تفسیر ﴿وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ﴾
در این آیه نیز حصر وجود دارد به این معنی که استعانت و کمک فقط از او رواست و لاغیر.
علما گویند: استعانت را بعد از عبادت آورده چون استعانت به جنبه ربوبیت بر میگردد و بین ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥﴾ مناسبتی بزرگ و هدفی ارزشمند وجود دارد و آن اینکه بنده موحدی که میگوید: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ﴾، برایش ممکن نیست که موحد باشد مگر اینکه از خدا استعانت بطلبد، در غیر این صورت شیاطین، انسان را محاصره و بر او چیره میشوند و لذا فرموده: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥﴾در یک آیه واحد و با عطف دو جمله به هم به وسیله واو عطف، یعنی: فقط تو را عبادت میکنیم ولا غیر، و در همه امور فقط از تو به تنهایی استعانت میطلبیم و عبادتمان را خاص تو میگردانیم.
در اینجاست که بنده نیاز شدیدش به پروردگار را احساس میکند که او را بر توحید ثابت قدم نگه دارد، زیرا بدون کمک الهی نمیتواند در راه توحید ثابت قدم باشد. پس با گفتن ﴿وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ﴾ همه غرورهای بنده و همه اعتمادش به خود از بین میرود و قلب و روانش را برای پروردگارش خالی میگذارد و میداند که برای یک لحظه نمیتواند از خدا بینیاز باشد.
آری، در توحید عبادت و توحید استعانت از خدا در همه امور، سرّی بزرگ و هدفی بزرگتر نهفته است که هر کس بتواند آنرا محقق سازد بزرگترین خیر و صلاح را محقق ساخته است.