گزیده هایی از میراث آل و اصحاب

فهرست کتاب

سوم: قواعدی در پاسخ به شبهاتی که پیرامون اهل بیت مطرح می‌گردد

سوم: قواعدی در پاسخ به شبهاتی که پیرامون اهل بیت مطرح می‌گردد

مسلمان زیرک و هوشیار باید از شش چیز مهم که مربوط به تاریخ اهل بیت است دوری نماید و مواظب باشد:

۱- جایگاه والای اهل بیت ورود برخی از دشمنان دین را به صف مسلمین آسان کرده است، و آنان با سردادن شعار محبت اهل بیت در فضیلت اهل بیت حدیث جعل می‌کنند، و از آنجا که مردم به طور عام اهل بیت را دوست دارند، فضایل آنان را می‌پذیرند، و از این رو چنین احادیث جعلی و دروغینی بدون آن که نقد و پالایش شود پذیرفته می‌شود.

از این رو پیشوایان اهل بیت از این امر برحذر داشته‌اند، و جعفر صادق می‌گوید: مردم شیفته‌ی دروغ‌گفتن بر ما شده‌اند [۱۳۶].

و می‌گوید: ما اهل بیت راستگو هستیم، اما همواره دروغگویی خواهد بود که بر ما دروغ می‌بندد از این رو به سبب دروغ او سخن راست ما نزد مردم از ارزش می‌افتد [۱۳۷].

۲- احادیث دروغینی که در فضائل اهل بیت وضع شده است، کاملاً مانند احادیثی است که در مورد فضائل صحابه روایت شده و ده‌ها برابر از احادیث صحیحی که در فضائل آنان روایت شده بیشتر است، از این رو نباید احادیث فضائل را بدون بررسی اسانید آن پذیرفت و به آن یقین کرد و در اشاعه‌ی آن کوشید.

۳- فضایلی که در حق اهل بیت ثابت‌اند به معنی این نیست که این فضائل به صورت انحصاری فقط ویژه‌ی اهل بیت می‌باشند، چون قاعده‌ی کلی می‌گوید: اختصاص‌یافتن کسی به خوبی و فضیلتی به معنی نفی آن از دیگران نیست».

به عنوان مثال خداوند در مورد اهل بیت می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا٣٣[الأحزاب: ۳۳] «ای خانواده‌ی پیامبر! به‌راستی الله می‌خواهد پلیدی را از شما دور کند و چنان‌که باید شما را پاکیزه سازد».

این امتیاز و فضیلت اهل بیت است، اما به معنی این نیست که این فضیلت در دیگران وجود ندارد، چون خداوند همین صفت را برای مؤمنان نیز بیان کرده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِكُمۡ وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِۚ وَإِن كُنتُمۡ جُنُبٗا فَٱطَّهَّرُواْۚ وَإِن كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِكُمۡ وَأَيۡدِيكُم مِّنۡهُۚ مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ وَلِيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ٦[المائدة: ۶] «ای مؤمنان! هنگامی که به نماز می¬ایستید، صورت و دستانتان را تا آرنج بشویید و سرِتان را مسح کنید و پاهایتان را تا دو قوزک بشویید. و اگر جُنُب بودید، غسل نمایید. و چنانچه بیمار یا مسافر بودید یا قضای حاجت کردید یا با زنان آمیزش نمودید و آبی نیافتید، با خاک تیمم کنید؛ بدین ترتیب که صورت و دستانتان را مسح نمایید. پروردگار نمی¬خواهد حکم دشواری بر شما قرار دهد؛ بلکه می¬خواهد شما را پاک بدارد و نعمتش را بر شما تمام کند؛ باشد که سپاس¬گزاری نمایید».

پس تطهیر شامل همه مؤمنان می‌شود، اما خداوند به طور ویژه اهل بیت را نام برده است چون فضیلت دارند، و تردیدی نیست که بعضی از اهل بیتش خصوصیت‌ها و ویژگی‌هایی دارند که فقط آنان دارای آن بوده‌اند.

۴- فقط و تنها به نسب اعتمادکردن کافی نیست.

زیرا همچنان که بر ما دوست‌داشتن آحاد اهل بیت به خاطر ایمان‌آوردن و نسب و خویشاوندی پیامبر واجب است، همچنین بر ما واجب است که اگر کسی از اهل بیت مرتکب گناهی شود به مقدار گناهش از او ناراضی شویم، همانطور که وقتی فردی از افراد امت مرتکب خطایی می‌گردد به مقدار گناهش او را مبغوض و منفور می‌دانیم.

