گزیده هایی از میراث آل و اصحاب

فهرست کتاب

اهمیت اسم در اسلام

اهمیت اسم در اسلام

در اهمیت اسم همین کافی که شریعت غرای اسلامی به نام‌ها ارزشی خاص داده است، پیامبر گرامی جاسامی برخی از زنان و مردان صحابهش را تغییر داده‌اند، و از نامگذاری به برخی اسماء نهی فرموده‌اند. و پیامبر علیه السلام ارشاد فرموده‌اند که اسامی چون عبدالله و عبدالرحمن و مانند این‌ها برای نوزادان انتخاب شوند که در این اسامی اشاره به عبودیت و بندگی برای خداوند متعال است.

پیامبر ج فرموده‌اند: محبوب‌ترین اسامی نزد الله متعال عبدالله و عبدالرحمن است.

ای مسلمان عاقل! آیا شنیده‌ای که نصارا و یا یهود فرزندان خود را محمد ج نام بگذارند؟

یا شنیده‌ای که مسلمانان فرزندان خود را لات و یا عزی نامگذاری کنند؟ جز موارد شاذ و نادر (از سوی افراد نادان).

عجله نکن و تعجب هم مکن، نام پسرت را چی می‌گذاری؟ آیا برای پسرت را اسمی می‌گذاری که معنای آن را دوست داری و یا پسرت را به اسم دشمنانت می‌گذاری؟.

شکی نیست که هر عاقلی به خوبی جواب را درک می‌کند، پس وقتی که موضوع از این قرار باشد آیا صحابه‌ی کرام این مسأله‌ی مهم را درک نمی‌کردند تا جائی که یکی از آنان پسرش را به اسم دشمنانش نام‌گذاری می‌کرد! آیا این را باور می‌کنی؟ و تلخ‌تر اینکه این نامگذاری در هنگام اوج دشمنی بین آنان باشد – چنانکه باطل‌اندیشان گمان برده‌اند-!.

بعد از این مقدمه می‌خواهم توجه شما را به اصل مطلب جلب کنم که:

۱- ۳ علیس آنقدر نسبت به سه خلیفه‌ی قبل از خود محبت داشت که بعضی از فرزندانش را به نام آن‌ها نامگذاری کرد که عبارتند از:

ابوبکر بن علی بن ابی‌طالب: شهید کربلاء همراه با برادرش حسین س.

عمر بن علی بن ابی‌طالب: شهید کربلاء با برادرش حسین س.

عثمان بن علی بن ابی‌طالب: شهید کربلاء با برادرش حسین س.

۴- ۶ حسنس اسم فرزندانش را ابوبکر و عمر و طلحه نامید و هرسه‌تای این بزرگان در کربلا به همراه عمویشان حسین به شهادت رسیدند.

۷- و حسین اسم یکی از فرزندانش را عمر نامید.

۸- ۹ علی بن حسین زین العابدین امام چهارم – در نزد شیعه - دخترش را عائشه گذاشت و اسم یکی از پسرانش را عمر نامید و او نیز فرزندانی داشت.

و همچنین دیگر آل بیت از فرزندان عباس بن عبدالمطلب و فرزندان جعفر بن ابی‌طالب و مسلم بن عقیل و غیره، این نام‌های زیبا برای‌شان انتخاب شده است.

و شاید کسی بگوید: علی و فرزندانشش اولاد خود را به این نام‌ها نامگذاری نکرده‌اند، و این گفته از کسی که به کتاب‌های علم نسب‌شناسی آگاهی نداشته باشد بعید نیست، و الحمد لله اینگونه افراد نادان بسیار کم هستند، و بزرگان علم بر این افراد تردید کرده‌اند؛ زیرا ادله بر وجود این اسامی بسیار قطعی است، و ذریه‌های آنان و حادثه‌ی کربلاء به این اسامی شهادت می‌دهند و روایات می‌گویند: برخی از آنانی که با حسینس در این حادثه به شهادت رسیده‌اند عبارتند از: ابوبکر بن علی بن ابی طالب، و ابوبکر بن حسن بن علی، و همچنین عمر بن علی و عمر بن حسنش از اسب‌سواران مشهور واقعه‌ی کربلا هستند.

