۲۳۸- باب: فضیلت بردهای که حقّ الله و حقّ مولایش را ادا میکند
۱۳۷۰- عن ابن عمرَب: أنَّ رسولَ اللهج قَالَ: «إنَّ العَبْدَ إِذَا نَصَحَ لِسَيِّدِهِ، وَأَحْسَنَ عِبَادَةَ اللهِ، فَلَهُ أَجْرُهُ مَرَّتَيْنِ».[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۲۵۴۶؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۶۶۴.]
ترجمه: ابن عمربمیگوید: رسولاللهجفرمود: «اگر برده، خیرخواه آقایش باشد- و درست، انجام وظیفه کند- و عبادت الله متعال را بهنیکی انجام دهد، پاداشِ او دو برابر است».
۱۳۷۱- وعن أَبي هريرةَس قَالَ: قَالَ رسول اللهج: «لِلْعَبْدِ المَمْلُوكِ المُصْلِحِ أجْرَانِ»، وَالَّذِي نَفْسُ أَبي هُرَيْرَةَ بِيَدِهِ لَوْلا الجِهَادُ في سَبيلِ اللهِ وَالحَجُّ، وَبِرُّ أُمِّي، لأَحْبَبْتُ أنْ أَمُوتَ وَأنَا مَمْلُوكٌ.[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۲۵۴۸؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۶۶۵.]
ترجمه: ابوهریرهسمیگوید: رسول اللهجفرمود: «بردهی زرخریدِ درستکار، دو پاداش دارد».- ابوهریرهسگفت:- سوگند به ذاتی که جان ابوهریره در دست اوست، اگر جهاد در راه الله، حج، و نیکی به مادرم نبود، دوست داشتم در حالِ بردگی بمیرم.
۱۳۷۲- وعن أَبي موسى الأشعريِّس قَالَ: قَالَ رسول اللهج: «المَمْلُوكُ الَّذِي يُحْسِنُ عِبَادَةَ رَبِّهِ، وَيُؤَدِّي إِلَى سَيِّدِهِ الَّذِي عَلَيْهِ مِنَ الحَقِّ، وَالنَّصِيحَةِ، وَالطَّاعَةِ، لَهُ أجْرَانِ».[روایت بخاری] [صحیح بخاری، ش: ۲۵۵۱.]
ترجمه: ابوموسی اشعریسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «بردهای که عبادت پروردگارش را بهنیکی انجام میدهد و حقّ آقای خویش و خیرخواهی و فرمانبرداری از او را ادا میکند، دو پاداش دارد».
۱۳۷۳- وَعَنْهُ قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِج: «ثَلاثَةٌ لَهُمْ أجْرَانِ: رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الكِتَابِ آمَنَ بِنَبِيِّهِ، وَآمَنَ بِمُحَمَّدٍج، وَالعَبْدُ المَمْلُوكُ إِذَا أدَّى حَقَّ الله، وَحَقَّ مَوَالِيهِ، وَرَجُلٌ كَانَتْ لَهُ أَمَةٌ فَأدَّبَهَا فَأَحْسَنَ تَأدِيبَهَا، وَعَلَّمَهَا فَأَحْسَنَ تَعْلِيمَهَا، ثُمَّ أعْتَقَهَا فَتَزَوَّجَهَا، فَلَهُ أَجْرَانِ».[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۹۷؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۵۴.]
ترجمه: ابوموسی اشعریسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «سه نفر هستند که- نزد الله- دو پاداش دارند: مردی از اهل کتاب که به پیامبر خود و سپس به محمدجایمان آورده باشد؛ بردهی زرخریدی که حقّ الله و حقّ سرورانش را ادا کند؛ و نیز مردی که کنیزی داشته باشد و او را بهنیکی تربیت نماید، سپس آزادش کند و آنگاه با او ازدواج نماید؛ او نیز دو پاداش دارد».
شرح
مؤلف/با گشودن این باب بدین موضوع پرداخته است که هر بردهی زرخریدی که حقّ الله و حقّ سرورش را ادا کند، دو پاداش دارد؛ یک پاداش بهخاطر ادای حقّ الاهی، و پاداش دیگر، بهخاطر ادای حقّ سرورش؛ زیرا الله متعال بر او حقوقی مانند نماز و روزه و عبادتهای دیگری دارد که مبتنی بر امری مالی نیست. و حقّ سرورش، این است که به او خدمت کند. هر برده یا خدمتکاری که این دو حق را ادا کند، دو پاداش دارد.
همچنین حدیثی بدین مضمون گذشت که پیامبرجفرموده است: «سه نفر هستند که- نزد الله- دو پاداش دارند: مردی از اهل کتاب که به پیامبر خود و سپس به محمدجایمان آورده باشد؛ بردهی زرخریدی که حقّ الله و حقّ سرورانش را ادا کند؛ و نیز مردی که کنیزی داشته باشد و او را بهنیکی تربیت نماید، سپس آزادش کند و آنگاه با او ازدواج نماید؛ او نیز دو پاداش دارد». لذا اگر کسی، یهودی یا نصرانی بوده و سپس به پیامبر اسلامجایمان آورده باشد، دو پاداش دارد: یک پاداش بهخاطر ایمان به پیامبر خود و پاداش دوم بهخاطر ایمان به محمد مصطفیج. میدانید که هر یهودی یا نصرانی که رسالت محمدجبه او برسد و به آن ایمان نیاورد، همهکارهایش تباه و برباد میشود؛ حتی کارهایی که در دین و آیین یهود و نصارا به آن تأکید شده است؛ بدین معنا که اگر به دین و آیین خود پایبند باشد، از او پذیرفته نمیگردد؛ زیرا الله متعال میفرماید:
﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٨٥﴾[آل عمران: ٨٥]
و هر کس دینی جز اسلام بجوید، هرگز از او پذیرفته نمیشود و در آخرت جزو زیانکاران خواهد بود.
و اما دومین نفری که دو اجر دارد، بردهی زرخریدیست که هم حقّ سرورش را ادا میکند و هم حقّ اللهﻷرا. و سومین نفر، «مردیست که کنیزی داشته باشد و او را بهنیکی تربیت نماید، سپس آزادش کند و آنگاه با او ازدواج نماید؛ او نیز دو پاداش دارد»: پاداش نخست بهخاطر نیکی کردن به کنیزش و پاداش دوم بدین خاطر که پس از آزاد نمودن وی، او را بیسرپرست رها نمیکند؛ بلکه با او ازدواج مینماید و سایهی حمایتش را از آبرو و عزتِ او دریغ نمیدارد.
***