بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَيَمۡكُرُونَ وَيَمۡكُرُ ٱللَّهُۖ وَٱللَّهُ خَيۡرُ ٱلۡمَٰكِرِينَ ٣٠ ﴾ [الأنفال: ۳۰].
«و مکر و نیرنگ میورزند و الله هم نقشه میکشد و تدبیر میکند؛ و الله، بهترین تدبیرکنندهاست».
همه حمد و ثنا سزاوار الله تعالی است، او را میستائیم، و از او طلب یاری و کمک مینمائیم، و از او طلب آمرزش میکنیم، و از شرارتهای نفسهایمان و اعمال بدمان به الله تعالی پناه میبریم. هر کس که الله تعالی او را هدایت کند، گمراهکنندهای ندارد، و هر کس که الله تعالی او را گمراه کند، هدایتکنندهای ندارد. و گواهی میدهم که هیچ خدای بحقی جز الله تعالی وجود ندارد؛ وی یگانه و بیشریک است. و گواهی میدهم که محمد، بنده و فرستاده اوست. الله تعالی میفرماید:
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢ ﴾
[آل عمران:۱۰۲].
«ای مومنان! آن گونه که حقِّ تقوای الله است، تقوا پیشه کنید و بر اسلام استقامت ورزید تا در حالِ مسلمانی، از دنیا بروید.»
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا ١ ﴾[النساء: ۱].
«ای مردم! تقوای پروردگارتان را پیشه نمایید؛ آن ذاتی که شما را از یک تَن آفرید و همسرش را از او خلق نمود و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکنده ساخت. و تقوای آن پروردگاری را در پیش بگیرید که به نام او از یکدیگر درخواست میکنید و از گسستن رابطهی خویشاوندی پروا نمایید. همانا الله، مراقب و ناظر بر اعمال شماست».
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا ٧٠ يُصۡلِحۡ لَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا ٧١ ﴾[الأحزاب: ۷۰- ۷۱].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، از الله تعالی بترسید و تقوا پیشه کنید و سخنی حقگرایانه و محکم بگوئید، که در آن صورت (الله تعالی) اعمال شما را درست خواهد کرد، و شما را مورد مغفرت قرار میدهد، و هر کس که از الله و پیامبرش اطاعت نماید، به رستگاری بزرگی دست یافته است».
اما بعد:
کتاب الله تعالی راستترین سخن، و هدایت محمدی بهترین هدایت، و بدترین کارها، نوپیداهای آن، میباشد. و هر کار نوپیدایی بدعت است، و هر بدعتی گمراهی است، و هر گمراهی (عاقبتی) جز آتش دوزخ ندارد.
الله تعالی فرمودهاست؟
﴿ ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ ﴾[المائدة: ۳].
«امروز، دینتان را برای شما تکمیل کردم، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و راضی شدم که اسلام به عنوان دین شما قرار گیرد».
الله تعالی منتکنان از کامل شدن دینش و تمام یافتن نعمتش خبر میدهد. این شهادت از ناحیهی الله تعالی گویای این حقیقت است که رسول الله آنچه را که الله تعالی از دعوت و بیان و روشنگری بر او واجب ساخته، انجام دادهاست، و از سوی دیگر (این خبر دادن) متضمن و در بر گیرندهی شهادت و گواهی برای اصحاب آن حضرت است. آنها کسانی بودند که به لحاظ فهم و تطبیق و بکار بستن، آموزههای دینی را از رسول الله جدریافت نمودند، پس بار آن امانت را در عرصۀ دعوت و تبلیغ و ادای امانت، بر دوش کشیدند.
در حقیقت الله تعالی اسلام را به عنوان «دین و روش زیست» پسندید آنچنانکه آن رادمردان آن را فهمیده، به حیطۀ عمل در آوردند؛ کسانی که آموزههای الهی را با قدرت و امانت و صداقت برگرفتند و جانها و مالهای خود را در راه این دین و اعتلای فرمودهی الهی در همۀ نقاط جهان، بر کف نهادند....
