۱۳- کتاب: حمد و ستایش، و شکر و سپاسِ الله متعال
شرح
مؤلف/بخشی از کتابش را به موضوع حمد و ستایش الله متعال و شکر و سپاس او اختصاص داده است.
حمد، یعنی توصیف و ستایش الله متعال با صفات کمالش و پاک دانستن او از هر چیزی که منافیِ ستودگی و کمالِ اوست. الله متعال سزاوار حمد و ستایش میباشد و بهخاطر جمال و کمالِ صفات والایش، همراه با محبت و تعظیم ستایش میگردد. اللهﻷخود را بهخاطر آغاز آفرینش ستوده است؛ چنانکه میفرماید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَ﴾ [الأنعام: ١] همهی حمد و ستایش ویژهی الله است که آسمانها و زمین را آفریده و تاریکیها و روشنی را پدید آورده است.
و خود را بهخاطر فرو فرستادن کتب بر بندهاش ستوده است؛ میفرماید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡكِتَٰبَ وَلَمۡ يَجۡعَل لَّهُۥ عِوَجَاۜ ١﴾ [الكهف: ١] همهی حمد و ستایش ویژهی الله است که کتاب را بر بندهاش فرو فرستاد و در آن کجی و انحرافی نگذاشت.
همچنین خود را ستوده است که هیچ شریک و همتایی ندارد:
﴿وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلِيّٞ مِّنَ ٱلذُّلِّۖ وَكَبِّرۡهُ تَكۡبِيرَۢا ١١١﴾ [الإسراء: ١١١]
و بگو: حمد و ستایش ویژهی الله است که فرزندی برای خود نگرفته و هیچ شریکی در فرمانروایی ندارد و چنین نیست که به سبب ناتوانی، یار و یاوری داشته باشد. و چنانکه باید او را به بزرگی یاد کن.
و نیز خود را ستوده است که پایان و فرجام آفریدگان را در دست دارد و اوست که بهدرستی قضاوت میکند:
﴿وَتَرَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ حَآفِّينَ مِنۡ حَوۡلِ ٱلۡعَرۡشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡۚ وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡحَقِّۚ وَقِيلَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٧٥ ﴾ [الزمر: ٧٥]
و فرشتگان را میبینی که پیرامون عرش حلقه زدهاند و ضمن حمد و ستایش پروردگارشان او را به پاکی یاد میکنند. و در میانشان بهحق داوری میگردد و گفته میشود: همهی حمد و ستایش از آنِ الله، پروردگار جهانیان است.
لذا اللهأبهخاطر آغاز آفرینش، تداوم آن و پایان دادن به آن، ستوده است؛ همچنین از آنرو که کتاب و شریعت را بر بندهاش فرو فرستاده، ستایش میشود؛ بلکه در همه حال، سزاوار حمد و ستایش میباشد. از اینرو هرگاه امرِ خوشایندی به پیامبرجمیرسید، میفرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي بِنِعْمَتِهِ تَتِمُّ الصَّالِحَاتِ». [صحیح است؛ ر.ک: صحیح الجامع، از آلبانی/ش: ۴۶۴۰.] یعنی: «حمد و ستایش، از آنِ الله است که به لطفش نیکیها به انجام میرسد» و چون مصیبت یا امر ناخوشایندی به او میرسید، میفرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ». [حمد و ستایش در همه حال، ویژهی الله متعال است.] الله متعال علاوه بر اینکه خودش را ستوده، به بندگانش نیز دستور داده است که او را ستایش کنند:
﴿قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَسَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَىٰٓ﴾[نمل: ۵۹]
بگو: حمد و ستایش از آنِ الله است و درود و سلام بر بندگانش که (آنان را) برگزید.
