تفسیر سوره فاتحه

فهرست کتاب

ستایش‌های الهی پنج گونه‌اند

ستایش‌های الهی پنج گونه‌اند

انواع ستایش‌های الهی پنج گونه می‌باشند:

نوع اول: خداوند از آن جهت مورد ستایش است که در ربوبیتش یگانه است، پروردگار مالک و سرور متصرف در تمام کائنات می‌باشد، تمام این کائنات رب و پروردگاری جز خدای یگانه ندارند، پس خدا را ثنا و ستایش می‌کنیم به جهت اینکه یگانه پروردگار تمام کائنات بوده و یگانه رب همه جهانیان و همه گونه‌هاست.

خداوند می‌فراید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا [الإسراء: ١١١]. «ستایش براى خداوندى است كه فرزندى براى خود انتخاب نكرده است».

و نیز می‌فرماید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ جَاعِلِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلًا[فاطر: ١ ]. «ستایش مخصوص خداوندى است آفریننده آسمانها و زمین، كه فرشتگان را رسولانى قرار داد».

این ستایشها همه متوجه معانی ربوبیت و توحید ربوبیت هستند، و می‌توان معانی ربوبیت و آثار آن در مخلوقات را در ذهن تداعی کرد، انواع تصرفات الهی، افاضه خیر و برکت او، بازداشتن از شر و مهربانی و رحمتش نسبت به بندگانش را به ذهن متبادر کرد. و انواع آثار ربوبیت الهی درمخلوقاتش را به یاد آورد که هر کدام به تنهایی شایسته بزرگترین ستایش به کاملترین وجه است.

نوع دوم: خداوند از آن جهت شایسته ستایش است که در الوهیت یگانه بوده و شریک ندارد یعنی به خاطر توحید الوهیت شایسته ثناست چون فقط (اله) حقیقی است و خداهای دیگر، غیر او معبود واقع نمی‌شوند مگر از طریق تجاوز، ظلم و ستم.

بنابراین تنها الله است که شایستگی آن را دارد بندگان به عبادتش بپردازند و در برابر او تعظیم کنند، او را دوست بدارند، به او امیدوار بوده و از او خوف داشته باشند، به او حسن ظن داشته و بر او توکل نمایند، از او استعانت طلبیده و به او پناه ببرند، از او یاری بخواهند و برای او قربانی کنند و تنها برای او اقامه نماز کنند. همه اینها فقط و فقط برای الله. پس خدا را باید ستایش کرد چون فقط اوست که شایسته همه این امور از جانب بندگان باشد، با همه اختلافاتشان، چه آنها که در خشکی‌اند و چه آنها که در دریا هستند و چه آنها که در فضا [هوا] باشند، همه او را تسبیح کرده، به ستایش او مشغولند و تنها او را عبادت می‌کنند و از مردم نیز آنها که فقط او را بپرستند بسیارند.

نوع سوم: خداوند از آن جهت مورد ستایش است که دارای اسمای حسنی و صفات والا می‌باشد. یعنی ستوده می‌شود به جهت داشتن آن اسمائی که در نهایت کمال و حُسن قرار دارند، و ستوده می‌شود به جهت داشتن آن صفات عالی و صفات کامل، چراکه از هر صفتی، کاملترینش را داراست و از هر صفت کاملی، اکمل آن را دارد، بنابراین نقصی ندارد و شر به او باز نمی‌گردد بلکه ذات والایش در اسماء و صفاتش کامل و بی‌عیب و نقص است.

و اسماء و صفات او آثار بزرگی در مخلوقاتش دارند که قلب با انواع ثنا و ستایش‌ها در آنها شناور می‌گردد.

چون در صفت و یا اسم (غفور) خدا تأمل نمایی به آثار مغفرت الهی بر بندگانش پی می‌بری. و زمانیکه در اسم (رحیم) خدا تأمل کنی آثار رحمتی را که بر بندگانش سرازیر کرده، و هنگامی که در اسم (عزیز) او تأمل کنی به عزت خدا نظر کرده و چگونگی قرار دادن این عزت برای خدا و کتاب خدا و رسول او و مؤمنان را در می‌یابی.

و چون در اسامی خدا تأمل کنی در می‌یابی که بی‌شکّ هر اسمی تأثیر خاص خودش را در زندگی و کائنات خواهد گذاشت.

بنده‌ای که این معانی اسماء و صفات را بداند و در آن تأمل نماید خدا را از روی محبت به گونه‌ای ستایش خواهد کرد که شخص جاهل به این معانی و مفاهیم از عهده آن عاجز است.

به همین دلیل محبوبترین کلام نزد خدا، تنزیه او از نقائص و اثبات صفات کمال برای اوست، همچنانکه در آخرین حدیث از کتاب «صحیح بخاری آمده که [۳۵]: «دو کلمه [عبارت] در نزد خدا محبوب و بر زبان روان و در ترازوی اعمال [در آخرت] سنگین وزن هستند [که آن دو] سبحان الله وبحمده [۳۶]وسبحان الله العظيم» [۳۷]می‌باشند. این دو عبارت یا کلمه تسبیح خدا و ستایش او هستند و این دو بزرگترین کلام موجود می‌باشند.

