کتابهایی که سیمای تاریخ اسلامی را مشوه کرده است
باید که هنگام خواندن بعضی از کتابها بر حذر باشیم، چون این کتابها اشتباهات خطرناک و روایاتهای دروغین و رخدادهای غیر واقعی را ثبت کردهاند.
در حقیقت این کتابها خیالپردازی و کتابهاییاند که ادبیات عسلی آن با سم آلوده است و مؤلفان آن داستانسرا و شوخبازند و به راست یا دروغبودن آنچه روایت کردهاند توجهی ندارند.
برخی از این کتابها عبارتند از:
۱- الأغانی اصفهانی محتوای این کتاب افسانه و شعر و لطیفه و غیره است و هیچ ارتباطی با تاریخ ندارد و مؤلفش آن را مملو از دروغ و فساد و تعصب نژادی و طعنهزدن به خلفای امت کرده است، و همچنین به بعضی از شخصیتهای اهل بیتش طعنه زده، پس چگونه چنین کتابی میتواند منبع تاریخ قرار گیرد؟!
۲- العقد الفرید ابن عبد ربه، کتابی است ادبی که داستانهای زیبایی تعریف میکند، و جز این چیزی بیش نیست، پس درست نیست که یک منبع تاریخی قرار داده شود.
۳- الإمامة والسیاسة ابن قتیبه: این کتاب به دروغ به ابن قتیبه نسبت داده شده است، و روایات و دروغهای زیادی در آن آمده.
۴- مروج الذهب مسعودی: کتابی است بدون اسناد و مملو از خرافات و حکایات عجیب، و شیخ الإسلام ابن تیمیه میگوید: دروغهای بیشماری در تاریخ مسعودی ذکر شده است.
۵- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: ابن ابی الحدید نزد علمای جرح و تعدیل ضعیف است، و بلکه مؤلف این کتاب را به خاطر وزیر علقمی تألیف کرد، و علقمی کسی بود که سبب کشتهشدن یک میلیون مسلمان به دست تاتار گردید.
۶- کتاب السقیفه از سلیم بن قیس: مؤلف این کتاب فرد مجهول و نامعلومی است و در کتابش تا حدو د زیادی سیمای اهل بیت را مشوّه نموده و روایات دروغینی را ذکر میکند که جایگاه و مقام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب که فرد شجاع و نترس بود را پائین میآورد.
۷- تاریخ یعقوبی: منابع یعقوبی در روایت به طور کلی واقدی و ابیمخنف است، و همین برای دوری از آن کافی است.