اصحاب گرامی، جماعتی بودند که الله تعالی آنها را برای همنشینی و همصحبتی پیامبرش و برپایی دین و شریعتش برگزید و آنها را بعنوان معاونان و وزیران پیامآورش، و وارثان حمل امانت دین و تبلیغ دعوت – بعد از آن حضرت - قرار داد، در سایۀ لطف الهی، آنها و پیروان نیکخواه آنان توانستند دعوت و دین الهی را به آن صورت تر و تازه به دست ما برسانند. الله تعالی بمنظور جامۀ عمل پوشاندن به وعدۀ خود (ما قرآن را نازل کردیم و ما خود از آن محافظت بعمل میآوریم) این دین را حفظ نمود به همین خاطر، الله تعالی دوست داشتن صحابه را بعنوان دین و ایمان، و مبغوض داشتن آنها را بعنوان کفر و نفاق بر شمرده، و دوست داشتن همۀ آنها و ذکر کردن محاسن و فضایل آنها، و سکوت اختیار کردن در قبال اختلافات آنها را بعلت فضیلت سابق و کردار بزرگوارانه، و راستی فداکاری آنها، و مقام و جایگاه بزرگ آنها در نزد خدای عزّ وجل، بر امت اسلامی واجب کردهاست.
ولی جای بسی تأسف است که میبینیم افراطیها و شرارتخواهان و فساد خواهان (و به تعبیر دیگر) بیارزشان و کوتاه اندیشان تاریخ بر آن رادمردان دستدرازی میکنند. رادمردانی که صادقانه به عهد و پیمان خود با الله عمل کردند. قرنهاست که آنها همواره به سروران امت اسلامی آنچنان طعنههای بزرگی میزنند که قلب هر مؤمنی را شدیداً به درد میآورد، و باران اندوه و حسرت را بخاطر اینکه نمیتوانند کاری در مقابل آن همه بیحرمتی انجام دهند، و شرارت و بدخواهی آنها را از اسلام و رهبران اسلام و مسلمانان دفع کنند، بر آنها مینشاند.
بیش از سیزده قرن است که اسلام و پیروانش آماجگاه حملات آنها قرار گرفته است. آنها در این راه، از کثیفترین فنون حقه و مکر و دروغ و تقلب و تشویه استفاده کردهاند. و اگر وعدۀ الهی مبنی بر حفاظت از این دین و بقای پیروانش نمیبود، اسلام نیز مانند ادیان دیگر بساطش بر چیده میشد (و فرازمانی و فرامکانی نمیگردید).
ولی به رغم کثرت شرارت و فساد آنها، از میان این امت مبارک رادمردانی بپا خاسته، و رسالت دفاع از دین و شریعت و اسلام الله تعالی و رهبران اول امت اسلام را بر دوش کشیدهاند.
آری، الله تعالی رادمردانی از علمای عملگرا را مأمور این کار نمود، و توفیق و یاری را در جنگ با نیروهای شر و فساد قرین آنها نمود. این رادمردان در طی گذشت قرنها، میآیند و میروند، و از دین حق دفاع میکنند، و از انحراف مبطلان که مجرمان به آن دست مییازند، رازگشایی میکنند؛ چه بسیار اوقات مهم و بزرگی را در این راه قربانی کردهاند! و چه بسا مال و حتی روح خود را فدا نمودهاند، و چه بسیار که در راه الله تعالی بذل و بخشش کردهاند، تا اینکه بالآخره این این نعمت عظیم بدست ما رسیدهاست. و اینک مؤلفات و آثار آنها بعنوان خدمتی به الله تعالی و دینش کتابخانهها را پر میکند.
الله تعالی از آنها خشنود باد و آنها را راضی کند تا این وعدۀ الهی:
﴿ ۞إِنَّ ٱللَّهَ يُدَٰفِعُ عَنِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْۗ ﴾[الحج: ۳۸].
