۲۱۱- باب: مستحب بودنِ سجدهی شکر هنگامِ حصول نعمتی نمایان یا رفع بلایی آشکار
۱۱۶۶- عن سعد بن أَبي وقاصٍس قالَ: خَرَجْنَا مَعَ رسولِ اللهج مِنْ مَكّةَ نُريدُ المَدِينَةَ، فَلَمَّا كُنَّا قَرِيباً مِنْ عَزْوَرَاءَ نَزَلَ ثُمَّ رَفَعَ يَدَيْهِ فَدَعَا الله سَاعَةً، ثُمَّ خَرَّ سَاجِداً، فَمَكَثَ طَويلاً، ثُمَّ قَامَ فَرَفَعَ يَدَيْهِ سَاعَةً، ثُمَّ خَرَّ سَاجِداً - فَعَلَهُ ثَلاثَاً - وقال: «إنِّي سَألتُ رَبِّي، وَشَفَعْتُ لأُمَّتِي، فَأعْطَانِي ثُلُثَ أُمَّتِي، فَخَرَرْتُ سَاجِداً لِرَبِّي شُكْراً، ثُمَّ رَفَعْتُ رَأسِي، فَسَألْتُ رَبِّي لأُمَّتِي، فَأعْطَانِي ثُلُثَ أُمَّتِي، فَخَرَرْتُ سَاجِداً لِرَبِّي شُكْراً، ثُمَّ رَفَعْتُ رَأسِي، فَسَألْتُ رَبِّي لأُمَّتِي، فَأعْطَانِي الثُّلثَ الآخَرَ، فَخَرَرْتُ سَاجِداً لِرَبِّي».[روایت ابوداود] [ضعیف است؛ نگا: ضعیف الجامع، ش: ۲۰۸۹؛ السلسلۀ الضعیفۀ، ش: ۳۲۲۹؛ إرواء الغلیل، ش: ۴۷۴؛ آلبانی/در مشکاۀ المصابیح، ش: ۱۴۹۶ نیز این حدیث را ضعیف دانسته است.]
ترجمه: سعد بن ابیوقاصسمیگوید: با رسولاللهجاز مکه بهسوی مدینه حرکت کردیم؛ هنگامیکه به نزدیکیِ «عَزوَراء» رسیدیم، پیامبرجپیاده شد و دستانش را بلند کرد و مدتی دعا نمود و سپس به سجده افتاد و مدتی طولانی در سجده ماند؛ آنگاه برخاست و مدتی دستانش را بلند کرد و باز به سجده رفت- و این کار را سه بار تکرار نمود- و فرمود: «من از پروردگارم - نجات امتم را- درخواست کردم و برای امتم شفاعت نمودم. پروردگار، یکسومِ امتم را به من بخشید؛ لذا برای پروردگارم سجدهی شکر گزاردم. سپس سرم را بلند کردم و از پروردگارم- نجات امتم را- درخواست کردم و برای امتم شفاعت نمودم. پروردگار، یکسومِ دیگر از امتم را به من بخشید؛ لذا برای پروردگارم سجدهی شکر گزاردم. آنگاه سرم را بلند کردم و از پروردگارم- نجات امتم را- درخواست کردم و برای امتم شفاعت نمودم. پروردگار، یکسومِ دیگر از امتم را به من بخشید؛ لذا برای پروردگارم سجدهی شکر گزاردم».
شرح
مؤلف/بابی دربارهی سجدهی شکر در هنگامِ حصول نعمت یا رفع بلا گشوده است.
روشن است که نعمتهای الاهی قابل شمارش نیست؛ همانگونه که الله متعال میفرماید:
﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٨﴾ [النحل: ١٨]
و اگر بخواهید نعمتهای الله را بشمارید، نمیتوانید آنها را به شمارش درآورید.
