اولاً: معنی و مفهوم صله رحم در حدیث و چگونگی رعایت آن:
رحم در اصل به معنی جائی است که جنین در شکم مادر داخلش قرار دارد، چنانچه خداوند متعال میگوید: ﴿ٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تَحۡمِلُ كُلُّ أُنثَىٰ وَمَا تَغِيضُ ٱلۡأَرۡحَامُ وَمَا تَزۡدَادُ﴾[الرعد: ۸]. «خدا میداند که هر زنی چه چیز حمل میکند، و میداند که رحمها از چه چیزی میکاهند، و بر چه چیز میافزایند و هرچیز در نزد او به مقدار و میزان است».
﴿وَنُقِرُّ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى﴾[الحج: ۵]. «و آنچه را میخواهیم تا مدتی معین در رحمها مستقر میکنیم».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ ٱلۡغَيۡثَ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡأَرۡحَامِ﴾[لقمان: ۳۴](. «آگاهی از فرارسیدن قیامت ویژه خدا است و او است که باران را میباراند، و مطلع است از آنچه در رحمهاست».
ولی الان گاهی بر همه خویشاوندانی اطلاق میشود که انسان از راه نسب با آنها پیوند میخورد، و گاهی بر کسانی اطلاق میشود که ازدواج با آنها حرام است، اما آنچه منظور حدیث است معنای اول میباشد، زیرا این معنی با برنامه اسلام در نزدیککردن قلبها و پیونددادن آن بگونهای که مسلمانان مانند یک جسم باشند که اگر یکی از اعضاء آن مریض شود، دیگر اعضاء خواب به چشم راه نمیدهند، موافقت دارد. و همچنین این حدیث پیامبر جکه در باره اهل مصر گفت: آنها از حقوق اهل ذمه و خویشاوندی برخوردارند [۷۸]، و این گفته پیامبر جکه بهترین کار نیکو آن است که انسان با دوستان پدرش رابطه دوستی را حفظ کند [۷۹]، معنی اول را تأیید میکند، اما چه وقت انسان صله رحم را رعایت کرده؟
این مسئله با در نظرگرفتن موقعیت، زمان، مکان و افراد، صورتهای مختلفی به خود میگیرد، مثلاً اگر انسان در میان خویشاوندان است، با هدیهدادن صله رحم را رعایت میکند، و اگر مالی نداشت یا آنها احتیاج نداشتند با زیارت آنها و مشارکت در کارهای آنها در صورت نیاز این وظیفه را انجام دهد، ولی اگر از خویشاوندان خود دور است، با ارسال نامه و تلفن میتواند این وظیفه را انجام دهد، منتهی اگر به ملاقات برود، بهتر است این از عموم خویشاوندان است، اما پدر حقوق به خصوصی دارد که در اینجا ذکر میشود:
۱- در صورت احتیاج باید او را غذا داد.
۲- در صورت نیاز باید به او لباس داد.
۳- در صورت احتیاج به خدمت باید او را خدمت کرد.
۴- چون پدر او را بطلبد حاضر به خدمت باشد.
۵- موقعی که به او در کار ثواب و جائزی دستور داد اطاعت کند.
۶- با نرمی و آرامی با او سخن بگوید.
۷- او را به نام صدا نکند، بلکه بگویم: پدرم.
۸- او را دشنام ندهد یا سبب دشنامدادن او نگردد.
۹- جلویش راه نرود و قبل از او ننشیند.
۱۰- هرچه برای خود میپسندد، برای او نیز بپسندد، و هرچه برای خود ناپسند میداند، برای او نیز ناپسند بدارد.
۱۱- برای او طلب مغفرت و رحمت کند، چنانچه برای خود میطلبد.
۱۲- دوستان و افرادی را که به جز از راه پدر امکان پیوند با آنها نیست اکرام کند.
[۷۸] این حدیث را امام مسلم و امام احمد روایت کردهاند. [۷۹] این حدیث جزئی از حدیث عبدالله بن عمرباست که امام مسلم روایت کرده، همچنین ابوداود و ترمذی و امام احمد روایت کرده است.