ثالثاً: احادیثی در فضیلت خیرخواهی به خاطر خدا:
۱- تمیم فرزند اوس س از پیامبر جخدا نقل میکند که فرمودند: همه دین خیرخواهی است، گفتیم: برای چه کسی؟ فرمودند: برای خدا و کتاب و رسولش و برای خلفاء مسلمین و عموم آنها [۷۴].
۲- علقمه از رسول خدا جنقل میکند که فرمودند: چرا اقوامی همسایههای خود را فقه و علم نمیآموزند، و آنها را نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر نمیکنند، و چرا اقوامی از همسایههای خود علم و فقه را نمیآموزند، و نصیحت آنها را نمیشنوند، به خدا قسم باید اقوامی این مسائل را به همسایههای خود بیاموزند، و اقوامی از همسایههای خود این مسائل را یاد بگیرند، و اگر نه به زودی آنها را تنبیه خواهم کرد، سپس از منبر پائین آمدند مردم از همدیگر پرسیدند منظور پیامبر جچه کسانی بود. بعضیها گفتند: هدف پیامبر جاشعریها بود که قومی دانا و فقیه هستند و همسایههای روستائی و نادان دارند.
چون خبر به اشعریها رسید، پیش رسول خدا آمدند و گفتند: علت چه بود که اقوامی را به نیکی یاد کردید، و ما را به بدی. پیامبر جدوباره گفتههای خود را [۷۵]تکرار کرد. اشعریها گفتند: ای رسول خدا! آیا دیگران را نصحیت کنیم، برای بار سوم پیامبر جگفتههای خود را تکرار کردند، آنگاه اشعریها گفتند: ما را یک سال مهلت بده، رسول خدا جآنها را مهلت داد، آنها در مدت یک سال مشغول و آموزش همسایههای خود شدند، آنگاه پیامبر خدا جاین آیه را تلاوت کرد: ﴿لُعِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُۥدَ وَعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعۡتَدُونَ٧٨﴾[المائدة: ۷۸]. «کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی فرزند مریم نفرین شدند، زیرا نافرمانی و تجاوز میکردند و همدیگر را از کارهای زشتی که انجام میدادند نهی نمیکردند» [۷۶].
در مورد چهارم یعنی بذل و بخشش در راه خدا در حدیث گذشته به اندازه کافی توضیح دادیم که احتیاج به اعاده آن نیست.
[۷۴] این حدیث را امام مسلم، امام ابوداود، امام ترمذی، امام نسائی، امام دارمی و امام احمد روایت کردهاند. [۷۵] امام مسلم و ابن ماجه این حدیث را روایت کردهاند. [۷۶] این حدیث را طبرانی روایت کرده و در سندش بکیرین معروف است که بخاری، احمد و ابن عدی او را تأئید کردهاند.