تفسیر ﴿صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ﴾
این صراط در آیه قبلی به راه مستقیم شناسانده شد و در لغت گویند (ال) بر سر (الصراط) در (الصراط المستقیم) یا (الِ) معهود است یعنی راه مستقیم مورد نظر و یا برای بیان حقیقت راه است.
بعد از شناساندن اولیه، در این آیه خداوند آن راه را بیشتر میشناساند و این شناساندن از طریق اضافه و انتساب (صراط) است به رهروانش که مقتضی تعریف و تخصیص میباشد [۸۴]، همچنانکه در زبان عربی گفته میشود.
خداوند قبلا در توصیف آن راه فرموده بود که هم (الصراط) است، هم (مستقیم) است و حال اضافه میکند که آن راه، راه کسانی است که خداوند آنها را اِنعام نموده است و فرموده: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ﴾و فایده این تعریف و شناساندنِ بیشتر این است که شناختن حقیقت صراط شاید بر بسیاری از خلایق مشتبه میشد، که کدام راه حق و صواب است؟
ولی با این شناساندن اخیر، فرموده که همان راهی صواب و حق است که رهروانش کسانیاند که خدا آنها را انعام کرده و اکرام نموده است.
و این مانع افتادن در اشتباه میشود، زیرا بعضی از مردم در شناخت حقیقت چیزی دچار مشکل میشوند چون این کار به نظر و استدلال نیاز دارد ولی شناختن راه از طریق رهروان آن راه، تعریف راه را خاصّتر نموده [و احتمال اشتباه در شناخت آن را کمتر میکند] و این از فوائد معرفی دوباره است.
پس خدا با لفظ (الصراط) بیان میکند که آن راه اوصافش و حقیقتش مشخص است و بعد از آن با ﴿صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ﴾راه را از طریق سالکانش معرفی دوباره میکند تا بندهای که به شناخت حقیقت آن نرسیده از این طریق آن را بشناسد.
این سالکان چه کسانیاند؟
همانهایی که خدا فرموده: ﴿صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ﴾.
و آنان که مورد انعام خدا قرارگرفتهاند همانهایی هستند که پرهیزگار و ملتزم به اسلامند. خداوند ﻷدر سوره بقره بیان میکند که تعداد زیادی از فرقهها، ملیتها و آیینهای مختلف ادعا میکنند که فقط آنها به بهشت خواهند رفت:
﴿وَقَالُواْ لَن يَدۡخُلَ ٱلۡجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰ﴾ [البقره: ١١١].
«آنها گفتند: هیچ كس، جز یهود یا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد».
سپس برهانی را که شایستگان ورود به بهشت را معرفی میکند، بیان کرده است و آن پایان صراط مستقیم و هدفی است که از این راه قصد شده و در نهایت این شایستگان کسانیاند که این راه را رفتهاند تا بعد از کسب رضای خدا و رحمت او به مقصد برسند، و لذا میفرماید: ﴿تِلۡكَ أَمَانِيُّهُمۡۗ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾ [البقرة: ١١١ ]. «این آرزوى آنهاست! بگو: «اگر راست مىگویید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید!».
﴿بَلَىٰ﴾ یعنی آری داخل بهشت میشود: ﴿بَلَىٰۚ مَنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ﴾[البقره: ١١٢ ]. «آرى، كسى كه روى خود را تسلیم خدا كند و نیكوكار باشد».
یعنی کسی وارد بهشت میشود که دارای این دو صفت باشد: اسلام آوردن و احسان در کردار، گفتار و اعتقاد.
همچنین خداوند – جل جلاله – در سوره نساء این افراد مُنعَم را عیناً معرفی و مشخص نموده است: ﴿وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَعَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ وَٱلصِّدِّيقِينَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِينَۚ وَحَسُنَ أُوْلَٰٓئِكَ رَفِيقٗا ٦٩ ذَٰلِكَ ٱلۡفَضۡلُ مِنَ ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ عَلِيمٗا ٧٠﴾[النساء: ٦٩ - ٧٠ ]. «و كسى كه خدا و پیامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخیز،) همنشین كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهاى خوبى هستند! این موهبتى از ناحیه خداست. و كافى است كه او، (از حال بندگان، و نیات و اعمالشان) آگاه است».
خداوند به این وسیله کسانی را که انعام کرده و این (صراط) به آنها منتسب است معرفی میکند، آنها هستند که این راه را به کمک نوری و برهان صحیحی از پروردگارشان پیمودهاند و آنها عبارتند از: انبیاء، راستروان، شهیدان و نیکوکاران که مورد انعام الهی قرار گرفتهاند.
و بنده چنانکه به انبیاء بنگرد، این راهشان است و چنانکه به شهیدانی که در راه پیروزی دین خدا جنگیدهاند بنگرد، این راهشان است و چون به راستروان بنگرد که راست بودند و راستی پیشه کردند و راست را تصدیق کردند، درگفتارشان صادق و راستگو بوده و اعتقادی خلاف واقعیت نداشتند و برخلاف واجباتشان که عین واقعیت است عمل نکردند، چون به این راستروان بنگرد این راهشان است، و اگر هیچیک از اینان را نمیبیند به نیکوکاران و صالحان بنگرد و به آنها اقتدار کند که هیچ وقت زمین از آنان خالی نخواهد بود و آنانند که قوام خیرو صلاحند و همنشینی با آنان باعث اصلاح اعتقادات در قلب و انواع کلام زیبا و دلنشین بر زبان و کردار تابع سنّت میشود. [اگر به اینان بنگری راه اینها هم همان است]
و این شناساندن راه را به گونهای برای سالک مشخص میسازد که هرگز دچار اشتباه نشود.
در آیه ﴿صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ﴾ نعمت دادن به خدا نسبت داده شده و این نکتهای را میرساند: با آنکه این گروهها صراط مستقیم را پیمودهاند و میپیمایند و صراط به آنها اضافه و منتسب است ولی توانایی این کار و سلوک این راه به خاطر انعام الهی بر آنهاست.
و این باعث دور کردن غرور از قلب و اطمینان نیافتن بدان است و پرهیز از باور استقلال در رسیدن به این استقامت در دین و پایداری بر آن و ثبات قدم یافتن از طریق جهد و تلاش شخصی [و بدون یاری و تأیید خدا] را باعث میشود، بلکه باید دانست که بنده حتی برای یک لحظه هم از خداوند بینیاز نمیباشد، پس سالک این راه جز با انعام خدا نمیتواند آن را بپیماید. پس خداست که سالک را هدایت کرده و اوست که راهنمایی کرده و هموست که با این هدایت به سالک انعام نموده یعنی او را توفیق داده است.
بنابراین آغاز و پایان این کار به دست خداست و خداست که بعد از این [همه الطاف] به این دعا کنندگان ثواب میدهد و این بزرگترین رحمت، کرم، منّت، احسان و فضلی است که میتواند وجود داشته باشد. ابتدا راهنمایی و ارشاد میکند، سپس توفیق و هدایت میبخشد و بعد از آن به بنده پاداش میدهد و بیگمان خداست نعمت دهنده فضیلت بخش.
بیشک این مطلب باعث میشود محبت پشت سر محبت در قلب وارد شوند و هر بار او را بیشتر به تلاش و کوشش وا میدارد و باعث حسن توکل برخدا و سپردن امور به او و کم کردن مسئولیتها برای خویشتن میشود.
[۸۴] ر. ک: مدارج السالکین، ۱/۵۹ – ۶۰.