همین دم و بازدم یا نفش کشیدن را در نظر بگیرید که در هر دقیقه چند بار تکرار میشود و اگر بند آید، انسان هلاک میگردد؛ پس در هر نفسی دو نعمت وجود دارد و همين نعمت نیز قابل شمارش نیست. و همینطور صحت و تندرستی، خوردن و آشامیدن، و دفع سموم و مواد زاید بدن، همگی نعمتهای بزرگی هستند که هیچکس از عهدهی شکرِ آنها برنمیآید. اما نعمتهای الاهي همواره ادامه دارد و اگر انسان مکلف بود که برای هر نعمتی، سجدهای بگزارد، باید همهی عمرش را در سجده سپری میکرد:
[«از دست و زبانِ که برآید کز عهدهی شُکرش بدر آید»]
اما بخشی از نعمتها تازگی دارند یا در گذرِ زمان، هر از چند گاهی نصیبِ انسان میشوند؛ مانند نعمتِ فرزند یا فراهم شدن شرایط ازدواج برای انسان یا پیدا شدنِ گمشدهای که همه از یافتنِ او ناامید شده بودند یا دستیابی به مال و ثروت و امثالِ آن، و یا پیروزیِ مسلمانان. در چنین مواردی شایسته است که انسان برای الله متعال سجدهی شُکر بگزارد.
مثلاً هنگامیکه مژدهی تولد فرزندش را به او میدهند، همانگونه که در نماز سجده میکند، سجده نماید و بگوید: «سُبحانَ رَبِّي الأعلی؛ سُبحَانَكَ اللهم ربَّنا وبِحَمدِكَ اللهم اغفِر لِي»؛ سپس الله را بر نعمتی که به او بخشیده است، شُکر کند و الله را حمد و ستایش نماید و بگوید: «أشکرک یا ربّی علی هذه النعمة»: «پروردگارا! تو را بر این نعمت، سپاسگزارم».
همچنین هنگامیکه بلایی آشکار از انسان دور میشود، باید سجدهی شُکر بگزارد. انسان همواره در سلامت و عافیت بهسر میبرد و در عین حال، در معرض انواع آسیبها و بلایا قرار دارد؛ گاه نشانههای بلا نمایان میگردد، اما الله متعال آنرا از انسان دور میکند. مثلاً انسان در خودرویِ خود در حالِ حرکت است و ناگهان ماشینش واژگون میشود؛ ولی انسان از این حادثه جانِ سالم بِهدَر میبرد. اینجاست که سجدهی شُکر بهجا میآورد. یا بهعنوان مثال: در مسیری راه میرود و ناگهان در گودال یا چالهای میافتد؛ اما آسیب نمیبیند یا زنده میماند. در این حال نیز سجدهی شُکر میگزارد و الله متعال را بهخاطر رفع بلا ستایش میکند.
در زندگیِ هر یک از ما نمونههای فراوانی از رفع بلا دیده شده است؛ لذا همینکه الله متعال بلایی را از شما دور کرد، سجدهی شُکر بگزارید و سه بار بگویید: «سُبحانَ رَبِّي الأعلی»و «سُبحَانَكَ اللهم ربَّنا وبِحَمدِكَ اللهم اغفِر لِي»؛ آنگاه الله متعال را بهخاطر بلایی که از شما دور کرده است، ستایش کنید.
این، سجدهی شُکر است. علما رحمهمالله اختلاف نظر دارند که آیا طهارت برای سجدهی شُکر، شرط است یا خیر؟ دیدگاه صحیح، این است که طهارت، شرط سجدهی شُکر نیست. زیرا چهبسا انسان ناگهان به نعمتی دست مییابد یا بهصورتی غیرمنتظره، بلایی از او دور میشود و وضو یا آمادگی ندارد و اگر بخواهد وضو بگیرد، زمان میبرد و سجدهی شُکر که باید همزمان با حصول نعمت یا رفع بلا باشد، بهتأخیر میافتد. بنابراین در چنین شرایطی ایرادی ندارد که بدون وضو، سجده نماید.
***