شمشیر بران بر گردن ساحران اشرار

فهرست کتاب

دوم: دلائلی از سنت بر و جود جن و شیاطین

دوم: دلائلی از سنت بر و جود جن و شیاطین

۱- «عَن ابْنَ مَسْعُودٍسقال: «كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِصذَاتَ لَيْلَةٍ فَفَقَدْنَاهُ فَالْتَمَسْنَاهُ فِي الْأَوْدِيَةِ وَالشِّعَابِ فَقُلْنَا اسْتُطِيرَ أَو اغْتِيلَ قَالَ: فَبِتْنَا بِشَرِّ لَيْلَةٍ بَاتَ بِهَا قَوْمٌ فَلَمَّا أَصْبَحْنَا إِذَا هُوَ جَاءٍ مِنْ قِبَلِ حِرَاءٍ قَالَ: فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ! فَقَدْنَاكَ فَطَلَبْنَاكَ فَلَمْ نَجِدْكَ فَبِتْنَا بِشَرِّ لَيْلَةٍ بَاتَ بِهَا قَوْمٌ فَقَالَ أَتَانِي دَاعِي الْجِنِّ فَذَهَبْتُ مَعَهُ فَقَرَأْتُ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنَ قَالَ: فَانْطَلَقَ بِنَا فَأَرَانَا آثَارَهُمْ وَآثَارَ نِيرَانِهِمْ وَسَأَلُوهُ الزَّادَ فَقَالَ لَكُمْ كُلُّ عَظْمٍ ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَقَعُ فِي أَيْدِيكُمْ أَوْفَرَ مَا يَكُونُ لَحْمًا وَكُلُّ بَعْرَةٍ عَلَفٌ لِدَوَابِّكُمْ فَقَالَص: فَلَا تَسْتَنْجُوا بِهِمَا فَإِنَّهُمَا طَعَامُ إِخْوَانِكُمْ» [۱۱].

ترجمه: «ما شبی با رسول اللهصبودیم که ناگاه ایشان را گم کردیم. پس در رودخانه‌ها ودره‌ها بدنبال ایشان گشتیم و با خود گفتیم: ربوده شد یا ترور گردید. خلاصه با بدترین شبی که قومی بسر برد، بسربردیم. وقتی صبح کردیم ناگهان دیدیم که ایشان از جانب سرا می‌آید گفتیم: ای رسول اللهصما شما را گم کردیم و بدنبالت گشتیم اما شما را نیافتیم؟ رسول اللهصفرمود: جن‌ها کسی را فرستاده بود، من رفتم. و برای آنان قرآن تلاوت نمودم.

آنگاه رسول اللهصبه ما فرمود: با استخوان و پس افکنده، استنجاه نگیرید زیرا غذای برادران جن شما است.

راوی می‌گوید: پیامبرصما را به جایگاه ملاقات با جن‌ها برد و به ما آثار جن‌ها و آثار آتش‌هایی را که افروخته بودند نشان داد. جن‌ها از پیامبرصدر مورد غذا سوال کردند، فرمود: هر استخوانی که اسم اللهأبر آن گرفته شده برای شما مجدداً گوشت می‌گیرد حتی بیش از آنچه که قبلاً داشته و غذای شما است و هر پس افکنده حیوانات علف چهار پایان شما است».

۲- «وعَن أَبَي سَعِيدٍ الْخُدْرِيَّسقَالَ: قال لِي رَسُولُ اللهص: «إِنِّي أَرَاكَ تُحِبُّ الْغَنَمَ وَالْبَادِيَةَ فَإِذَا كُنْتَ فِي غَنَمِكَ أَوْ بَادِيَتِكَ فَأَذَّنْتَ بِالصَّلاةِ فَارْفَعْ صَوْتَكَ بِالنِّدَاءِ فَإِنَّهُ لا يَسْمَعُ صَوْتَ الْمُؤَذِّنِ جِنٌّ وَلا إِنْسٌ وَلا شَيْءٌ إِلَّا شَهِدَ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» [۱۲].

ترجمه: از ابو سعید خدریسروایت است که گفت: رسول اللهصبه من فرمود: به نظر می‌رسد که تو گوسفند و صحرا را دوست داری. و قتی در میان گوسفندانت در صحراء بودی و می‌خواستی برای نماز آذان بگویی. صدایت را بلند کن. زیرا صدای مؤذن را انسانی و یا جنی نمی‌شنود مگر اینکه روز قیامت برای او گواهی می‌دهند.