بدینسان به ما دستور داد که او را ستایش کنیم؛ بلکه این امر را یکی از ارکان نماز قرار داد؛ زیرا نماز بدون خواندنِ سورهی «حمد» درست نیست و سورهی حمد، با حمد و ستایشِ الله آغاز میشود:﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾؛ اگر این آیه از سورهی فاتحه، ساقط شود و تلاوت نگردد، نمازتان درست نیست؛ لذا حمد و ستایش الله متعال بر هر انسانی واجب است. و همینطور شکر و سپاس؛ یعنی سپاسگزاری از اللهﻷبهخاطر نعمتهای بیشمارش، واجب میباشد. بهراستی الله متعال چه همه نعمت به ما داده است! نعمت عقل و تندرستی، مال و ثروت، خانواده، امنیت و دیگری نعمتهایی که قابل شمارش نیست:
﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآ﴾ [النحل: ١٨]
و اگر بخواهید نعمتهای الله را بشمارید، نمیتوانید آنها را به شمارش درآورید.
همین دم و بازدم یا نفس کشیدن را در نظر بگیرید که در هر دقیقه چند بار تکرار میشود و اگر بند آید، انسان هلاک میگردد؛ پس در هر نفسی دو نعمت وجود دارد و همين نعمت نيز قابل شمارش نیست؛ ساير نعمتها از قبيل: عقل، اولاد، مال و ثروت، و دین و ایمان بهجای خود؛ همهی اینها نعمتهای بزرگست که انسان باید شکر و سپاسش را بهجای آورَد. علما گفتهاند: شکر و سپاس، یعنی اطاعت و فرمانبرداری از نعمتدهنده؛ لذا شکر نعمت، این است که انسان از اللهﻷفرمان ببرد؛ بهویژه اینکه سپاسگزاریاش متناسب با نعمتی باشد که به او داده شده است؛ اگر اللهﻷبه تو مال و ثروت بخشیده، باید اثرش در لباس، خانه و سواریات و همینطور در صدقات و بذل و بخششی که میکنی، وجود داشته باشد؛ همچنین اگر الله متعال به تو علم و دانش داده است، باید نشانه و اثرش در تو دیده شود؛ یعنی باید به نشر آن در میان مردم بپردازی و به دیگران آموزش دهی و به سوی اللهسفرا بخوانی؛ لذا شکر و سپاس از جنس نعمتیست که الله متعال به بندهاش میبخشد.
لذا کسی که از الله نافرمانی کند، در حقیقت نعمتهای الاهی را ناسپاسی کرده است؛ الله متعال میفرماید:
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ كُفۡرٗا وَأَحَلُّواْ قَوۡمَهُمۡ دَارَ ٱلۡبَوَارِ ٢٨ جَهَنَّمَ يَصۡلَوۡنَهَاۖ وَبِئۡسَ ٱلۡقَرَارُ ٢٩﴾ [ابراهيم: ٢٨، ٢٩]
آیا ندیدی کسانی را که نعمت الله را به کفر و ناسپاسی تبدیل نمودند و قومشان را به سرای نابودی و هلاکت کشاندند؟ (به سرای) دوزخ که وارد آن میشوند و چه بد جایگاهیست!
آدمِ گنهکار، در حقیقت ناسپاسِ نعمتهای الاهیست و به همان اندازه که گناه و معصیت میكند، از میزان سپاسگزاریاش كاسته میشود؛ اگرچه بهزبان خداوندﻷرا شکر کند. کسی که بهزبان شکر میگوید و در عمل، معصیت و نافرمانی میکند، در گفتهاش صادق نیست؛ زیرا شکر و سپاسگزاری، یعنی اطاعت و فرمانبرداری از پروردگار نعمتدهنده و منتگذار. همانگونه که گفتهاند: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند». الله متعال میفرماید:
﴿وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّكُمۡ لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡۖ وَلَئِن كَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٞ﴾[ابراهيم: ٧]
و آنگاه که پروردگارتان وعده داد: اگر سپاسگزاری نمایید، حتماً نعمتم را بر شما میافزایم و اگر ناسپاسی کنید، بیگمان عذابم، سخت و شدید است.
