شمشیر بران بر گردن ساحران اشرار

فهرست کتاب

سوم: اقوال علماء

سوم: اقوال علماء

۱- خطابی/می‌گوید: بعضی از اهل هوا و هوس سحر را انکار کرده، و حقیقت آن را باطل دانسته‌اند،‌ در حالی که بسیاری از عرب‌ها و اهل فارس و هند و بعضی از رومیان بر اثبات وجود سحر اتفاق نظر دارند، و اینان از تمام اهل زمین از نظر علم و دانش مقدم‌ می‌باشند. و خداوند نیز می‌فرماید: ﴿يُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَو ما را به پناه خواستن از شرّ آن، امر کرده و فرموده است: ﴿وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِي ٱلۡعُقَدِ ٤و همچنین در مورد سحر، از رسول اللهصاحادیثی روایت شده است که غیر قابل انکار می‌باشند. و علمای فقه نیز در مورد عقوبت و سزای ساحر ارائه داده‌اند.

پس چگونه چیزی که اصل و حقیقتی نداشته باشد به این درجه شهرت می‌رسد؟.

بنابراین نفی سحر و انکار حقیقت آن جهل و نادانی‌ای بیش نیست [۲۸].

۲- قرطبی/می‌گوید: اهل سنت بر این عقیده‌اند که سحر وجود داشته و دارای حقیقت می‌باشد. و بجز عموم معتزله و أبو إسحاق إسترا بادی از اصحاب شافعی که عقیده دارند بر اینکه که سحر حقیت ندارد و می‌گوید: سحر نوعی خیال پردازی و توهم است که انسان چیزی را در غیر صورت اصلیش می‌بیند. آن‌ها می‌گویند: در داستان موسی÷و ساحران فرعون آمده است که «یخیل الیه» یعنی در خیال او چنین بود که آن‌ها حرکت می‌کنند و همچنین اللهفرموده است: ﴿سَحَرُوٓاْ أَعۡيُنَ ٱلنَّاسِ[الأعراف: ۱۱۶]. «یعنی مردم را چشم بند کردند». از این رو معلوم می‌شود که سحر در واقع، حقیقت چیزی را تغییر نمی‌دهد بلکه در انظار مردم چنین معلوم می‌شد.

قرطبی می‌گوید: این استدلال بیجائی است. زیرا ما نیز انکار نمی‌کنیم که تخییل و غیره از اقسام سحر می‌باشند ولی موارد زیادی هم عقلاً و هم نقلاً ثابت شده که سحر، در اشیا حقیقتا تأثیرگذاشته است. از جمله در آیه قرآن آمده که سحر را تعلیم می‌دادند. پس اگر حقیقت نمی‌داشت، چگونه قابل تعلیم بود.

همچنین در داستان ساحران فرعون آمده است که ﴿وَجَآءُو بِسِحۡرٍ عَظِيمٖ ١١٦[الأعراف: ۱۱۶]. یعنی: «با جادویی بزرگ آمدند». همچنین با تفاق مفسرین سبب نزول سورۀ «فلق» بخاطر سحری بود که لبید بن اعصم برای رسول اللهصکرده بود چنانکه در بخاری و مسلم و دیگر کتب حدیث آمده است که عایشهلمی‌گوید: «فردی از یهود به نام زریق که او را لبید بن اعصم صدا می‌کردند، پیامبرصرا سحر کرد».

در این حدیث آمده است که رسول اللهصبعد از اینکه سحرش باطل شد فرمود: مرا شفا داد. بدیهی است که شفاء با دفع علت و زوال بیماری حاصل می‌شود.

پس روشن که تأثیر سحر فقط تخییلی و وهمی نیست بلکه حقیقتاً نیز تاثیراتی بر جا می‌گذارد. و در این مورد اخباری قطعی از جانب خدا و رسولش، وجود دارد.

و اندیشمندان و علمای اسلام که اجماع امت به وسیله آن‌ها صورت می‌گیرد بر همین عقیده هستند که سحر دارای حقیقت است، و در مقابل این اجماع، سخن معتزله و دیگران ارزشی ندارد.