۳- عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍبقَالَ: «انْطَلَقَ النَّبِيُّصفِي طَائِفَةٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَامِدِينَ إِلَي سُوقِ عُكَاظٍ وَقَدْ حِيلَ بَيْنَ الشَّيَاطِينِ وَبَيْنَ خَبَرِ السَّمَاءِ وَأُرْسِلَتْ عَلَيْهِمُ الشُّهُبُ فَرَجَعَتِ الشَّيَاطِينُ إِلَي قَوْمِهِمْ فَقَالُوا مَا لَكُمْ فَقَالُوا حِيلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَ خَبَرِ السَّمَاءِ وَأُرْسِلَتْ عَلَيْنَا الشُّهُبُ قَالُوا مَا حَالَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ خَبَرِ السَّمَاءِ إِلا شَيْءٌ حَدَثَ فَاضْرِبُوا مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا فَانْظُرُوا مَا هَذَا الَّذِي حَالَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ خَبَرِ السَّمَاءِ فَانْصَرَفَ أُولَئِكَ الَّذِينَ تَوَجَّهُوا نَحْوَ تِهَامَةَ إِلَي النَّبِيِّصوَهُوَ بِنَخْلَةَ عَامِدِينَ إِلَى سُوقِ عُكَاظٍ وَهُوَ يُصَلِّي بِأَصْحَابِهِ صَلاةَ الْفَجْرِ فَلَمَّا سَمِعُوا الْقُرْآنَ اسْتَمَعُوا لَهُ فَقَالُوا هَذَا وَاللَّهِ الَّذِي حَالَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ خَبَرِ السَّمَاءِ فَهُنَالِكَ حِينَ رَجَعُوا إِلَي قَوْمِهِمْ وَفقَالُوا يَا قَوْمَنَا ﴿إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبٗا ١ يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلرُّشۡدِ فَ‍َٔامَنَّا بِهِۦۖ وَلَن نُّشۡرِكَ بِرَبِّنَآ أَحَدٗا ٢[الجن: ۱-۲].

فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِص: ﴿قُلۡ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ ٱسۡتَمَعَ نَفَرٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ[الجن: ۱]. وَإِنَّمَا أُوحِيَ إِلَيْهِ قَوْلُ الْجِنِّ [۱۳]».

ترجمه: از ابن عباسبروایت است که گفت: رسول اللهصبا گروهی از اصحابش در حالی که قصد داشتند به سوی بازار عکاظ بروند در حرکت بودند. و در آن زمان، میان شیاطین (جن‌ها) و خبر آسمان مانع ایجاد شده بود و به سویشان شهاب باریده می‌شد. شیاطین نزد قومشان برگشتند. آن‌ها پرسیدند: چه شده است؟ گفتند: میان ما و خبر آسمان مانعی پیش آمده است و به سوی ما شهاب پرتاب می‌شود. گفتند: شاید اتفاقی افتاده است، پس به مشرق و مغرب زمین سفر کنید و بررسی کنید چه چیزی میان شما و خبر آسمان حائل گشته است. گروهی از آن‌ها که به جانب تهامه عازم شدند، پیامبرصکه در نخله بود و قصد بازار عکاظ را داشت و در حال برگزاری نماز فجر با تعدادی از اصحاب بود، دریافتند.

وقتی صدای قرآن را شنیدند به آن گوش دادند و گفتند: به خدا سوگند، همین است آنچیزی که میان شما و خبرهای آسمانی حائل شده است. آنگاه وقتی نزد قومشان بر گشتند گفتند: ای قوم! ما قرآنی شگفت شنیدیم که به هدایت راهنمائی می‌کرد،‌ پس به آن ایمان آوردیم و هرگز با پروردگار خویش،‌کسی را شریک نخواهیم کرد.

اینجا بود که اللهـاین آیات را بر رسول اللهصنازل فرمود: ﴿قُلۡ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ ٱسۡتَمَعَ نَفَرٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ[الجن: ۱].

۴- عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: قَالَ: رَسُولُ اللَّهِص: «خُلِقَتِ الْمَلَائِكَةُ مِنْ نُورٍ وَخُلِقَ الْجَانُّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ وَخُلِقَ آدَمُ÷مِمَّا وُصِفَ لَكُمْ» [۱۴].

ترجمه: از عائشهلروایت است که فرمود: رسول اللهصفرمود: «فرشتگان از نور آفریده شده‌اند. و جان (پدر جن‌ها) از دود سیاه آتش آفریده شده است. و آدم از چیزی که برایتان تعریف شده است».

۵- و عَن صَفِيَّة بِنت حُييلأنَّ النَّبيصقال: «إنَّ الشَّيطانَ يَجْرِيْ مِن ابن آدَم مجرى الدَّم» [۱۵].

ترجمه: از صفیه بنت حییلروایت است که پیامبرصفرمود: «همانا شیطان در وجود بنی آدم مانند خون جریان دارد».

