معنی (هدایت) در زبان عربی و در شریعت
حقیقت هدایت یعنی دلالت و ارشاد و در لغت؛ (هَدَی) یعنی راهنمایی و ارشاد نمود. هدایت در آیات قران به چهار معنی آمده است [۶۰].
معنی اول: هدایت غریزی به این معنی که خداوند – جل جلاله – مخلوقات را به طور غریزی به آنچه شایستهشان است هدایت میکند، مانند آیه: ﴿قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِيٓ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ ٥٠﴾[طه: ٥٠ ]. «(موسی) گفت: پروردگار ما همان خدایى است كه به هر موجودى، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده؛ سپس هدایت كرده است!».
معنی دوم: هدایت به معنی راهنمایی و ارشاد به آن چیزی که صلاح دین در آن قرار دارد. اولی غریزی بود و در مورد اموری که صلاح دنیا در آنهاست، و این راهنمایی و ارشاد است در امور دینی به چیزی که صلاح و خیر در آن قرار دارد.
همچنانکه خطاب به پیغمبر (ص) میفرماید: ﴿وَإِنَّكَ لَتَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ﴾ [الشورى: ٥٢]. «و تو مسلما به سوى راه راست هدایت مىكنى».
و مثل آیه ﴿وَلِكُلِّ قَوۡمٍ هَادٍ﴾ [الرعد: ٧].«و براى هر گروهى هدایت كنندهاى است (؛ و اینها همه بهانه است، نه براى جستجوى حقیقت)».
و نیز آیه ﴿وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا﴾ [السجده: ٢٤ ]. و...«و از آنان امامان (و پیشوایانى) قرار دادیم كه به فرمان ما (مردم را) هدایت مىكردند».
و هدایت به این معنی راهنمایی و ارشاد به خیر و صلاحِ کاری است که از عهده پیغمبران (‡) و دعوتگران برمیآید.
معنی سوم: هدایت به معنی توفیقی که خدا به هر کس که هدایت یافته اختصاص داده است، و نتیجه راهنمایی است. اینکه طرف بعد از راهنمایی و ارشاد، هدایت را میپذیرد یا نه، در پذیرفتن آن به یک توفیق الهی نیاز است، و لذا به آن هدایت توفیقی گویند، و این نتیجه هدایت به معنی دوم است که عبارت بود از راهنمایی و ارشاد. همچنانکه میفرماید: ﴿إِنَّكَ لَا تَهۡدِي مَنۡ أَحۡبَبۡتَ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ﴾ [القصص: ٥٦ ]. «(ای پیغمبر!) تو نمىتوانى كسى را كه دوست دارى هدایت كنى؛ ولى خداوند هر كس را بخواهد هدایت مىكند».
یعنی ای پیغمبر! تو نمیتوانی توفیق هدایت عطا کنی بلکه این خداست که هر کس را که بخواهد توفیق میدهد، همچنانکه میفرماید﴿وَمَن يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ يَهۡدِ قَلۡبَهُۥ﴾ [التغابن: ١١ ]. «و هركس به خدا ایمان آورد، خدا قلبش را هدایت مىكند».
معنی چهارم: که بزرگترین و والاترین معنی هدایت و هدف همه انواع و اقسام معانی دیگر هدایت است، و آن هدایت به راه بهشت [۶۱]و هدایت به راه جهنم است، همچنانکه خداوند در مورد هدایت مؤمنان به بهشت، میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٤ سَيَهۡدِيهِمۡ وَيُصۡلِحُ بَالَهُمۡ ٥﴾ [محمد: ٤ -٥]. «و كسانى كه در راه خدا كشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بین نمىبرد. بزودى آنان را هدایت نموده و كارشان را اصلاح مىكند».
علماء گویند: اینان در راه خدا کشته شدهاند. بنابراین هدایت مطرح شده برای آنها نمیتواند هدایت دنیوی باشد بلکه هدایت در آخرت است و مفسران گویند: ﴿سَيَهۡدِيهِمۡ﴾ یعنی: آنها را به بهشت [۶۲]راهنمایی میکند -ما نیز از فضل خدا آن را مسألت مینماییم-.
و در مورد هدایت و رهنمود به جهنم میفرماید: ﴿فَٱهۡدُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِيمِ ﴾ [الصافات: ٢٣].