نوع چهارم: خداوند از آن جهت مورد ستایش قرار می‌گیرد که قرآن را نازل کرده است، چنانکه می‌فرماید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡكِتَٰبَ وَلَمۡ يَجۡعَل لَّهُۥ عِوَجَاۜ ١[الكهف: ١]. «حمد مخصوص خدایى است كه این كتاب (آسمانى) را بر بنده (برگزیده)اش نازل كرد، و هیچ گونه كژى در آن قرار نداد».

خدا ستایش می‌شود به خاطر هر امری که در قرآن است، و هر نهی که در آن باشد، مورد حمد و ستایش است، زیرا اوامر خدا متضمن محبت اوست، یعنی انجام اوامر و اجتناب از نواهی را دوست می‌دارد، پس اوامر و نواهی‌اش در نزد او محبوبند به جهت امتثال [بندگان] به آن اوامر و اجتنابشان از آن نواهی.

بنابراین خدا ستایش می‌شود به خاطر نزول قرآن به جهت هدایت مردم و به خاطر این اوامر که صلاح مردم در آن است، در هر موردی که باشد، چه در احکام عبادات [به معنی خاص] باشد و چه در احکام معاملات، چه در احکام فردی باشد، و چه در احکامی جمعی، چه در احکام عملی سابق الذکر باشد، و چه احکام خبری و امور عقاید. خداوند به خاطر همه اینها ستایش می‌شود و کسی که این را بداند هنگامی که آیه ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡكِتَٰبَ را می‌خواند معنی ثنا و ستایش خدا به خاطر انزال این کتاب و این منت بزرگ بر بندگانش را درک می‌کند.

نوع پنجم: خداوند ستایش می‌شود به خاطر امور هستی و اراده آن امور وتقدیراتی که برای بندگانش کرده است که نعمتها را شامل می‌شود زیرا از زمره چیزهایی که خدا قرار داده این امور هستی می‌باشد، و عموم مردم به هنگام گفتن (الحمد لله) این معنی به ذهنشان متبادر می‌شود، یعنی معنی ستایش خدا به خاطر این نعمتها در حالی که این یکی از انواع متعدد محامد الهی است.

بنابراین محامد الهی فراوان و غیرقابل شمارش‌اند، و قلب بنده توانایی حمل همه آنها را با هم ندارد، لذا شایسته است به هنگام حمد خدا در نماز و یا در تسبیحات بعد از نماز یکی از این انواع را به یاد بیاورد و در آن تأمل نماید.

الحمد لله، الحمد لله، الحمد لله: در اذکار بعد از نماز می‌تواند به عنوان مثال ستوده شدن خدا را به علت ربوبیتش و آثار آن ربوبیت در مخلوقاتش و معانی ربوبیت به ذهن متبادر کند. در نماز دیگر معنی دوّمی را به یاد آورد و ... . تا به این ترتیب خدا را به همه انواع محامد، ستایش کرده باشد.

به همین دلیل در حدیث طولانی و مشهور شفاعت آمده که پیغمبر صمی‌فرماید: «رهسپار می‌شوم تا به زیر عرش می‌رسم، در برابر پروردگارم به سجده می‌افتم، سپس پروردگارم دری را از محامد و حسن ثنا بر من می‌گشاید که قبل از من بر کسی نگشوده است...» [۳۸]به این فرموده پیغمبر صتوجه کن که او نسبت به پروردگارش آگاهترین مخلوقات است، و ستایش او از ستایش همه نیکوتر و توصیف کردنش از همه بلیغ‌تر است، با این وجود دری جدید از درهای حمد و ستایش بر روی او گشوده می‌شود زیرا دریای حمد الهی چنان وسیع است که ستایشگران هر چند کوشش کنند، نمی‌توانند همه آنرا در نوردند. و بی‌شک این مسأله قلب بنده مؤمن را برای تعظیم خدا و ستایش او و محبت وی و بزرگداشت شأنش نرم می‌کند.

سپس گفته می‌شود [در ادامه حدیث سابق که]: «خدا می‌فرماید: ای محمد! سرت را بالا بگیر و درخواست کن تا به تو عطا شود و شفاعت کن تا شفاعتت مورد قبول واقع گردد».

﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢ این انواع پنجگانه حمد و ثنای الهی بود یعنی همه انواع و اجناس آن.

[۳۵] صحیح بخاری، کتاب التوحید (۷۵۶۳)، ر. ک: همان منبع (۶۴۰۶) (۶۶۸۲) (۷۵۶۳) و فتح الباری (۱۳/۵۴۰). این حدیث را ابوهریره (رض) روایت کرده است. [۳۶] به معنی: الله را تسبیح و تنزیه می‌نمایم و به ستایش او مشغولم. مترجم. [۳۷] به معنی: منزه است خداوند بزرگ. مترجم. [۳۸] این حدیث را بخاری در صحیح بخاری، کتاب التفسیر، باب: ذُرِّیَهَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کانَ عبداً شَکُوراً، (۴۷۱۲) به روایت ابوهریره (س) نقل کرده است. همچنین مسلم آن را در صحیح، کتاب الایمان، باب أدنی اهلِ الجنهِ منزلهً فیها (۱۹۳) با الفاظی مشابه به روایت انس (س) نقل کرده است. نیز نگاه کنید: همان منبع (۱۹۴).