حکمت مشروعیت حج:
هر حکمی از احکام خداوند حکمت و دلیلی دارد که براساس آن، مشروع شده. برای حج نیز حکمتها و فلسفههای دینی و دنیویای وجود دارد که حکمتهای حج را بطور خلاصه به شرح زیر میتوانیم بیان کنیم:
۱- حج مظهر بندگی، تسلیم و فرمانبردار شدن در بارگاه خداوند متعال است زیرا حاجی، خود را از تمام اسباب و وسایل رفاهی دنیوی یکسو کرده لباسهای گرانبها و زیبای خویش را کنار میگذارد و دو تکه لباس سادهی کفن مانند میپوشد. از مشاغل دنیوی فارغ شده مشغول یاد الهی میشود و صرفا برای خشنودی خداوند خانهی او را طواف میکند، میان صفا و مروه سعی میکند، به میدان عرفات میرود و به بارگاه الله پناهنده میشود و عفو و بخشودگی گناهان و خطاهای خویش را از او میخواهد و تا پایان مراسم حج از بسیاری از چیزهای حلال، خود را دور نگه میدارد.
۲- مسلمانان از سراسر دنیا با رنگهای مختلف، نژادهای مختلف، زبانهای مختلف، لباسهای مختلف و سلیقههای مختلف در یکجا گرد میآیند. وحدت و برادری ایمانی خویش را به نمایش میگذارند و از مشکلات یکدیگر آگاه میشوند و برای رفع مشکلات خود و تمام مسلمانان جهان، دعا و تضرع میکنند، و چنان احساس میکنند که میلیونها دل و جسد به یک دل و جسد تبدیل شده و همه پشت سر یک امام در مسجد الحرام و مسجد النبی نماز میخوانند و از توطئهها و کینهتوزیهای یهود و نصارا و دشمنان اسلام، علیه مسلمانان و قرآن، آگاه میشوند و در آن مکانهای مقدس، برای مبارزه، جهاد و مقاومت در مقابل دشمنان دین اسلام، با پروردگار خویش و با رهبر خویش حضرت محمد بن عبداللهصو یاران با وفایش، عهدی دوباره بسته و تجدید پیمان میکنند.
۳- در حج، آدمی جان خویش را در مشقت میاندازد و مال خویش را خرج میکند و نعمت تندرستی جان و دارا بودن مال، باعث انجام این فریضهی بزرگ میشوند لذا به اهمیت این دو نعمت آگاه شده و شکر آنها را بجا میآورد و این خود نعمتی بزرگ است (یعنی به جا آوردن شکر نعمت به خودی خود علاوه بر اجر و ثواب حج، ثواب و اجر مستقل دارد).
۴- حج، بزرگترین تربیت گاه روح و جسم آدمی است، زیرا سفر حج پر مشقتترین سفرهاست و تحملِ مشقاتِ سفر و نیز تحملِ سلیقههای مختلف دیگر افراد همراه در کاروان حج، روحِ انسانِ مؤمن را تربیت میکند و تحمل ناملائمات را در مسیر زندگی اسلامی در آینده برای آدمی آسان میسازد.
۵- سفر حج، یادآور خاطرات زیبای پیامبران بزرگ و بندگان نیک خداوند متعال است. هنگام طواف خانهی کعبه، خاطرهی حضرت ابراهیم و فرزند دلبندش حضرت اسماعیلإتجدید میشود زیرا این دو بزرگوار بانیان آن بیت عظیم بودهاند. هنگام سعی میان صفا و مروه خاطرهی پر مِهر و پر عطوفت حضرت هاجر (علیها السلام) نسبت به فرزندش اسماعیل (علیه السلام) در ذهن وارد میشود که برای دسترسی به آب اندکی میان آن دو کوه «صفا» و «مروه» با دلهره و اضطراب میدوید.
در وادی منی خاطرهی مبارزهی عظیم حضرت ابراهیم÷ با ابلیس لعین دشمن بشریت و سنگ بارانشدن وی از سوی منادی بزرگِ توحید، ابراهیم بت شکن و مغلوب شدن آن دشمن سرکش بنی آدم در این مبارزه، در ذهن تداعی میشود.
و اما در صحرای عرفات در آن مجمع بزرگ، منظرهی شیرین و زیبای دیگری در جلوِ دیدگانِ ما ترسیم میشود، منظرهی حجة الوداع آخرین حج پیامبر عظیم اسلام حضرت محمدصکه بر ناقهی خویش سوار و گرداگردِ او بیش از یکصد هزار از عاشقان وی پروانهوار حلقه زدهاند و ایشان با سوز و گداز خاصی دست نیاز را به بارگاه رب العزت دراز نموده برای خیر و صلاح امت مشغول دعا و تضرعاند و امور مهمی را به امت اعلام و توصیه میکنند.
علاوه بر این موارد، حج، برکات و ثمرات بیشمار دیگری نیز دارد که در این رساله محل بیان و تفصیل آن نیست.