«(آرى آنچه را) جز خدا مىپرستیدند جمع كنید و بسوى راه دوزخ هدایتشان كنید». – پناه بر خدا –.
و نیز میفرماید: ﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِ﴾ [القصص: ٤١ ].
«و آنان ( فرعونیان) را پیشوایانى قرار دادیم كه به آتش (دوزخ) دعوت مىكنند». ـ از خدا درخواست عافیت میكنیم ـ.
این از انواع چهارگانه و معانی چهارگانه هدایت. و ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾سه معنی دوم، سوم و چهارم را که هر یک وجهی دارد، دربر میگیرد.
هدایت معنی دوم یعنی راهنمایی و ارشاد را از آن جهت دربرمیگیرد که: تلاوت کننده آیه ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾، مسلمان بوده و بعد از آنکه راه برای او تبیین و ارشاد و راهنمایی شده، آیه را میخواند ولی با این حال او نیز از خدا میخواهد که او را به راه راست هدایت کند زیرا مسائل مرتبط با (الصراط المستقیم)،انواع و مصادیق آن فراوان و غیرقابل شمارش میباشند و این همان چیزی است که علماء در آن با هم مسابقه میدهند و هر کسی که مسألهای را میداند به همان مسأله راهنمایی میکند که تنها یکی از مسائل شرع و صراط مستقیم است.
بنابراین تلاوت کننده ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾از پروردگارش میخواهد که انواع و امور مرتبط با صراط را با همه تعدّد، مصادیق و گونههایش برای او تبیین کرده و او را به آن راهنمایی کند، و به همین دلیل در دعایش میگوید: «خداوندا! حق را به ما بنمایان، و تبعیت از آن را نصیبمان بگردان، و باطل را به ما بنمایان، و اجتناب از آن را نصیب ما بگردان». [۶۳]
امور (صراط مستقیم) متعدداند: مستحبات، مکروهات، انواع واجبات، محرمات، انواع آگاهی نسبت به خدا، انواع علم به احکام خدا و انواع علم به آثار اسماء و صفات خدا در کائنات و مسایل فراوان دیگری را که غیرقابل شمارشاند، دربرمیگیرد. پس دعا کنندهای که میگوید: (اهدنا)، از خدا میخواهد که همه اینها را برایش روشن سازد.
و این یکی از بزرگترین نیازهایی است که ما داریم و لذا به تبیین آن میپردازیم ولی با وجود این از خدا میخواهیم که به معنی دوم ما را هدایت کند، یعنی توفیق هدایت را شامل حال ما بگرداند، زیرا راهنمایی و ارشاد بدون توفیق هدایت از جانب خدا و بدون الهام و تأیید از جانب او [اتمام] حجت است بر بنده و نه حجّتی برای او.
بنابراین بنده با دعای ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾بعد از آنکه راهنمایی و ارشاد خواست، از خدا میخواهد که توفیق همه مصادیق (الصراط المستقیم) و هدایت به آنها را به او بدهد. تفسیر (صراط) ان شاء الله در ادامه میآید.
معنی چهارم هدایت نیز به همین شیوه: راه راست دو تا هستند، یکی در دنیا و دیگری در آخرت، و راه راست در آخرت اوصاف خاص خودش را دارد، از جمله: پل صراط بر روی جهنم قرار داده شده، از شمشیر تیزتر و از مو باریکتر است، و بر پیرامون آن قلابهائی (آهنین) به سان خار سَعْدان [۶۴]قرار دارند و اوصاف دیگری از این قبیل که در سنت ذکر شدهاند [۶۵]. و خداوند أخود میفرماید: ﴿وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَا﴾ [مریم: ٧١ ]. «و از شما هیچ كس نیست مگر اینكه واردشونده آن است [یعنی: ای فرزندانآدم هیچ یک از شما نیست مگر اینكه به دوزخ وارد خواهد شد. ورود: به معنی مرور و گذشتن از پل صراط است]».
صراط و پلی که پشت آن همه تاریکی و ظلمت است و جز کسی که نوری برای دیدن به او عطا میشود کسی راه را نمیبیند، همچنانکه پیغمبر صمیفرماید: «قبل از پل یعنی صراط همه ظلمت و تاریکی است» [۶۶]که کفار در ظلمت افتاده و نمیدانند صراط کجا قرار داده شده و جهنم آورده میشود: ﴿وَجِاْيٓءَ يَوۡمَئِذِۢ بِجَهَنَّمَ﴾ [الفجر: ٢٣ ].«و در آن روز جهنم را حاضر میكنند».