قرطبی می‌گوید: سحر از زمان‌های قبل در میان مردم بوده ومردم در مورد آن صحبتهایی کرده‌اند، و ما روایتی را نداریم که در زمان صحابه و تابعین کسی اصل سحر را انکار کرده باشد [۲۹].

۳- مارزی/می‌گوید: سحر امری ثابت و مانند سائر اشیاء دارای حقیقت می‌باشد و در مسحور اثر می‌گذارد. بر خلاف گمان کسی که فکر می‌کند چیزی که بو سیلۀ سحر اتفاق می‌افتد خیالاتی، باطل و بدور از حقیقت است.

واین گمانی باطل است بدلیل اینکه اللهدر مورد سحر، در قرآن سخن گفته است و اینکه آن را فرا می‌گیرند و از اعمال کفر آمیز است و در میان زن و شوهر جدایی می‌افکند.

همچنین در مورد سحری که در حق پیامبرصآمده است که چیزهائی دفن شده بود. که همۀ در مورد اموری صدق پیدا می‌کند که حقیقتی داشته باشند.

و از نظر عقلی نیز بعید به نظر نمی‌رسد که خدا عملی خارق العاده بیافریند و فعل و انفعالاتی صورت گیرد که فقط گروهی از مردم (ساحران) بتوانند از آن استفاده کنند.

هر کس به ابزارهای کشنده و سم‌های مهلک و داروهای بیماری زا و همچنین داروهای شفا بخش تامل کند در خواهد یافت که عقلاً ممکن است ساحر نیز دارای علم و سخن کشنده و یا تفرقه‌اندازی باشد.

۴- نووی/می‌گوید: قول راجح همین است که سحر را حقیقتی است. و جمهور علماء نیز همین را می‌گوید. و کتاب الله و سنت رسول اللهصنیز بر همین عقیده دلالت دارند.

۵- ابن قدامه/می‌گوید: سحر دارای حقیقت است. بخشی از آن،‌ شخص مسحور را می‌کشد بخشی مریض می‌کند و نوعی، مرد را از نزدیکی با همسرش باز می‌دارد و قسمتی دیگر میان زن وشهر جدائی می‌افکند.

می‌گوید: این بخش از سحر که از مرد قدرت همبستری را می‌گیرد خیلی رایج و شناخته شده و به حد تواتر رسیده است که کسی آن را انکار نمی‌کند. و این قبیل از اخبار ساحران بحدی زیاد است که همۀ آن‌ها را دروغ پنداشتن کار دشواری است.

۶- ابو محمد مقدسی/ در (الکافی) می‌گوید: سحر عبارت است از تعویذ و گره‌هایی و دَم‌هایی که در قلب و جسم اثر می‌گذارد و در نتیجه یا شخص را می‌کشد و یا بیمار می‌کند و یا میان زن و شوهر جدائی می‌افکند.

خداوند، می‌فرماید: ﴿فَيَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦو همچنین‌ می‌فرماید: ﴿وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِي ٱلۡعُقَدِ ٤یعنی: «از شرّ ساحرانی که گره می‌زنند در سحرشان و در گره‌ها دم می‌کنند».

و اگر سحر دارای حقیقت نبود، خدا به پناه خواستن از آن دستور نمی‌داد [۳۰].

۷- علامه ابن قیم/ در بدائع الفوائد می‌گوید: این قول خدا که می‌فرماید: ﴿وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِي ٱلۡعُقَدِ ٤.

و حدیث عائشهلکه قبلاً گذشت، به تأثیر سحر و حقیقت آن دلالت دارند [۳۱].

۸- أبوالعز الحنفی/می‌گوید: علماء در مورد حقیقت سحر و انواع آن، با هم اختلاف نظر دارند و اکثر بر این باورند که سحر در مرگ مسحور و بیمار نمودنش، بدون اینکه ظاهراً چیزی به اواصابت بکند مؤثرتر است [۳۲].

[۲۸] شرح السنة (۱۲/۱۸۸). [۲۹] تفسیر القرطبی (۲/۴۶). [۳۰] نقلا عن فتح المجيد (۳۱۴). [۳۱] نقلا: عن هامش فتح المجيد (۳۱۵) تعليق الأرناووط. [۳۲] شرح العقيدة الطحاوية (۵۰۵).