۵- به هیچ وجه درست نیست که ما آل و خاندان پیامبر را فقط در علی و فاطمه و حسن و حسینش و نه تن از فرزندان حسین منحصر بدانیم، منحصرکردن خاندان اهل بیت به این افراد، با واقعیت امر مخالف است.

و همچنین تردیدی نیست که منحصرکردن خویشاوندی بر افراد مذکور قطعاً دودمان پیامبر را کم می‌کند.

و ما حق داریم بپرسیم:

عموهای پیامبر ج کجا هستند؟ چرا از حمزه و عباس یادی نمی‌شود؟!

پسر عموهای پیامبر مانند عبدالله بن عباس و جعفر طیار و غیره کجایند؟!

کجا هستند فرزندان علی؟!

و دیگر فرزندان و نوه‌های حسین و از آن جمله نوۀ شهیدش زید بن علی بن حسین و سایر فرزندانش کجایند؟!

فرزندان حسن کجایند؟!

حقوق همه این‌ها کجاست؟! و آیا آنان از اهل بیت هستند یا نه؟

اگر از اهل بیت نیستند، چه کسی آنان را از شمار اهل بیت بیرون کرده است؟ و به چه دلیلی به خود اجازه‌ی چنین جسارتی را داده است؟

پرسش‌های زیادی است که نیاز به نگرش و اندیشه دارد.

۶- در لابلای کتاب‌ها اقوال زیادی این جا و آنجا آمده و ادعا می‌کند که اهل بیت بعد از وفات پیامبر ج در دوران خلفای راشدین تا حکومت اموی و در زمان دولت عباسی همواره مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند؛ و هیچکسی از بزرگان اهل بیت نیست مگر این که زندانی شده یا به قتل رسیده و یا تبعید گردیده و یا مسموم شده است و دیگر ادعاهایی از این قبیل.

این اشکال به دو صورت جواب داده می‌شود:

اهل سنت و جماعت همه در این اتفاق نظر دارند که به اهل بیت باید احترام گذاشت و این اصل و قاعدۀ کلی است و مخدوش نمی‌شود مگر با دلیل واضح و روشن. و هرگاه تاریخ را بررسی کنیم می‌بینیم آنچه بعضی ادعا می‌کنند که اهل سنت به اهل بیت ستم روا می‌داشته‌اند، دعوای باطلی است که صحت ندارد. بشنوید شیخ الإسلام ابن تیمیه در مورد قاتلان حسین چه می‌گوید، او می‌گوید: هرکسی حسین را کشته یا برای کشتن او کمک کرده یا به کشته‌شدن او راضی بود، لعنت خدا و ملائکه و همه‌ی مردم بر او باد [۱۳۸].

پس درست نیست که مسلمان تاریخ درخشان اهل بیت و محبتی که مسلمین نسبت به آنان داشته‌اند را با روایتی باطل یا داستانی دروغین مشوّه کند.

ب- خداوند بزرگان و صالحان این امت را مورد آزمایش قرار می‌دهد تا جایگاه‌ و مقام‌شان را در بهشت بالا ببرد، پس اگر افرادی از اهل بیت مورد ستم قرار گرفته‌اند یا کشته شده‌اند چنانکه حسین به شهادت رسید، باید دانست که هرگاه خداوند بنده‌ای را دوست بدارد او را آزمایش می‌کند، و این منحصر به اهل بیت نیست بلکه پیامبران که جایگاه بالاتری از اهل بیت نزد الله دارند آزمایش شده و به بلا گرفتار آمده‌اند، مانند حضرات یعقوب و موسی و عیسی و محمد صلی الله علیهم وسلم أجمعین.

و همچنین اصحاب پیامبر ج به سختی‌ها دچار شدند، آنان سرزمین خویش را ترک کردند و اموال و خانواده‌هایشان را از دست دادند و به صورت‌های گوناگونی مورد شکنجه قرار گرفتند. آری، مردان بزرگ گرفتار بلا می‌شوند و همواره چنین است و گرفتارشدن به مصیبت‌ها مخصوص اهل بیت نیست.

[۱۳۶] بحارالأنوار ۲ / ۲۴۶. [۱۳۷] جامع الرواة ۲ / ۲۲۱. [۱۳۸] مجموع الفتاوی ۴ / ۴۸۷.