تفسیر ﴿ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ﴾
مراد از ﴿ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ﴾ راه راست دنیا و آخرت است. صراط مستقیم آخرت را قبلاً توضیح دادیم، و در مورد صراط مستقیم در دنیا اقوال مختلفی از مفسّرین سلف به جا مانده است.
بعضی گفتهاند: مراد از آن قرآن است،
بعضی دیگر گفتهاند: مراد از آن اسلام است.
و بعضی گفتهاند: مراد از آن سنّت است.
و بعضی هم گفتهاند: مراد از آن تبعیت از پیغمبر میباشد.
بعضی از علماء مثل ابن جریر طبری [۶۹]و ابن کثیر [۷۰]و شیخ الاسلام [۷۱]و گروهی دیگر بر این باورند که همه این تفاسیر پیرامون یک نقطه میچرخند، زیرا کسی که به قرآن ملتزم باشد به اسلام نیز پایبند شده و از پیغمبر صهم تبعیت کرده و همچنین به سنت ملتزم گردیده است.
بنابراین بنده با دعای ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾از پروردگارش میخواهد او را در دنیا هدایت کند، هدیت به اسلام، به قرآن و به تبعیت از پیغمبر ص.
در اینجا سؤالی به ذهن میرسد که در نزد مفسران معروف است و آن اینکه: بنده نمازگزار، لابد به اسلام و قرآن هدایت شده است پس چگونه از خدا میخواهد: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾؟
یعنی پس چرا دعا میکند: خدایا ما را به اسلام، قرآن، سنّت و تبعیت از پیغمبر صهدایت و ارشاد نما؟ [۷۲].
جواب: علما میگویند: این دعا، درخواست ثبات بر صراط است [۷۳]، زیرا اسلام نمازگزار محقق شده است و او با این دعا از خدا میخواهد که او را ثابت قدم گرداند و این در اوامر و دستورات معروف است و کسی که به کاری محقق شده دستور داده شود یعنی از او ثبات و پایداری خواسته میشود.
همچنانکه خدا میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ ٱتَّقِ ٱللَّهَ﴾[الأحزاب: ١ ]. و به این معنی است که: «ای پیغمبر! بر تقوای خدا ثابت قدم باش».
و نیز در دجای دیگر فرموده: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ ءَامِنُواْ﴾[النساء: ١٣٦].یعنی: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! بر ایمانتان ثبات داشته باشید» [۷۴].
و تعداد زیادی از علماء همین را میگویند. ولی این جواب جای تأمل دارد.
رأی درست و قول صحیح همان معنی (ما را هدایت کن) میباشد، چه مراد از صراط مستقیم اسلام باشد، چه قرآن، سنت و یا تبعیت از پیغمبر صمراد باشد.
زیرا صراط تفاصیلی دارد و (صراط مستقیم) وسیع بوده، دارای مسائل و تفاصیلی میباشد. اسلام خود بر ارکانی پنج گانه استوار بوده و دارای شعبههایی است، همچنین ایمان ارکان شش گانه دارد و دارای شعبههای قولی، عملی و اعتقادی است و اِحسان خود رکن واحدی است که این رکن نیز دارای شعبههایی است.
پس مسائل مرتبط با اسلام متعدداند، و قرآن دارای اخبار متعددی است، خداوند در مورد مسایل زیادی خبر داده و اوامر و نواهی فراوانی نیز در قرآن وجود دارد.
پس همچنانکه ذکر کردیم، هنگام خواندن این دعا از خدا میخواهیم که ما را به همه این تفاصیل راهنمایی و توفیق دهد، بنابراین، این دعا برای همه اموری است که داخل در اسلامند.
به همین دلیل هیچ کس از این مسألتخواهی بینیاز نیست و پیغمبران(‡) نیز به آن نیاز دارند، پیغمبر صنیز این آیه را میخوانده و به آن محتاج بوده، صحابه شنیز همین طور. پس هر کسی این آیه را میخواند، از خدا میخواهد که او را به این معنی به راه راست هدایت کند با همه تفاصیل، انواع و مصادیق راه راست. و هر کسی به حسب حال خود به این دعا نیازمند میباشد.