که هفت هزار افسار داشته [۶۷]، کشیده میشود و صراط بر روی آن قرار داده میشود و پیرامون آن را ظلمت فرامیگیرد، سپس کفار میآیند و مثل گردش پروانه به دور آتش به دور آن میچرخند و این صراطی است که میدان محشر را به بهشت وصل میکند و بر روی جهنم قرار داده شده است با این وصف که: از مو باریکتر و از شمشمیر تیزتر است و بر روی آن ظلمت حکمفرماست، کیست که هدایت یابد و به بهشت برسد؟
به خاطر بزرگی مسأله انبیاء میگویند: «خداوندا! سالم نگه دار، سالم نگه دار» [۶۸].
هر پیغمبری قبل از صراط میایستد و این را میگوید چون مسأله خطیری است.
کسی که با ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾دعا میکند این صراط برایش مجسم میشود. ابتدا صراط مستقیم در دنیا، و از همان صراط به صراط در آخرت منتقل میشود، از خدا میخواهد او را در پیمودن آن راه هدایت و راهنمایی و ارشاد نماید، پس خدا او را بینا کرده و او با سرعتی که خداوند مقدر فرموده از روی آن عبور میکند، این انواع دعاها را شامل میشود که اگر حاصل شونده برای بنده کفایت میکنند. به همین دلیل علماء گویند: شدیدترین نیازی که بنده از خدا میخواهد این دعاست: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾.
و رحمت خدا بر بندگانش این است که به آنها که طریق دعا و مسألت خواهی را نمیدانند این سوره را عطا فرموده که این دعا و مسألت عظیم در آن قرار دارد، دعائی که جز آنان که توفیق یافتهاند، کس دیگری عظمت، منزلت و میزان نیاز بندگان به آن را درک نمیکند و اینان چه اندکند!.
[۶۰] این معانی چهارگانه را راغب اصفهانی در «مفردات الفاظ القرآن» ماده (هدی): ۵۳۶ آورده. ر. ک: تفسیر طبری، ۱/۱۶۷-۱۶۹ و تفسیر ابن کثیر، ۱/۱۳۷. [۶۱] ر. ک: مدارج السالکین، ۱/۵۲. [۶۲] تفسیر ابن کثیر: ۷/۳۰۹. [۶۳] این دعا را ابن کثیر در تفسیرش: ۷/۳۰۹ در تفسیر آیه ﴿وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٍ﴾آورده یعنی آیه ۲۱۳ از سوره بقره و قبل از آن گفته: در دعای ماثور روایت شده که: ... . [۶۴] سعدان: نام گیاهی است. مترجم به نقل از المنجد. [۶۵] برای مطالعه اوصاف صراط، ر. ک: تفسیر ابن کثیر، ۵/۲۵۴ در تفسیر آیه ۷۱ سوره مریم: ﴿وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَا﴾[مریم: ۷۱]. [۶۶] این حدیث را مسلم در صحیح مسلم، کتاب الحیض، باب صفه منيِّ الرجلِ والـمرأةِ وأنّ الولدَ مخلوقٌ من مائَیْهما، (۳۱۵) از طریق مولی رسول الله (ص)، ثوبان (س) نقل کرده است. [۶۷] این حدیث را مسلم در صحیح مسلم، کتاب الجنة وصفة نعیمها وأهلها، باب جهنم أعاذنا الله منها، (۲۸۴۲) چنین نقل کرده: «آن روز جهنم آورده میشود که هفتاد هزار افسار دارد و بر هر افساری هفتاد هزار ملائکه قرار دارند که آن را میکشند». [۶۸] این حدیث را بخاری در صحیح بخاری، کتاب التوحید، باب قول الله – تعالی ﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣﴾(۷۴۳۷) از ابوهریره (س) نقل کرده است، ر. ک: فتح الباری، ۱۳/۴۲۱. و نیز امام احمد آن را در کتابش، المسند (۱۳/۱۴۴) (۱۶/۵۲۷) (۱۰۹۰۶) نقل کرده است.