عفراشدختر عبیدهی انصاری
(أمّ شهداءب)
عفراش، دختر عبیده بن ثعلبهی انصاری از قبیلهی بنی نجار بود. او ابتدا با حارث بن رفاعه ازدواج کرد و حاصل ازدواج آن دو، سه فرزند به نامهای معاذ، معوذ و عوف بود. بعد از حارث، عفراشبا مردی به نام «بکیربن عبد یا لیل لیثی» ازدواج کرد و از او نیز، صاحب سه فرزند به نامهای، إیاس، عاقل و عامر گردید.
او از جمله زنانی بود که مفتخر به بیعت با رسولخداجگردید و از مقام و جایگاه شامخی در میان مسلمانان برخوردار بود و چون هر دو همسرش از نعمت اسلام محروم مانده بودند، هر شش فرزند او به نام خود او خوانده میشدند و مردم آنها را «بنوعفراء» (فرزندان عفرا) خطاب میکردند.
او به همراه فرزندانش به دین اسلام شرفیاب شد و بعدها از سرآمدان سپاه اسلام گردیدند.
روزی رسولخداجتصمیم گرفت به سراغ کاروان ابوسفیان برود. وقتی عفراشاز تصمیم آن بزرگوار باخبر گردید، فرزندانش را برای حمایت از آن حضرت فرستاد.
از قضا، این ملاقات رسولخداجبا ابوسفیان به غزوهی بدر منجر شد و سپاهیان کفر و اسلام در مقابل هم جبهه گرفتند. خداوند عفرا و فرزندانش را مفتخر کرد تا در این نبرد خداپسندانه علیه مشرکان شرکت کنند.
برای عفراشچه افتخاری از این بهتر که هفت فرزند او در جنگ بدر همسنگر رسولخداجباشند. بیتردید تنها زنی است که مفتخر شد، هر هفت پسر او در نبرد ایمان علیه کفر، همرزم رسولخداجباشند.
عبدالرحمن بن عوفسمیفرماید: در جنگ بدر در صف مجاهدان بودم که معاذ و معوذ [فرزندان عفرا] نزد من آمدند و از من خواستند تا ابوجهل را بدانها نشان دهم. آنها هر دو با خداوند عهد بسته بودند که سر از تن ابوجهل جدا سازند. جنگ درگرفت و دو جبهه به مبارزهی تن به تن پرداختند. فرزندان عفراشهمچون موجی به طرف میدان نبرد شتافتند و به مبارزه مشغول شدند. از جمله کسانی که در کشتن ابوجهل (دشمن سرسخت اسلام و رسولخداج) نقش داشت، معوذسبود.
بالاخره جنگ با پیروزی مسلمانان پایان یافت اما عدهای از مجاهدان از جمله: معاذ، معوذ و عاقل که هر سه از جگرگوشههای عفراشبودند، مفتخر شدند تا در اولین جبههی سازماندهی شده علیه کفر، جام شهادت را بنوشند و به قرب و ضیافت الهی سرفراز گردند.
عفراشسه فرزند خود را در جنگ بدر از دست داد و دیگر فرزندان او نیز، یکی پس از دیگری در غزوههای مختلف جان خویش را در راه اسلام و قرآن نثار کردند و به شهادت نایل آمدند.
خالدبن عفرا در واقعهی «رجیع» و برادر عفرا [عامر] نیز، در حادثهی «بئرمعونه» هر دو چون دیگر برادران خود به درجهی رفیع شهادت رسیدند.
فرزندان او یکی پس از دیگری در رکاب رسولخدا شهید میشدند، تا این که رسولخدا جان به جانآفرین تسلیم کرد و بعد از رحلت آن بزرگوار تنها فرزندی که برای عفرا باقیمانده بود «إیاس» بود که او نیز در جنگ یمامه که در زمان ابوبکر صدیق بوقوع پیوست، جان خویش را نثار کرد و همچون برادران خلفش شهید گردید.
از اینجاست که عفراشرا «أم الشهداء» مینامند. او مادری است که نذر میکند فرزندان و جگرگوشههای خود را به جهاد بفرستد تا از کیان اسلام دفاع کنند. آن بزرگبانو در راستای این هدف مبارک از کوچکترین تلاشی دریغ نورزید و همهی جگرگوشههایش را در این هدف فدای اسلام کرد. مادری این چنین، شایسته است که امالشهدا نامیده شود و از جایگاهی والا در دنیا و آخرت برخوردار گردد.
خداوند او را رحمت کناد! (که واقعاً مادری نمونه و بانویی مجاهد بود و امید است اسوهی مادران امروز قرار گیرد).