این سحر چگونه بوجود میآید؟
همه میدانیم که مغز انسان نسبت به سایر اعضاء، سر نوشت ساز، تصمیم گیرنده است. مثلاً اگر شما بخواهید انگشت خود را روی آتش بگذارید، فوراً از مرکز تصمیم گیری یعنی مغز، هشدار میرسد که این کار، خطرناک است. ﴿هَٰذَا خَلۡقُ ٱللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦۚ بَلِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ١١﴾[لقمان: ۱۱]. «این، آفرینش الهی است؛ پس به من نشان دهید که دیگر معبودانی که جز او میخوانید، چه چیزی آفریدهاند؟ بلکه ستمکاران در گمراهی آشکاری هستند».
ساحر، به جن دستور میدهد که بر مغز تسلط یابد و جلوی هر گونه اخطار را از مرکز به دیگراعضاء بگیرد. که گاهی کاملاً جلوی آن را میگیرد و باعث از بین رفتن برخی اعضاء میشود و گاهی هم طوری عمل میکند که اعضای بدن، لحظهای طبیعی و سالم و لحظهای دیگر ضعیف میشوند.
البته خداوند در مورد تأثیر در مورد سحر، میفرماید: ﴿وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ﴾[البقرة: ۱۰۲]. «آنها به وسیلۀ سحر، به کسی ضرری نمیرسانند مگر به خواست اللهأ».
در این آیه، تصریح شده است که سحر، بدون خواست و مشیئت خدا، عمل نخواهد کرد. برخی از پزشکان تأثیر سحر را قبول ندارند. البته از اینکه خود حالاتی را بر بیماران مشاهده بکنند. تسلیم میشوند و میپذیرند. چنانکه یکمرتبه پزشکی نزد من آمد و گفت: من واقعاً حیرت زده شدهام. گفتم چرا؟.
گفت: مردی پسرش را نزد من آورد که کاملاً بدنش لمس شده بود و نمیتوانست حرکت بکند. من پس از تلاش فراوان، پی بردم که مهرههای کمرش دچار آسیب شدهاند و قابل علاج نیستند. ولی بعد از گذشت چند هفته، با پدر پسر برخورد کردم حال فرزندش را جویا شدم، گفت: الحمد لله بهتر است و میتواند راه برود. با تعجب پرسیدم: چه کسی او را معالجه نمود. اسم شما را گرفت و گفت: فلانی او را معالجه کرده است. اکنون نزد شما آمدهام تا بپرسم که او را چگونه معالجه نموده ای؟! گفتم: بر او آیاتی از کلام الله مجید خواندم و علاوه بر آن، مقداری روغن زیتون و سیاه دانه را دَم کردم و گفتم: تا به اعضای ناتوان و از کار افتاده خود را بمالد.
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ولاحَولَ ولا قُوَّةَ إلاَّ بالله».