«الله تعالی از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند».
جامهی تحقق پیدا کند. آنچه را که برادر مجاهدم استاد و شیخ فاضل «عبدالله الموصلی» در این رساله، نوشته است، خواندم. به خدا آنچه را که خواندم و آنچه را که از غیرتش برای دین خدا و حق و پیروانش و حاملان نخستین دین مشاهده کردم، مرا خوشحال ساخت. نیز حکمت و نرمی گفتار وی در بیان حقیقت شیعۀ گمراه و رافضی، و بیدارسازی اهل سنت از غفلت و خواب عمیقشان، موجب شادکامی من شد.
این رساله، نصیحتی است به هر شیعهی فریب خوردهای که نمیداند از او چه خواسته میشود، و چه نقشهای در قدیم و جدید توسط نیروهای شر و فساد برای او کشیده شده و میشود، و نیز نصیحتی است برای هر مسلمان سنی مذهب تا دین راستینش را بشناسد، و بداند که دشمنان چه حقهها و نیرنگهایی بر علیه این دین بکار میبرند.
وی – الله تعالی او را به سوی رشاد و (حقگویی) توفیق دهد – کوشیدهاست که در این رساله گوشههایی از عقاید و اخلاقیات و سلوکیات روافض با اهل سنت – از حیث مباح دانستن خون و مال اهل سنت و فحش دادن به آنها، و لعنت کردنشان، و تهمت زدنشان و فریب دادنشان و بکار بردن تقیه در برابر آنها – را به تصویر بکشد. وی بیان میکند که شیعه، به این دلیل دارای اعتقادات فوق است که اهل سنت را بخاطر باور داشتن به خلافت خلفای راشدین و عدم موافقت با شیعیان در معتقد بودن به امامت ائمهی دوازدهگانه شیعیان، کافر و از دایرۀ دین خارج میدانند.
در نظر گاه شیعیان «امامت» مهمترین رکن اصول دین است، و از این روی، کسی که دوازده امام را نمیشناسد، دارای ایمان نیست و کسی که به آنها و حقوق آنها ایمان نیاوردهاست، دارای ایمان نیست، و امامت در نزد آنها مقامی الهی است که الله تعالی بسان مقام نبوت که آن را به هر کس که بخواهد میدهد، هر کس را که بخواهد برای آن بر میگزیند!
بنابراین بر اساس عقیدهی روافض «امامت» دوام مقام نبوت و لطفی از جانب الله است و در هر عصری وجود امامی لازم میآید که در وظایف و مسئولیتهای عظیم پیامبر ج، جانشین وی شود؛ و ائمه حجتهای خدا بر مردم هستند، و بسان انبیاء حق تشریع دارند، و از همه رذیلتهای ظاهری و باطنی و از هر خطا و سهوی و نسیانی و جهلی – از دوران کودکی تا دوران مرگ – معصوم میباشند، و با خصوصیات و صفات منحصر بهفردی که از جانب الله تعالی به آنها داده شده و فقط به آنها اختصاص داده شده، تمایز مییابند، شیعیان در ارتباط با آن امامان بسیار اغراق ورزیده تا جائی که آنها را با صفات الوهیت و ربوبیت توصیف کردند.
یعنی به نظر شیعیان، امامان در صحنهی گیتی تصرفات (عجیب و غریبی) دارند، و اشیاء و جمادات و چهار پایان مطیع آنها هستند، و خزانههای زمین و کلیدهای آنها را در دست دارند، و به هر چیزی احاطه دارند، و میتوانند هر آنچه را که ظاهر یا باطن است، بشناسند و از تصویرهای مخفی و چشمهای خائن و سایر احوال و صفات و مقدرات از این دست در حیات دنیا، آگاه میباشند....