پس بندهای که این آیه را تلاوت میکند، حق ندارد، بگوید: من از هدایت یافتگان هستم پس چرا طلب هدایت کنم؟
چون به او جواب داده میشود که: بزرگترین احتیاج و نیازمندی تو این است که از پروردگارت بخواهی که تو را به این راه راستِ پرمسائل هدایت کند و آن را به تو بیاموزد و تفهیم کند، سپس توفیق التزام به آن در دنیا را نصیبت گرداند و سرانجام در آخرت پاداش آن را از طریق جواز عبور از صراط به تو ارزانی کند. پس ما در هر یک از مسائل صراط به هدایت نیازمندیم.
این نکته مسأله را روشنتر میسازد که جز آنانکه ایمان قوی دارند کسی نمیتواند از پل صراط در آخرت عبور کند، و مردم به اندازه قوت یقینی که دارند، و ثبات و معرفتی که نسبت به صراط دنیا داشتهاند، سرعت دارند. پس مقدار معرفت (صراط مستقیم) در دنیا و ثبات در آن، و التزام به آن تعیین کننده حال و وضعیت هر کسی در آخرت خواهد بود.
و به همین دلیل علما میگویند: از آنجا که در دنیا خارهای دلبستگی وجود دارند که عبارتند از خارهای شبهات و شهوات باید مواظب بود که به آنها تعلق خاطر پیدا نکنیم [۷۵]و هنگامی که آیه ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾را میخوانیم، خارهای دو طرف پل را بیاد آوریم.
و پیغمبر صمیفرماید: «آنان که بر روی پل صراط عبور میکنند بعضی سالم میگذرند، بعضی آسیب میبینند [ولی عبور میکنند] و برخی هم در آتش افکنده میشوند» [۷۶].
میزان آسیبپذیری بر روی پل صراط به میزان وابستگی به خارهای شبهات و شهوات در دنیا بستگی دارد، مگر اینکه خدا ببخشاید و از بنده درگذرد.
سلامت و عافیت را از خداوند ﻷمسألت مینمائیم.
[۶۹] در تفسیرش، به نام «جامع البیان عن تأویل آی القرآن (۱/۱۷۲ – ۱۷۵). [۷۰] در تفسیرش: ۱/۱۳۷ – ۱۳۸. [۷۱] در مجموع الفتاوی، ۴/۳۹. [۷۲. ]. ر. ک: تفسیر ابن کثیر، ۱/۱۳۹. [۷۳. ]. طبری در تفسیرش، ۱/۱۶۵ گوید: همچنانکه از ابن عباس روایت شده، (اهدنا) به معنی (ما را ثابت قدم گردان) میباشد. [۷۴. ]. ابن کثیر در تفسیرش، ۲/۴۳۴ در تفسیر این آیه میگوید: خداوند بندگانش را به ورود به همه شاخهها و شعبههای ایمان و ارکان و پایههای آن امر کرده و این از باب تحصیل حاصل نیست بلکه از باب تکمیل کامل و تقریر و تثبیت آن و استمرار و مداومت بر آن میباشد، همچنانکه بنده مؤمن در هر نمازش میگوید: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾یعنی ما را به راه = =راست بینا گردان و بر هدایتمان بیافزا و ما را بر آن ثابت قدم گردان. لذا خداوند مؤمنان و پیامبرش (ص) را به چنین ایمانی امر کرده است. [۷۵. ]. مدارج السالکین، ۱/۵۲. [۷۶. ]. این قسمتی از حدیث طولانی بخاری است که در کتابش، صحیح بخاری، کتاب التوحید، باب قول الله – تعالی -: ﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣﴾(۷۴۳۹) از ابوسعید خدری (س) نقل کرده است. ر. ک: فتح الباری، ۱۳/۵۱۵، چاپ السلفیه. مسلم نیز این حدیث را در صحیح مسلم، کتاب الایمان، باب ادنی اهل الجنه منزله فیها، (۴۸۲) از حذیفه (س) نقل کرده است. عبارت بخاری چنین است: «برخی به سلامت نجات مییابند، دستهای بعد از دیدن آسیبهایی نجات مییابند و دستهای در آتش افکنده میشوند». = و عبارت مسلم چنین است: «در دو طرف پل صراط خارهایی وجود دارد که مأمور گرفتن کسانی هستند که دستور داده شود، پس بعضی به صورت آسیب دیده نجات مییابند و بعضی به آتش افکنده میشوند.