شرح ریاض الصالحین - جلد پنجم

فهرست کتاب

۲۳۷- فضیلت نیکی کردن به بردگان (و خدمت‌کاران)

۲۳۷- فضیلت نیکی کردن به بردگان (و خدمت‌کاران)

الله متعال می‌فرماید:

﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱلۡجَارِ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ وَٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ [النساء : ٣٦]

و الله را پرستش کنید و چیزی را با او شریک نگردانید و به پدر و مادر نیکی نمایید و نیز به خویشاوندان، و یتیمان، و بینوایان، و همسایه‌ای که خویشاوند است و به همسایه‌ی بیگانه، و یار هم‌نشین و مسافرِ در راه‌مانده و آن‌که مالکش شده‌اید.

۱۳۶۸- وعنِ المَعْرُورِ بن سُوَيْدٍ قَالَ: رَأيْتُ أَبَا ذَرٍس، وَعَلَيهِ حُلَّةٌ وَعَلَى غُلاَمِهِ مِثْلُهَا، فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذَلِكَ، فَذَكَرَ أنَّهُ سَابَّ رَجُلاً عَلَى عَهْدِ رسول اللهج فَعَيَّرَهُ بِأُمِّهِ، فَقَالَ النَّبِيُّج: «إنَّكَ امْرُؤٌ فِيكَ جَاهِليَّةٌ هُمْ إخْوَانُكُمْ وَخَوَلُكُمْ جَعَلَهُمُ الله تَحْتَ أيديكُمْ، فَمَنْ كَانَ أَخُوهُ تَحْتَ يَدِهِ، فَلْيُطْعِمْهُ مِمَّا يَأكُلُ، وَلْيُلْبِسْهُ مِمَّا يَلْبَسُ، وَلا تُكَلِّفُوهُمْ مَا يَغْلِبُهُمْ، فَإنْ كَلَّفْتُمُوهُمْ فَأَعِينُوهُمْ».[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: (۳۰، ۶۰۵۰)؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۶۶۱.]

ترجمه: مَعرور بن سُوَید می‌گو‌ید: ابوذرسرا دیدم که لباسش، مانند جامه‌ای بود که غلامش بر تن داشت؛ علتش را از او پرسیدم. پاسخ داد: در دوران رسول‌اللهجغلامی داشتم که به او ناسزا گفتم و به مادرش طعنه زدم. [ابوذرسبه غلامش گفته بود: «ای پسرِ زنِ سیاه!» البته همان‌گونه که می‌دانید، صحابهشدوران پرورشِ ایمانی و اخلاقی خود را سپری می‌کردند و روی دادن چنین مسایلی، به حکمت باری‌تعالی بود تا ابعاد و جنبه‌های گوناگون زندگیِ آنان، بر اساس رهنمودهای الاهی و نبوی، اصلاح گردد؛ لذا چنین مسایلی نمی‌تواند دست‌آویزی برای خرده‌گیری بر اصحابشباشد. [مترجم]] پیامبرجفرمود: «انگار هنوز عادت‌های جاهلیت در توست؛ این‌ها، برادران و خدمت‌کاران شما هستند که الله متعال ایشان را زیردستِ شما قرار داده است؛ پس هرکه برادرش زیردستِ اوست، باید از همان غذایی که خود می‌خورَد، به او نیز بخوراند و از همان لباسی که خود می‌پوشد، به او نیز از همان لباس بپوشاند. آن‌ها را به کاری که در توانشان نیست، مکلّف نسازید و اگر آنان را به کاری مکلّف ساختید، به آن‌ها کمک کنید».

۱۳۶۹- وعن أَبي هريرةَس عَنِ النَّبِيِّج قَالَ: «إِذَا أَتَى أحَدَكُمْ خَادِمُهُ بِطَعَامِهِ، فَإنْ لَمْ يُجْلِسْهُ مَعَهُ، فَلْيُنَاوِلْهُ لُقْمَةً أَوْ لُقْمَتَيْنِ أَوْ أُكْلَةً أَوْ أُكْلَتَيْنِ؛ فَإنَّهُ وَلِيَ عِلاَجَهُ».[روایت بخاری] [صحیح بخاری، ش: ۲۵۵۷؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۶۶۳.]