جالب آنکه آنها معتقدند که امامان هر کس را از اتباع و شیعیان خود که بخواهند، میتوانند وارد بهشت سازند و هر کس را از اهل سنت که بخواهند میتوانند وارد جهنم سازند!!
برای مثال خمینی در کتاب (حکومت اسلامی) صفحۀ ۵۲ مینویسد: «امام دارای مقام محمود و ستایش شده و درجهای بالا و خلافتی تکوینی است که همۀ ذرات هستی در برابر ولایت و حکومت وی، سر تسلیم فرود میآورند.»
این سخن از جانب کسی گفته میشود که به اصطلاح یکی از ائمه و حجتی از حجتهای آنان است!!
مؤلف کوشیدهاست که در مقام تلاش و نصیحت گوشههایی از دیدگاههای خجالتآور و ذلت بار آنها را در برابر صحابۀ رسول الله جو رهبران یعنی حاملان نخستین دین – از کسانی که الله تعالی آنها را برگزید، و از دین و فداکاری و بذل و کوشش آنها خشنود گشت – بیان نماید، و نصایح خود را در گوش بسیاری از دعوتگران اسلامی که فریب رافضه و انقلاب و شعارهای براق و دروغین و صداهای دلربا و توخالی آنان را خورده، و ادعا و تقیهی آنها را باور کرده، و سعی کردهاند، هم خود و هم جوانان خود را در جهت جانبداری از آن انقلاب و حمایت کردن از آن و اقتدار کردن به آن در حرکت اسلامی خود تشویق کنند و کمترین توجهی به بدعقیدگی و گناه بزرگ آنها در حق حکومت اسلامی در طول گذشت تاریخ نکنند، زمزمه میکند و میگوید که آنها در برابر خلافت راشده، و حکومت بنی امیه و حکومت عباسیها چه دیدگاهها و کرداری اتخاذ کرده، و اجداد صفوی آنان با اهل سنت چه کارها کردهاند. البته که در این، برای کسی که دارای قلبی است یا گوش میدهد و خود گواه است، پند و اندرزی نهفته است!
پس باید که تاریخ را بخوانند و با عقاید شیعیان آشنا شوند! چرا که تاریخ هیچ گاه گناه نابخشنودی آنها را در فراخوانی به سوی نزدیکسازی شیعه و سنی و سوء استفاده از همهمه و هیاهوی جوانان متحمس و برافروخته – بعنوان نوعی دلسوزی برای اسلام – در آغوشهای رافضه و در آشیانههای «رفض» نمیبخشد! پس همۀ شما نگهبان هستید، و همه شما مسئول و نگهبان زیردستان خود میباشید!
از الله تعالی میخواهم که به این استاد فاضل که کوشیده حقایق شیعه را از خود کتب و مراجع معتبر آنها بیان و رازگشایی کند، بهترین پاداش را عنایت فرماید، و این اقدام او را در میزان (حسناتش) بنویسید. و همۀ ما را، چه آن کسی که مینویسد و پردهدری میکند و چه آن کسی که میخواند تا به حق برسد، از زمرۀ علماء و دانشجویانی قرار دهد که بنا به لطف الهی در پی دفاع از دین و کشف کردن پوچیها و سخنان باطل بر میآیند، و ما را از جملۀ کسانی قرار دهد که این وعدۀ الهی در آنها تحقق مییابد: ﴿ ۞إِنَّ ٱللَّهَ يُدَٰفِعُ عَنِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٖ كَفُورٍ ٣٨ ﴾[الحج: ۳۸]. «الله تعالی از کسانی که ایمان آوردهاند، دفاع میکند»و ما را از جمله کسانی قرار دهد که از دینش واز پیامآورش و از صحابۀ رسولش دفاع میکنند، و ما را از جملۀ کسانی قرار دهد که برای خدا و دینش و پیامآورش و ائمهی مسلمانان و عموم آنها نصیحت میکنند.
او عهدهدار این کار و قادر بر آن است.
و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین
دکتر عبدالله بن اسماعیل