مهم اینست که علی و فرزندانش اولاد خود را به اسم ابوبکر و عمر و عثمان و عائشه و صحابه‌ی بزرگ دیگر نامیده‌اند، عده ای که حقد صحابهش را در دل می‌پرورانند هرگز نمی‌توانند به این موضوع جواب قناعت‌بخش بدهند، و این هم امکان ندارد که ما اسامی را مجرد اسم بدون دلالت و معنی قرار دهیم، و نه هم امکان دارد این را یک دسیسه و توطئه بدانیم؛ زیرا در این صورت طوری حکم کرده‌ایم که در تمام کتاب‌های روایت و تاریخ طعن وارد نموده‌ایم، و معنایش اینطور می‌شود هر روایتی را که به مذاق گروهی جور در نیامد آنرا دسیسه و توطئه بنامند، و برای این کار ضابطه و قاعده‌ای نیست و همه روایات زیر سوال می‌روند. و از عجائب خنده‌آور و گریه‌آور اینست که گفته شود نامگذاری به اسامی بزرگان صحابه برای این بوده که آنان دشنام داده شوند! و گفته شده: علی و فرزندانش این کار را به خاطر بدست آوردن قلوب عامه‌ی مسلمان‌ها (اهل سنت) انجام داده‌اند، علی فرزندانش را به اسم بزرگان صحابه نامید تا مردم گمان کنند که او بزرگان صحابه و خلفای راشدینش را دوست داشته است (یعنی این کار را از روی تقیه انجام داه).

سبحان الله! آیا برای ما جایز است که بگوئیم علی کارهای انجام می‌داده که اصحاب خود و عامه‌ی مردم را به وسیله‌ی آن فریب بدهد؟ شجاعت علی و عزتش او را از اینکه خود و فرزندانش را به خاطر دیگران خوار و ذلیل بگرداند، باز می‌دارد. و کسی که سیره‌ی علی را مطالعه کند به یقین می‌داند که او از شجاع‌ترین افراد است، به خلاف روایات دروغینی که او را فردی ترسو که به خاطر دین و آبروی خود قیام نمی‌کند جلوه داده‌اند! و متأسفانه این روایات خیلی زیاد هم هستند.

از خلاصه‌ی بحث‌های گذشته به خوبی درک می‌کنیم، آنچه علی و فرزندانش انجام داده‌اند از مهم‌ترین دلایل عقلی و روانی بر محبّت راستین اهل بیت نسبت با خلفای راشدین و سایر اصحاب پیامبر ج است، و شما خود این واقعیت را حس می‌کنید و جای برای ردّ آن نیست، و این واقعیت تصدیق‌کننده‌ی گفته‌ی الهی است که خداوند می‌فرماید: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطۡ‍َٔهُۥ فَ‍َٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا٢٩[الفتح: ۲۹] «محمد، فرستاده‌ی الله است؛ و آنان که با او هستند، در برابر کافران سرسختند و با یکدیگر مهربان. آنان را در حال رکوع و سجده می‌بینی؛ فضل و حشنودی الله را می‌جویند. نشانه‌(ی درست‌کاری) آنان از اثر سجده در چهره‌هایشان پیداست؛ این، وصف آنان در تورات است. و وصفشان در انجیل مانند زراعتی است که جوانه زده و تنومند و ستبر و ضخیم شده و بر ساقه‌هایش ایستاده است و کشاورزان را شگفت‌زده می‌سازد تا به‌وسیله‌ی آنان کافران را به خشم آورد. الله به این‌ها که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، نوید آمرزش و پاداش بزرگی می‌دهد».

لطفا یک بار دیگر آیه را تلاوت کرده و در معانی آن تدبر کنید، و به طور خاص در صفت رحمت که بین صحابه‌ی کرام وجود داشته است خوب بیندیشید.