ترجمه: ابوهریرهسمی‌گوید: پیامبرجفرمود: «هرگاه خدمت‌کارِ یکی از شما برایش غذا آورد، اگر او را با خود- سرِ سفره- ننشاند، لااقل یکی‌دو لقمه به او بدهد؛ زیرا او، زحمت تهیه‌ی غذا را کشیده است».

شرح

مؤلف/می‌گوید: «باب: فضیلت آزاد کردن برده»؛ یعنی: اگر کسی، پول بدهد و برده‌ای را خریداری و آزاد کند، کارِ بسیار بزرگی انجام داده است. الله متعال می‌فرماید:

﴿فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ ١١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ ١٢ فَكُّ رَقَبَةٍ ١٣ أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِي يَوۡمٖ ذِي مَسۡغَبَةٖ ١٤ يَتِيمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ ١٥ أَوۡ مِسۡكِينٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ ١٦ [البلد: ١١، ١٦]

پس او به گردنه (و مسیر دشوار نیکی‌ها) وارد نشد؛ و تو چه می‌دانی که آن گردنه (گذرگاه سخت) چیست؟ آزاد کردن برده‌ای‌، یا غذا دادن در روز گرسنگی به یتیم خویشاوند یا (غذا دادن) به بینوایی خاک‌نشین است.

در این آیه، نیکی‌هایی چون آزاد کردن برده به بالا رفتن از گردنه یا عبور از گذرگاه سخت، تشبیه شده است؛ زیرا انجام چنین کارهایی، برای نفسِ انسان دشوار است و انسان باید از مالِ خود، مایه بگذارد. ﴿فَكُّ رَقَبَةٍ، یعنی: «آزاد کردن کسی که دربند است» که هم شاملِ آزاد کردن برده می‌شود و هم شامل آزاد کردن اسیرِ مسلمان از اسارت دشمن. این آیه بیان‌گر فضیلت آزاد کردن اسیر و برده می‌باشد. سپس مؤلف/حدیثی بدین مضمون آورده که پیامبرجفرموده است: «هرکس برده- یا کنیز- مسلمانی را آزاد کند، الله متعال در برابر هر عضو آن برده، عضوی از آزادکننده را از آتش دوزخ، رهایی می‌بخشد؛ حتی شرمگاه آزاد‌کننده را در برابر شرمگاه برده، از آتش دوزخ نجات می‌دهد».

آن‌گاه مؤلف/به موضوع نیکی کردن به بردگان و خدمت‌کاران پرداخته و در ابتدای این باب، این آیه را یادآوری کرده است که الله متعال می‌فرماید:

﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗا [النساء : ٣٦]

و الله را پرستش کنید و هیچ چیز و هیچ‌کس را با او شریک نگردانید.

﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ، یعنی: الله را پرستش کنید و از او اطاعت و فرمان‌برداری نمایید. عبادت و پرستش الله متعال، به معنای اطاعت و فرمان‌برداری از اوست؛ بدین‌سان که انسان از فرامین او اطاعت کند و از آن‌چه که اللهنهی فرموده است، دوری نماید. این، همان هدفی‌ست که الله متعال بندگانش را به‌خاطرِ آن آفریده است؛ همان‌گونه که می‌فرماید:

﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦ [الذاريات: ٥٦]

و انسان‌ها و جن‌ها را تنها برای این آفریدم که مرا عبادت و پرستش نمایند.

