شمشیر بران بر گردن ساحران اشرار

فهرست کتاب

سحر در لغت

سحر در لغت

ازهری می‌گوید: سحر نوعی تقرّب به شیطان و کمک گرفتن از اوست.

همچنین می‌گوید: سحر، در واقع انتقال چیزی از حقیقت اصلی آن به چیزی دیگر است. گویا وقتی ساحر، باطل را در صورت حق می‌بیند، پس آن چیز را از صورتش سحر می‌کند یعنی تبدیل کرد [۱]. شمراز فرزند ابو عایشه روایت می‌کند که گفت: عرب‌ها به این دلیل سحر را سحر نامیدند که صحت و سلامتی را به بیماری تبدیل می‌کند [۲]. ابن فارس می‌گوید: سحر یعنی نمودار ساختن باطل بصورت حق [۳]. در معجم وسیط می‌گوید: سحر به چیزی می‌گوید که مأخذ آن دقیق و لطیف باشد [۴]. در محیط می‌گوید: سحر یعنی جلوه دادن چیزی به زیباترین شکل ممکن جهت فریب دادن مردم [۵].

[۱] لسان العرب (۴/ ۳۴۸) چاپ: صادرـ بیروت. [۲] منبع قبلی. [۳] مصباح المنیر (۲۶۷) چاپ: المکتبة العلمیة ـ بیروت. [۴] المعجم الوسیط (۱/۴۱۹) دار الفکر. [۵] المحیط (۳۹۹)، بیروت.