(ضلالت) در زبان عربی و در شریعت
(ضلال) در لغت یعنی نیسان و فراموشی: ﴿أَن تَضِلَّ إِحۡدَىٰهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحۡدَىٰهُمَا ٱلۡأُخۡرَىٰ﴾[البقره: ٢٨٢]. «(و این دو زن، باید با هم شاهد قرار گیرند،) تا اگر یكى انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى كند».
و نیز آیه: ﴿وَقَالُوٓاْ أَءِذَا ضَلَلۡنَا فِي ٱلۡأَرۡضِ أَءِنَّا لَفِي خَلۡقٖ جَدِيدِۢ﴾[السجدة:١٠]. «آنها گفتند: آیا هنگامى كه ما (مردیم و) در زمین گم شدیم، آفرینش تازهاى خواهیم یافت؟!».
این آیه حال آنان را که میمیرند و گوشت و استخوانشان فرسوده و پوسیده میشود و از بین میروند به کسی که فراموش شده و انگار هیچ وقت نبوده تشبیه کرده است.
و (ضال) در شریعت به کسی اطلاق میشود که از روی نیسان و رویگردانی از حق و بدون آنکه به آن علم داشته باشد، با حق مخالفت کند و رابطه معنایی ما بین اصطلاح شرعی و معنی لغوی هم ظاهراً در همین است.
در سوره فاتحه ﴿وَلَا ٱلضَّآلِّينَ﴾ یعنی و نه راه مسیحیان، زیرا آنها از روی جهالت به عبادتهایی پرداختند و گمراه شدند در حالی که عمداً این کار را نکرده بودند، و خداوند این مسأله را در سوره حدید بیان فرموده است: ﴿وَرَهۡبَانِيَّةً ٱبۡتَدَعُوهَا مَا كَتَبۡنَٰهَا عَلَيۡهِمۡ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ رِضۡوَٰنِ ٱللَّهِ فَمَا رَعَوۡهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا﴾[الحدید: ٢٧]. «و رهبانیتى را كه ابداع كرده بودند، ما بر آنان مقرر نداشته بودیم؛ گرچه هدفشان جلب خشنودى خدا بود، ولى حق آن را رعایت نكردند».
در آیه دو هشدار وجود دارد از دو راهی که در این امت واقع شدهاند:
راه اول: راه کسانی که به یهود شباهت پیدا کردند.
راه دوم: راه کسانی که به مسیحیت(نصارى) شباهت پیدا کردند.
و کسانی از این امت که سوره فاتحه را میخوانند یا علماء هستند و یا آنان که در حکم علمایند، مثل طالبان علم و منتسبان به آن، و یا عبادتکنندگانی هستند که نه علم دارند و نه به آن منتسبند. این دو صنف سوره فاتحه را میخوانند و در نمازهایشان بر آن پایدار و محافظ آن هستند.
و خداوند – جل جلاله – بعد از آنکه (الصراط) را ذکر کرد آنرا با نظر به سالکین و رهروانش وصف نمود و سپس برای تشخیص آن به توضیح راه هلاک شوندگان پرداخت، آنانکه علم داشتند ولی با علمشان مخالفت کردند و از هوی و هوشان پیروی کردند، و نیز آنانکه از روی جهل و نادانی به عبادت خدا پرداختند.