الله متعال، ما را برای خوردن و آشامیدن یا برای تن‌آسایی و کام‌جویی نیافریده است؛ همه‌ی این‌ها، اسباب آسایش است و هدف، عبادت و پرستش الله متعال می‌باشد؛ لذا هرکه الله را عبادت نکند، یا کسی یا چیزی را در عبادت اللهشریک بگرداند، دین و دنیای خویش را تباه کرده است؛ زیرا هدف آفرینش خود را به تباهی کشانده است. می‌فرماید: ﴿وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗا؛ یعنی: «هیچ چیز و هیچك‌س را شریکش نگردانید». در این آیه، واژه‌ی ﴿شَيۡ‍ٔٗاآمده است که شامل همه چیز و همه‌کس می‌شود؛ لذا مفهوم آیه، این است که پیامبر، جبرئیل، و هیچ‌یک از دوستان و اولیای الاهی را با اللهشریک نگردانید؛ هرکه، کسی یا چیزی را با الله شریک بسازد، مرتکب شرک اکبر شده است و اللهدرباره‌اش می‌فرماید:

﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ٧٢ [المائ‍دة: ٧٢]

به‌راستی که هرکس به الله شرک ورزد، الله بهشت را بر او حرام نموده و جایگاهش دوزخ است و ستم‌کاران هیچ یاوری ندارند.

مثلاً اگر کسی سرِ قبری برود و برایش سجده کند یا صاحب قبر را به‌فریاد بخواند و بگوید: «ای آقای من! به من کمک کن»، «به من فرزندی بده» یا «کمکم کن که ازدواج کنم» یا فقر و تنگ دستی‌ام را برطرف ساز»، این، شرک اکبر می‌باشد و کسی که چنین عملی انجام می‌دهد، از دایره‌ی اسلام خارج است؛ حتی اگر آن‌شخص روزه بگیرد، صدقه و زکات بدهد، نماز بگزارد، قرآن بخواند و حج نماید. یعنی اگر بر چنین وضعیتی بمیرد، وارد بهشت نمی‌شود و بهشت، بر او حرام است و جایگاهش دوزخ می‌باشد؛ زیرا شرک ورزیده است و همان‌گونه که اللهمی‌فرماید: ﴿وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ٧٢: «ستم‌کاران هیچ یاوری ندارند».

الله متعال می‌فرماید:

﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ[النساء : ٣٦]

و الله را پرستش کنید و چیزی را با او شریک نگردانید و به پدر و مادر نیکی نمایید و نیز به خویشاوندان....

اللهدر این آیه، حقّ پیامبرجرا ذکر نفرموده است؛ اگر چه حقّ پیامبرجاز حقّ پدر و مادر نیز بزرگ‌تر و بیش‌تر می‌باشد و بر انسان، واجب است که پیامبرجرا از خویشتن و از پدر و مادر خود و نیز از فرزندانش، بیش‌تر دوست بدارد و توجه داشته باشد که حق پیامبرج، فراتر از حق و حقوقِ همه‌ی آفریده‌هاست؛ زیرا به‌گفته‌ی علما رحمهم‌الله، حق پیامبرج، بخشی از حق الله متعال می‌باشد و هیچ عبادتی بدون پیروی از رسول‌اللهجپذیرفته نمی‌شود؛ از این‌رو حق پیامبرجدر ضمنِ حقوق اللهمی‌گنجد و هرکس، عبادت خالصانه‌ی اللهرا از پیرویِ پیامبرججدا کند، عبادتش قبول نمی‌گردد؛ لذا اللهدر این آیه، حقّ پیامبرش را ذکر نفرمود. ﴿وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰیعنی: و به پدر و مادر نیکی کنید» و این، شامل بذل و بخشش مال به آنان یا کمک مالی به آن‌هاست؛ به عبارت دیگر: اگر فقیر و تهید‌ست هستند، برای رفع نیاز‌هایشان بکوش و اگر از عهده‌ی نیازهای اولیه‌ی خود برمی‌آیند، برای رفاه و آسایش آنان بکوش. خدمت کردن به آن‌ها نیز جزو نیکی کردن به آن‌هاست؛ یعنی اگر پدرت تو را به دنبال کاری فرستاد، انجام بده؛ لذا خدمت به پدر و مادر، ابعاد و جنبه‌های گوناگونی دارد که شاملِ موقعیتِ اجتماعیِ انسان نیز می‌شود؛ یعنی اگر کسی دارای موقعیتی اجتماعی یا اداری باشد، باید در چارچوب شریعت و بدون ضایع کردن حقّ کسی، به پدر و مادرش نیکی کند.