۶- عن عَبدِ الله بِن عُمربأن رسول الله صقال: «إذا أَكَلَ أَحَدُكم فَليَأكُلْ بِيَمِيْنِهِ، وَإذا شَرِبَ فَلْيَشْرَبْ بِيَمِيْنِهِ‌، فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَأكلُ بِشِماله ويَشرَبُ بِشِماله» [۱۶].

ترجمه: از عبد الله بن عمربروایت است که رسول اللهصفرمود: «وقتی یکی از شما غذا می‌خورد با دست راست بخورد. و وقتی آب می‌نوشد با دست راست بنوشد. زیرا شیطان با دست چپ می‌خورد و می‌نوشد».

۷- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَسقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِص: «مَا مِنْ مَوْلُودٍ يُولَدُ إِلَّا نَخَسَهُ الشَّيْطَانُ فَيَسْتَهِلُّ صَارِخًا مِنْ نَخْسَةِ الشَّيْطَانِ إِلَّا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ» [۱۷].

ترجمه: «هیچ نوزادی نیست که بدنیا بیاید مگر اینکه شیطان او را قلقلک می‌کند که بر اثر آن داد و فریاد سر می‌دهد مگر پسر مریم و مادرش».

۸- و عَن عَبد الله بن مَسعودسقال: ذُكِرَ عِندَ رَسُولِ اللهِصرَجُلٌ نامَ لَيلَة حتى أصبَح قالَ: «ذاكَ رَجُل بالَ الشَّيطانُ في اُذنه أو في أُذنيه» [۱۸].

ترجمه: از عبد الله بن مسعودسروایت است که گفت: «مردی نز د رسول اللهصذکر شد که تمام شب را تا صبح خوابیده، آنحضرتصفرمود: او مردی است که شیطان در گوش‌هایش بول نموده است».

۹- عَنْ أَبِي قَتَادَةَ قَالَ: قَالَ النَّبِيُّص: «الرُّؤْيَا الصَّالِحَةُ مِنَ اللَّهِ وَالْحُلْمُ مِنَ الشَّيْطَانِ فَمَنْ رَأَى شَيْئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَنْفُثْ عَنْ شِمَالِهِ ثَلَاثًا وَلْيَتَعَوَّذْ مِنَ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهَا لَا تَضُرُّهُ» [۱۹].

ترجمه: از ابو قتادهسروایت است که رسول اللهصفرمود: «خواب نیک از جانب الله، و خواب بد از جانب شیطان است پس اگر کسی خواب بدی دید، سه بار، سمت چپ خویش تف نماید و از شر شیطان به الله پناه بخواهد. یقیناً آن خواب به او ضرر نخواهد داد».

۱۰- وعن أبي سَعيد الخُدريسأن رسول اللهصقال: «إذا تَثَاءَبَ أَحَدُكُمْ فَليُمْسِكْ بِيَدِه عَلَى فِيْهِ فَإنَّ الشَّيْطَانَ يَدْخُل» [۲۰].

ترجمه: از ابو سعید خدریسروایت است که رسول اللهصفرمود: «وقتی یکی از شما خمیازه کرد باید دستش را روی دهانش بگذرد تا شیطان داخل نشود».

پس در مورد وجود جن و شیطان، احادیث زیادی وجود دارد که برای طالب حق و حقیقت همین مقدار کافی است.

در پرتو دلایل فوق کتاب و سنت، در می‌یابیم که وجود جن و شیاطین حقیقتی است غیر قابل انکار و بدور از هر گونه شک و تردید. مگر برای کسی که با دستور حیاتبخش اسلام عداوت داشته و از خواهشات و هواهای نفسانی خویش پیروی کند و از هدایت بهره‌ای نداشته باشد.

[۱۱] مسلم (۴/۱۷۰ نووی). [۱۲] موطأ مالک (۱/۶۸) بخاری (۶/۳۴۳) نسائی (۲/۱۲) ابن ماجه (۱/۲۳۹). [۱۳] بخاری (۲/۲۵۳ فتح) و مسلم (۴/۱۶۸ نووی). [۱۴] بخاری (۲/۲۵۳ فتح) مسلم (۴/۱۶۸ نووی). [۱۵] مسند احمد (۶/۱۵۳، ۱۶۸) مسلم (۱۸/۱۲۳ نووی). [۱۶] رواه مسلم (۱۳/۱۹۱). [۱۷] بخاری (۸/ ۲۱۲ فتح) مسلم (۱۵/ ۱۲۱ نووی). [۱۸] بخاری (۳/ ۲۸ فتح) مسلم (۶/ ۶۴ نووی). [۱۹] بخاری (۱۲/۲۸۳ فتح) مسلم (۱۵/ ۱۶ نووی). [۲۰] مسلم (۱۸/۱۲۲ نووی) دارمی (۱/۳۲۱).