیافتن چیزی برای افطار، روی لباس خود تُف کن و آن‌گاه آب دهانت را بخور»! شگفتا از این‌ها که چنین چیزی گفته‌اند! گویا آب دهان را همانند آب قلمداد کرده‌اند. این هم اشتباه است و هیچ اصل و پایه‌ای شرعی ندارد؛ لذا اگر هنگام افطار چیزی در دست‌رس نبود تا روزه‌ی خود را بگشایید، در دل نیت افطار بکنید.

رسول‌اللهجفرموده است: «هرگاه شب از این سمت - یعنی از سوی مشرق- نمایان شد و روز از این طرف - یعنی از سمتِ مغرب- رفت و خورشید غروب کرد، فَقَدْ أفْطَرَ الصَّائِمُ»؛ یعنی: روزه‌دار باید روزه‌اش را بگشاید. برخی از علما گفته‌اند: حتی اگر نیت افطار نکند، حُکماً روزه‌اش را باز کرده است؛ زیرا وقت روزه تمام شده است. و برخی دیگر از علما گفته‌اند: این فرموده‌ی پیامبرجبدین معناست که گشودن روزه برایش رواست و باید افطار کند. ولی ناگفته پیداست که اگر هنگام افطار چیزی برای خوردن یا نوشیدن نداشتید، بهتر است که نیت افطار نمایید تا بدین‌سان به‌رغم عدم دست‌رسی به خوردنی یا نوشیدنی، با نیت خود، به سنت تعجیل در افطار عمل کرده باشید.

***