توشه دعوتگران و مربیان
نکته قابل توجه در این حدیث فضیلت فروبردن خشم است، زیرا انسان با فروبردن خشم بر نفس خود غلبه میکند و کید شیطان را خنثی میکند و وحدت صف مؤمنان را حفظ مینماید، پس لازم است آنچه که انسان را در مسیر این وظیفه یاری میکند، بیان گردد، و ما هم اکنون برخی از آنها را یادآوری میکنیم:
۱- به یادداشتن پاداش اخروی آن، زیرا دانستن این مطلب آتش غضب را خاموش میکند، و جلو انتقامجویی انسان را میگیرد.
۲- ترس از عذاب خدا، باید شخص خشمگین با خود فکر کند که خدا بر من از من بر این فرد تواناتر است، و اگر من به مقتضی خشم خود عمل کنم شاید خداوند روز قیامت بر من خشم بگیرد. بنابراین، من به گذشت نیازمندتر هستم، این یادآوری هیجان خشم را فرو مینشاند.
۳- یادآوردن عواقب زشت خشم در دنیا، از جمله دشمنی و روگردانی انسانها از یکدیگر و پراکندگی مسلمانان که سبب میشود دشمن بر سرزمین آنها غلبه کند و مردم و منطقه اجدادی آنها را به فساد کشاند.
۴- به یادآوردن هیأت زشتی که انسان در موقع خشم به خود میگیرد، زیرا او در این وقت به حیوان درندهای میماند، و در مقابل در نظرگرفتن قیافه پیامبر جگونه و عالمانه شخص بردبار و حلیم. تردیدی نیست که اگر ذرهای عقل در وجود انسان باقی باشد ظاهر شخص دو را انتخاب میکند.
۵- به یادآوردن علت خشم که همان شیطان است، چون آن وقت است که انسان میکوشد با او به جهاد برخیزد تا از حزب او نگردد که به فرمان خداوند حزب شیطان در زیانند.
۶- پناهبردن به خدا از شر شیطان رجیم همراه با تغییر حالت با این معنی که اگر ایستاده باشد بنشیند و اگر نشسته باشد دراز بکشد و بهسوی وضو و نماز بشتابد، سلیمان بن صرد سمیگوید: با پیامبرجنشسته بودیم و دو مرد در نزدیکی ما داشتند همدیگر را دشنام میدادند، یکی از آنها از شدت غضب صورتش سرخ شده و رگهایش برآمده بود، پیامبر جفرمودند: من کلمهای میدانم که اگر آن شخص آن را بگوید: خشم او از بین میرود، و آن کلمه «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» است. حاضران به او خبر دادند که پیامبر جتو را به تعوذخواندن امر میکند [۵۲].
روایت شده که هروقت حضرت عایشه ناراحت میشد، پیامبر خدا جبنی او را میگرفتند و میفرمودند، بگو: «اللَّهُمَّ رَبَّ النَّبِىِّ مُحَمَّدٍ، اغْفِرْ لِى ذَنْبِى وَأَذْهِبْ غَيْظَ قَلْبِى وَأَجِرْنِى مِنْ مُضِلاَّتِ الْفِتَنِ» [۵۳]«ای پروردگار محمد! گناهم را ببخش و خشمم را دور کن و از فتنهها نجاتم ده».
و فرمود رسول خدا ج: متوجه باشید خشم شعلهای است در قلب، آیا نمیبینید که چهرۀ شخص خشمگین سرخ میشود و رگهای او باد میکند، پس کسی که دچار خشم شد باید صورت خود را بر زمین گذارد [۵۴]. شاید مقصود پیامبر جاز گذاشتن صورت بر زمین سجده باشد تا با گذاشتن عزیزترین عضو بر پسترین جا، یعنی خاک، غررو و تکبر نفس شکسته شود.
ابوهریره س فرمود: رسول خدا جدر موقع خشم اگر ایستاده بود، مینشست، و اگر نشسته بود بر پهلو میخوابید تا خشم فرو بنشیند، نکتهای که از حدیث برداشت میشود تأکید بر تربیت به وسیله تشویق و جائزه است، زیرا نفس انسان فطرتاً به نعمت و راحتی تمایل دارد و از سختی و مشقت گریزان است، پس چون مزد همراه با رضایت و بهشت خدا به او داده میشود از هرچیز که سبب دوری از این نعمتها بشود خودداری میکند. [۵۲] این حدیث را بخاری، امام مسلم، امام ابوداود، امام ترمذی و امام احمد در کتابهایشان آوردهاند. [۵۳] این حدیث در الفتح الکبیر آمده است. [۵۴] این حدیث قسمتی از حدیث است که ترمذی و امام احمد آن را روایت کردهاند.