شرح حدیث:
مردم به دعوتگر به دید انسانی مینگرند که نفس او در کنترلش قرار دارد و او در راهرسیدن به خدا مجاهده کرده تا جایی برای شیطان باقی نگذاشته و شیطان هیچ تسلطی بر او ندارد، بلکه فراتر از این دیگر نفس او جای پائی در خودش ندارد. بنابراین، میبینیم که مردم از رفتار و اعمال او چندین برابر گفتههایش متأثر میشوند. از اینجا لازم است دعوتگر در کارهایی که انجام میدهد و اعمالی که از آنها باز میآید دقت، راستی و امانت کامل را رعایت کند، بلکه باید رفتارش آئینه تمام نمای گفتارش باشد و گرنه مردم گفتار او را فراموش و به رفتارش اقتداء میکنند و یا خود را به فراموشی میزنند گویی که گفتههایش را هرگز نشنیدهاند، آنجاست که دعوتگر علاوه بر بار خود بار دیگران را نیز باید به دوش کشد، حدیثی که هم اکنون در صدد بیان آن هستیم تصویر دقیق و واضحی از سرانجام گروهی از دعوتگران است که بدون رفتار خوب و پسندیده عطشگفتن بر آنها حاکم گشته است، مسیر اینها در روز قیامت به دست نگهبان جهنم است که آنها را در زنجیر کشیده در آتش میاندازد و از شدت ترس آنچه میبینند و لمس میکنند اعصابشان مختل میشود و تمام مفصلهایشان باز شده رودههایش از شکمشان بیرون میریزد و مانند خر آسیاب به دور خود میچرخند و در اینجاست که دوزخیان دورشان جمع میشوند و با تعجب از آنها میپرسند: ای قوم، چرا شما را اینجا آوردهاند؟ شما که علماء و پیشوایان ما بودید چه گناهی انجام داده اید؟ ما را در دنیا امر به معروف و نهی از منکر میکردید، آنها جواب میدهند درست است، شما را امر به معروف و نهی از منکر میکردیم، حال آن که خودمان را از خیر محروم میکردیم، چون خودمان معروفی را که به آن امر میکردیم انجام نمیدادیم و بدتر از این از انجام منکری که از آن شما را باز میداشتیم، ابائی نداشتیم. بدین ترتیب در ملا مردم رسوا میشوند و جزای توهین بیشرمانه خود به برنامه و دستورات خدا را میچشند.