اگر انسان سپاسگزاری نماید، الله متعال نعمتش را بر او میافزاید و چنانچه ناسپاسی کند، خود را در معرض عذاب الاهی قرار میدهد که بسیار سخت و شدید است. الله متعال میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لِلَّهِ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ ١٧٢ ﴾ [البقرة: ١٧٢]
ای مؤمنان! از نعمتهای پاکیزهای که نصیبتان کردهایم، بخورید و شکر الله را به جای آورید، اگر تنها او را عبادت می-کنید.
پس شکرگزار الله باشید که این نعمتها را به شما داد و راه رسیدن به این نعمتها را برایتان فراهم ساخت. اگر الله متعال بخواهد، ما را از اینهمه نعمت محروم میگرداند یا دستیابی به آنرا برای ما دشوار میکند؛ چنانکه میفرماید:
﴿أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَحۡرُثُونَ ٦٣ ءَأَنتُمۡ تَزۡرَعُونَهُۥٓ أَمۡ نَحۡنُ ٱلزَّٰرِعُونَ ٦٤ لَوۡ نَشَآءُ لَجَعَلۡنَٰهُ حُطَٰمٗا فَظَلۡتُمۡ تَفَكَّهُونَ ٦٥ إِنَّا لَمُغۡرَمُونَ ٦٦ بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ ٦٧ أَفَرَءَيۡتُمُ ٱلۡمَآءَ ٱلَّذِي تَشۡرَبُونَ ٦٨ ءَأَنتُمۡ أَنزَلۡتُمُوهُ مِنَ ٱلۡمُزۡنِ أَمۡ نَحۡنُ ٱلۡمُنزِلُونَ ٦٩ لَوۡ نَشَآءُ جَعَلۡنَٰهُ أُجَاجٗا فَلَوۡلَا تَشۡكُرُونَ ٧٠ أَفَرَءَيۡتُمُ ٱلنَّارَ ٱلَّتِي تُورُونَ ٧١ ءَأَنتُمۡ أَنشَأۡتُمۡ شَجَرَتَهَآ أَمۡ نَحۡنُ ٱلۡمُنشُِٔونَ ٧٢ نَحۡنُ جَعَلۡنَٰهَا تَذۡكِرَةٗ وَمَتَٰعٗا لِّلۡمُقۡوِينَ ٧٣﴾ [الواقعة: ٦٣،٧٣]
آیا به آنچه میکارید، توجه کردهاید؟ آیا شما آن را میرویانید یا ما میرویانیم؟ اگر بخواهیم، بهطور قطع آن را گیاهی خُرد و خشکیده میگردانیم و بدین ترتیب شما شگفتزده میشوید. (و میگویید:) بهراستی ما زیان کردهایم؛ بلکه ما محروم و بیبهرهایم. آیا به آبی که مینوشید، توجه کردهاید؟ آیا شما آن را از ابر فرو میفرستید یا ما نازلکنندهایم؟ اگر بخواهیم آن را تلخ و شور میگردانیم، پس چرا سپاس نمیگزارید؟ آیا به آتشی که روشن میکنید، توجه نمودهاید؟ آیا شما آن را پدید آوردهاید یا ما پدیدآورندهایم؟ ما، آن را پند و بهرهای برای رهگذران قرار دادهایم.
خلاصه اینکه شکر نعمتهای الاهی بر ما واجب است و همانگونه که بیان شد، شکر نعمت، از جنس خودِ نعمت میباشد؛ یعنی انسان متناسب با علم و ثروتی که الله متعال به او بخشیده است، علم و ثروتش را از دیگران دریغ نمیکند. اگر الله متعال به شما نیرو و تندرستی داده است، باید به همکیشانی که به کمک و یاریِ شما نیاز دارند، کمک کنید؛ این، شکرِ نعمتِ توانایی و سلامتیست.
***